تبیان، دستیار زندگی
پیامبر اكرم (ص): وقتی می خواهی عیوب دیگران را یاد كنی ، عیوب خویش را به یاد آور . (كنز العمال ، ج 3 ، ص 586) در طول تاریخ بشریت، كمتر انسانى وجود دارد كه مانند پیامبر اسلام (ص) تمام خصوصیات زندگى اش به طور واضح و روشن بیان و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیامبر اكرم (ص) از نگاه امام صادق علیه السلام

پیامبر اكرم (ص): وقتی می خواهی عیوب دیگران را یاد كنی ، عیوب خویش را به یاد آور . (كنز العمال ، ج 3 ، ص 586)

در طول تاریخ بشریت، كمتر انسانى وجود دارد كه مانند پیامبر اسلام (ص) تمام خصوصیات زندگى اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت ‏شده ‏باشد.

خداوند متعال در قرآن ‏با زیباترین عبارات و كاملترین ‏بیانات، آن حضرت را معرفى نموده و با عالى‏ترین صفات ستوده است و مى‏فرماید: « و اِنّك لَعلی خُلق عَظیم‏»؛ ( قلم/4) " ای پیامبر!تو بر اخلاقى عظیم استوار هستى."

نیز مى‏فرماید: « محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الكفار رحماء بینهم. » (فتح/29) محمد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سر سخت و در میان خود مهربانند.

محققان، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت‏محمد(ص) سخن گفته‏اند.

اما ائمه علیهم السلام با نگاهى ژرف و دقیق، سیماى آن شخصیت ‏بى‏نظیر ودرُّیكتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته و به معرفى زندگى، مبارزات و آموزه‏هاى آن حضرت پرداختند.

در این نوشتار بر آنیم تا گوشه هایى از زندگى و شخصیت ‏پیامبر اكرم (ص) را از نگاه امام صادق علیه السلام به تماشا بنشینیم.

تولد نور

امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اكرم(ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید (1) .  همچنین امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص) فرمود: «اى محمد! قبل از این كه آسمان‏ها، زمین، عرش و دریا را خلق كنم، نور تو و على را آفریدم...».(2)

ثقه‏الاسلام كلینى(ره) مى‏نویسد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگام ولادت ‏حضرت رسول اكرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر) بود. یكى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مى‏بینى آنچه را من‏مى‏بینم؟ دیگرى گفت: چه مى‏بینى؟ او گفت: این نور ساطع كه مشرق ومغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب(ع) وارد شد و به‏آن‏ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را گفت. ابوطالب به او گفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابوطالب گفت:

از تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه وصى این نوزاد خواهد بود(3)

نامهاى پیامبر

كلبى، از نسب شناسان بزرگ عرب مى‏گوید: امام صادق(ع) از من‏پرسید: در قرآن چند نام از نام‏هاى پیامبر خاتم(ص) ذكر شده است؟

گفتم: دو یا سه نام.

امام صادق(ع) فرمود: ده نام از نام‏هاى پیامبر اكرم در قرآن‏آمده است:"محمد، احمد، عبدالله، طه، یس، نون، مزمل، مدثر، رسول‏ و ذكر."

سپس آن حضرت براى هر اسمى آیه‏اى تلاوت فرمودو فرمودند:

«ذكر» یكى از نام‏هاى محمد(ص) است و ما (اهل‏بیت س) «اهل ذكر»هستیم. كلبى! هر چه مى‏خواهى از ما سؤال كن.

كلبى مى‏گوید: از ابهت صادق آل محمد(ع‏) به خدا سوگند! تمام‏ قرآن را فراموش كردم و یك حرف به یادم نیامد تا سؤال كنم. (4)

عظمت نام محمد صلی الله علیه و آله

جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونه‏اى بود كه هر گاه ‏نام مبارك حضرت محمد(ص) به میان مى‏آمد، عظمت و كمال رسول ‏خدا(ص) چنان در وى تاثیر مى‏گذاشت، كه رنگ چهره‏اشدگرگونمى‏شد، به طورى كه آن حضرت در آن حال، براى دوستان نیز ناآشنا مى‏نمود. (5)

امام صادق(ع) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر(ص) مى‏فرمود: جانم‏ به فدایش. اباهارون مى‏گوید: روزى به حضور امام صادق(ع) شرفیاب ‏شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را ندیده‏ام. عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارك گرداند چه نامى براى او انتخاب‏ كرده‏اى؟ گفتم: او را محمد نامیده‏ام. امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید (به احترام آن حضرت) صورت ‏مباركش را به طرف زمین خم كرد، نزدیك بود گونه‏هاى مباركش به‏زمین بخورد.

