تبیان، دستیار زندگی
بیشتر شیعیان به امامت امام جواد - علیه السّلام - گردن نهادند. در میان آنان كسانی، كمیِ سن امام را به خود امام جواد - علیه السّلام - نیز، گوشزد كردند. آن حضرت در جواب به جانشینی « سلیمان - علیه السّلام - » از « داود - علیه السّلام - » اشاره كرده و فرمودند:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیعه و ازدواجی سوال برانگیز

نگاهی گذرا بر حیات مبارک نهمین پیشوا

امام جواد علیه السلام


امام محمد بن علی التقی- علیه السلام - نهمین پیشوای شیعیان امامی مذهب و از برگزیدگان خدا است.

كلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی تولد آن حضرت را در ماه رمضان دانسته‌اند. شیخ مفید روز آن را پانزدهم رمضان و شماری دیگر از مورخان آن را در نوزدهم ماه مزبور دانسته‌اند. تولد آن حضرت بدون تردید در سال 195 هجری بوده است. رحلت آن حضرت، به نقل كلینی و شیخ طوسی و نوبختی، در آخر ذی قعده سال 220 هجری است. مسعودی آن را در پنجم ذی حجه دانسته و برخی منابع ششم ذی حجه را نقل كرده‌اند.

مادر آن حضرت سبیكه (سكینه) نوبیه و به روایت دیگر خیزران بوده كه او را از خانواده ماریه قبطیه، همسر رسول خدا دانسته‌اند. نام مادر آن بزرگوار، ریحانه نیز ذكر شده است، به نوشته نوبختی نام این بانو دره بوده كه بعدها او را خیزران خوانده‌اند.

مشهورترین لقب امام نهم، «جواد» است و القاب دیگری همچون: زكی، مرتضی، قانع، رضی، مختار، متوكل، منتجب نیز برای آن حضرت برشمرده‌اند. كنیه‌اش ابوجعفر است كه معمولا در روایات تاریخی ابوجعفر ثانی ذكر می‌شود تا با ابوجعفر اول، یعنی حضرت باقر - علیه السلام - اشتباه نشود.

عمر آن حضرت 25 سال بوده و پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال 203 تا 220 امامت شیعه را بر عهده داشته است.

شیعه در عصر امام نهم

در سال 203 هجری امام رضا - علیه السّلام - به شهادت رسید. تنها فرزند ایشان، امام جواد - علیه السّلام – بیش از هشت سال نداشت، شیعیان از این جهت در نگرانی و اضطراب به سر می بردند. به نوشته مورخان، در این دوران شیعیان به حیرت افتاده و دچار اختلاف گشتند.(1) به همین جهت گروهی از آنان در منزل « عبد الرحمن بن حجّاج» گرد آمدند و ضجّه و ناله سر دادند. (2)

نزدیکی امام به دربار می توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پیشگیری از سرکوبی سران تشیع و یاران برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد، و این، به یک معنا می توانست شبیه قبول وزارت هارون از طرف علی بن یقطین یعنی نفوذ در دربار خلافت به نفع جبهه تشیع باشد

برای شیعیان مسلم بود كه امام رضا - علیه السّلام - فرزند خود جواد - علیه السّلام - را برای جانشینی برگزیده است. ولی خردسالی آن حضرت موجب كاوش بیشتر مردم برای اطمینان خاطر، گردید.

اضطراب خاطر موجود، سبب شد تا برخی از آنها به دنبال « عبد الله بن موسی »، برادر امام رضا - علیه السّلام -، بروند ولی از آنجا كه حاضر نبودند بدون دلیل، امامت كسی را بپذیرند، جمعی از آنها، پیش وی سۆالاتی را مطرح كردند و هنگامی كه او را از جواب دادن ناتوان دیدند، وی را ترك كردند. (3) و شمار دیگری نیز به واقفی ها كه بر امام كاظم - علیه السّلام - توقّف كرده بودند پیوستند، زیرا طبق نظر نوبختی، آنان بلوغ را یكی از شرائط امامت می دانستند.(4)

با این وجود، بیشتر شیعیان به امامت امام جواد - علیه السّلام - گردن نهادند. در میان آنان كسانی، كمیِ سن امام را به خود امام جواد - علیه السّلام - نیز، گوشزد كردند. آن حضرت در جواب به جانشینی « سلیمان - علیه السّلام - » از « داود - علیه السّلام - » اشاره كرده و فرمودند: « حضرت سلیمان هنگامی كه هنوز كودكی بیش نبود، گوسفندان را به چرا می برد حضرت داود او را جانشین خود كرد، در حالی كه علمای بنی اسرائیل، عمل او را انكار می كردند. » (5)

شیعیان « امامی » امامت را از جانب خدا می دانستند، و به همین جهت كمی سن امام نمی توانست خللی در عقیده آنان ایجاد كند.