آن حضرت زیرلب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم، فرزندانم، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا(ص) باد! او را دشنام مده! كتك نزن، بدى به او نرسان ، بدان! در روى زمین‏خانهاى نیست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر این كه آن ‏خانه در تمام ایام مبارك خواهد بود.(6)

سیماىپیامبر اكرم (ص)

امام جعفر صادق(ع) فرمود: امام حسن(ع) از دائى‏اش، «هند بن ابى‏هاله‏» (7)كه در توصیف چهره پیامبر (ص) مهارت داشت ، درخواست‏ نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران (ص) را براى وى توصیف ‏نماید. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت: « رسول خدا (ص) در دیده ‏ها با عظمت مى‏نمود و در سینه‏ها محبتش وجود داشت . قامتش رسا، مویش‏نه پیچیده و نه افتاده، رنگش سفید و روشن، پیشانیش گشاده،ابروانش پرمو و كمانى و از هم گشاده، در وسط بینى برآمدگى ‏داشت، ریشش انبوه، سیاهى چشمش شدید، گونه هایش نرم و كم ‏گوشت، دندان هایش باریك و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه‏ رفتن با وقار حركت مى‏كرد. وقتى به چیزى توجه مى‏كرد،به طور عمیق‏به آن مى‏نگریست، به مردم خیره نمى‏شد، به هر كس مى‏رسید سلام ‏مى‏كرد، همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى‏شد. اكثر خندیدن آن حضرت تبسم بود،برترین مردم نزد وى كسى بود كه، بیشتر مواسات و احسان و یارى‏مردم نماید...» (8)

اوصاف پیامبر در تورات و انجیل

خداوند متعال در وصف پیامبر(ص) فرمود:«  الذین ءاتینهم الكتب یعرفونه كما یعرفون ابناءهم و ان فریقاً منهم لیكتمون الحق و هم یعلمون.‏» (14)

كسانى كه كتاب آسمانى به آنان دادیم، او را همچون فرزندان خود مى‏شناسند؛ (ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه كتمان مى‏كنند.

امام صادق(ع) فرمود:«  یعرفونه كما یعرفون ابناءهم.»

زیرا خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور، حضرت محمد(ص)، بعثت، مهاجرت، و اصحابش را چنین توصیف نمود:«  محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الكفار رحماء بینهم...»( فتح/29)

محمد(ص) فرستاده خداست ؛ و كسانى كه با او هستند در برابر كفارسرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آن‏ها را در حال ‏ركوع و سجود مى‏بینى، در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آن‏ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این، توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... .

امام صادق(ع) فرمود: این، صفت رسول خدا(ص) و اصحابش در تورات وانجیل است. زمانى كه خداوند پیامبر خاتم(ص) را به رسالت مبعوث ‏نمود، اهل كتاب (یهود و نصارى) او را شناختند؛ اما نسبت‏به اوكفر ورزیدند، همان گونه كه خداوند متعال فرمود: «  فلما جاءهم ما عرفوا كفروا به...»

( بقره /89) هنگامى كه این پیامبر نزد آن‏ها آمد كه(از قبل) او را شناخته بودند، به او كافر شدند. (9)

خداوند متعال در قرآن كریم، در وصف پیامبر(ص) مى‏فرماید: « و ما ارسلناك الا رحمة للعالمین.»

( انبیاء/107)ما تو را جز براى رحمت جهانیان ‏نفرستادیم. قرآن نیز مى‏فرماید: «" اشداء علی الكفار رحماء بینهم.»

در برابر كفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. این دوچگونه با هم جمع مى‏شوند؟

برترین مخلوق

حسین بن عبدالله مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض كردم: آیا رسول‏خدا(ص) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا، اوسرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هیچ مخلوقى را بهتر ازمحمد(ص) نیافرید (10)

امام صادق(ع) در حدیث دیگرى فرمود: چون رسول خدا(ص) را به ‏معراج بردند جبرئیل تا مكانى با وى همراه بود و از آن به بعد او را همراهى نمى‏كرد. پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل، در چنین حالى ‏مرا تنها مى‏گذارى؟! جبرئیل گفت: تو برو. سوگند به خدا در جایى‏قدم گذاشته‏اى كه هیچ بشرى قدم نگذاشته وپیش از تو بشرى به آن‏جا راه نیافته است (11)

معمر بن راشد مى‏گوید: از امام صادق(ع) شنیدم كه فرمود: یك نفریهودى خدمت رسول خدا(ص) رسید و به دقت او را نگریست.

پیامبر اكرم(ص) فرمود: اى یهودى! چه حاجتى دارى؟ یهودى گفت:

آیا تو برترى یا موسى بن عمران ؛ آن پیامبرى كه خدا با او تكلم ‏كرد و تورات را بر او نازل نمود و به وسیله عصایش ‏دریا را براى او شكافت و به وسیله ابر بر او سایه افكند؟

پیامبر(ص) فرمود: خوش آیند نیست كه بنده خود ستایى كند،ولكن(در جوابت) مى‏گویم كه حضرت آدم(ع) وقتى خواست از خطاى خود توبه ‏كند، گفت: « اللهم انی اسئلك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لی ‏»،خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم كه مرا عفو نمایى.

خداوند نیز توبه‏اش را پذیرفت. حضرت نوح(ع) وقتى از غرق شدن دردریا ترسید گفت «  اللهم انی اسئلك بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی من الغرق»‏خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست‏مى‏كنم. مرا از غرق شدن نجات بدهى. خداوند نیز او را نجات داد.

حضرت ابراهیم(ع) در داخل آتش گفت:«  اللهم انی اسئلك بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی منها. »; خدایا! به حق محمد و آل محمد ازتو مى‏خواهم كه مرا از آتش نجات دهى. خداوند نیز آتش را براى اوسرد و گوارا نمود.

حضرت موسى(ع) وقتى عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس‏نمود گفت: «  اللهم انی اسئلك بحق محمد و آل محمد لماانجیتنی‏»؛خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى‏نمایم كه مرا ایمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود:«  قلنا لا تخف انك انت الاعلی‏» ( طه /68) نترس. مسلما تو برترى.

اى یهودى، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درك مى‏كرد و به ‏من و نبوت من ایمان نمى‏آورد، ایمان و نبوتش هیچ نفعى به حال اونداشت.

اى یهودى! از ذریه من شخصى ظهور خواهد كرد به نام مهدى(ع) كهدر‏زمان خروجش، عیسى بن مریم براى یارى او فرود مى‏آید و پشت‏ سر اونماز مى‏خواند. (12)

سیاستمدارى پیامبر(ص)

در عرف جهانى امروز «سیاست‏» را به معناى نیرنگ و دروغ براى ‏كسب قدرت و سلطه بر مردم تعریف مى‏كنند، اما «سیاست‏» در لغت، به معناى «اداره كردن امور مملكت و حكومت كردن است‏». خداوند متعال پیامبر خاتم(ص)وجانشینان بر حق ایشان، ائمه معصومین را ازبهترین سیاستمداران شمرده است.در زیارت جامعه، در وصف ائمه‏علیهم السلام كه پرورش یافتگان مكتب نبوتند، آمده است: « وساسه العباد».

فضیل بن یسار مى‏گوید: از امام صادق(ع) شنیدم كه به بعضى ازاصحابخویش فرمود: خداوند عزوجل پیغمبرش را تربیت ‏كرد و نیكو تربیت فرمود. چون تربیت او را تكمیل نمود، فرمود:

« انك لعی خلق عظیم. ‏»، تو بر اخلاق عظیمى استوارى. سپس امر دین ‏و امت را به او واگذار نمود تا سیاست و اداره بندگانش را به ‏عهده بگیرد، سپس فرمود: « ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا »(حشر/7)، آنچه را رسول خدا براى شما آورد، بگیرید،(و اجرا كنید) و از آنچه نهى كرد، خود دارى نمایید. رسول‏خدا(ص) استوار، موفق و موید به روح القدس بود و نسبت‏ به سیاست‏و تدبیر خلق، هیچ گونه لغزش و خطایى نداشت و به آداب خدا تربیت‏ شده بود... . (13)