شیعیان برای اثبات امامت، سۆالاتی را مطرح می نمودند و موقعی كه احساس می كردند كه مدعی امامت از عهده پاسخ گویی بر می آید، ( با وجود نص به امامتشان ) وی را به عنوان امام معصوم می شناختند.

شیعیان امامی در سراسر نقاط، به ویژه در عراق، مدائن و ایران و... به سر می بردند.(6) شیعیان علاوه بر ارتباط با امام از طریق وكلای آن حضرت، در مراسم حج نیز با امام دیدار می كردند.

امام جواد (ع)

ازدواجی سوال برانگیز

اصرار مامون بر ازدواج امام جواد علیه السلام با دخترش، کاملا جنبه سیاسی داشت و می توان دریافت که وی از این کار چند هدف را تعقیب می کرد:

1- با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را برای همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و از کارهای او بیخبر نماند (دختر مامون نیز براستی وظیفه خبرچینی و گزارشگری مامون را خوب انجام می داد و تاریخ شاهد این حقیقت است) .

2- با این وصلت، به خیال خام خویش، امام را با دربار پرعیش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بکشاند و بدین ترتیب بر قداست امام لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومی از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و خفیف نماید!

3- با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقه مند به آنان وانمود کند.

4- هدف چهارم مامون، عوام فریبی بود; چنانکه گاهی می گفت: من به این وصلت اقدام کردم تا ابو جعفر - علیه السلام- از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ کودکی باشم که از نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن ابی طالب - علیه السلام- است. اما خوشبختانه این حقه مامون نیز بی نتیجه بود زیرا دختر مامون هرگز فرزندی نیاورد! و فرزندان امام جواد - علیه السلام- همگی از همسر دیگر امام بودند.

بیشتر شیعیان به امامت امام جواد - علیه السّلام - گردن نهادند. در میان آنان كسانی، كمیِ سن امام را به خود امام جواد - علیه السّلام - نیز، گوشزد كردند. آن حضرت در جواب به جانشینی « سلیمان - علیه السّلام - » از « داود - علیه السّلام - » اشاره كرده و فرمودند: « حضرت سلیمان هنگامی كه هنوز كودكی بیش نبود، گوسفندان را به چرا می برد حضرت داود او را جانشین خود كرد، در حالی كه علمای بنی اسرائیل، عمل او را انكار می كردند

اینها انگیزه های مامون از این ازدواج بود. حال باید دید امام جواد - علیه السلام- چرا با این ازدواج موافقت کرد؟

از آنجا که بی هیچ شکی، امام اهداف و مقاصد واقعی مامون را از این گونه کارها می دانست و نیز می دانست که او همان کسی است که مرتکب جنایت بزرگ قتل پدرش امام رضا - علیه السلام- شده، به نظر می رسد که موافقت امام با این ازدواج عمدتا بر اثر فشاری بوده است که مامون از پیش بر امام وارد کرده بوده است، زیرا ازدواجی اینچنین، تنها به مصلحت مامون بوده است نه به مصلحت امام! و نیز می توان تصور کرد که نزدیکی امام به دربار می توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پیشگیری از سرکوبی سران تشیع و یاران برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد، و این، به یک معنا می توانست شبیه قبول وزارت هارون از طرف علی بن یقطین یعنی نفوذ در دربار خلافت به نفع جبهه تشیع باشد.

یادگاری از جوادالائمه

امام محمد تقی- علیه السلام – فرمودند:

الْمُۆمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.

مۆ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است :

توفیق از طرف خداوند متعال ، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت كسى كه او را نصیحت نماید.

(بحارالانوار: ج 72، ص 65، ح 3، مستدرك الوسائل : ج 8، ص 329، ح 9576)

پی نوشتها:

[1] . دلائل الامامه، ص 204.

[2] . عیون المعجزات، ص 119.

[3] . مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص 429 و مسند الامام الجواد، ص 29.

[4] . فرق الشیعه، ص 88.

[5] . الكافی، ج1، ص 383.

[6] . الغیبه، طوسی ، ص 212.

                                                                                                                                    فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

شیعه شناسی و پاسخ به شبهات ـ علی اصغر رضوانی .

رسول جعفریان - حیات فكری و سیاسی امامان شیعه.

سیره پیشوایان ـ مهدی پیشوایی.

سایت حوزه.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.