زهد و وارستگى

حضرت محمد(ص) هرگز نسبت‏ به دنیا و لذایذ زودگذر آن میلى نشان ‏نداد،به آن توجهى نكرد. امام صادق(ع) مى‏فرماید: روزى رسول خدا(ص) در حالى كه محزون‏بود از منزل خارج شد فرشته‏اى بر او نازل شد، در حالى كه كلید گنج‏هاى زمین را به همراه داشت. فرشته گفت: اى محمد(ص)، این‏ كلیدهاى گنج‏هاى زمین است. پروردگارت مى‏فرماید: این كلیدها رابگیر و در گنج‏هاى زمین را باز كن و آنچه مى‏خواهى از آن استفاده‏ نما. بدون این كه نزد من ذره‏اى از آن‏ها كم شود.

پیامبر(ص) فرمود:« دنیا خانه كسى است كه خانه (واقعى) ندارد. كسانى دور آن جمع مى‏شوند كه عقل ندارند.»(14)

ابن سنان مى‏گوید: امام صادق(ع) فرمود: مردى نزد پیامبر(ص) آمد، درحالى كه آن حضرت روى حصیرى نشسته بود كه زبرى آن بر بدن آن ‏حضرت اثر گذاشته بود، و بر بالشى از لیف خرما تكیه نموده بود، كه بر گونه‏هاى گلگونه‏اش نفوذ كرده بود. آن مرد در حالى كه ‏جاهاى اثر كرده را مسح مى‏نمود، گفت: كسرى و قیصر (پادشاهان‏ایران و روم) هرگز چنین راضى نمى‏شوند و بر حریر و دیبا مى‏خوابند و تو (كه سرور مخلوقات خدایى) بر این حصیر!

پیامبر(ص) فرمود: به خدا من از آن‏ها برتر و گرامى ‏تر هستم. من‏كجا و دنیا كجا! مثال زودگذر بودن دنیا، مثال شخصى است كه بردرختى سایه دار عبور مى‏كند، لحظه هایى از سایه درخت استفاده‏ مى‏كند و وقتى سایه تمام شد، از آن جا كوچ مى‏كند و درخت را رها مى‏كند. (15)

به عنوان حسن ختام، به ذكر خطبه‏اى از آن حضرت در توصیف ‏پیامبر(ص) اكتفا مى‏كنیم.

خطبه امام صادق(ع) در وصف حضرت محمد(ص)

«برد بارى، وقار و مهربانى خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و كارهاى‏ زشت مردم، مانع نشود كه دوست‏ ترین و شریف‏ ترین پیغمبرانش، یعنى‏محمد بن عبدالله(ص) را براى مردم برگزیند.

محمد بن عبدالله(ص) در حریم عزت تولد یافت: در خاندان شرافت ‏اقامت گزید، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بیان ‏كردند و حكیمان در وصفش اندیشه نمودند. او پاكدامنى بى نظیر،هاشمى نسبى بى مانند و بى مانندى از اهل مكه بود.

حیا صفت او بود و سخاوت طبیعتش، به  متانت‏ها و اخلاق نبوت سرشته‏ شده بود. اوصاف خویشتن دارى‏هاى رسالت‏ بر او مهر شده بود تا آن ‏گاه كه مقدرات و قضا و قدر الهى عمر او را به پایان رسانید وحكم حتمى پروردگار او را به سرانجامش منتهى ساخت. هر امتى، امت‏ پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تا پدر بزرگوارش، عبدالله، پدرى او را به پدر دیگر تحویل داد. ولادتش در بهترین طایفه، گرامى‏ترین نواده (بنى‏هاشم)، شریف‏ ترین قبیله (فاطمه مخزومیه) و محفوظ ترین شكم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت دارترین دامن بود.

خدا او را برگزید، پسندید و انتخاب كرد،سپس كلیدهاى دانش وسرچشمه‏هاى حكمت را به او داد. او را مبعوث نمود تا رحمت ‏بربندگان و بهار جهانیان باشد.

خداوند كتابى را بر او نازل كرد، كه بیان و توضیح هر چیزى درآن است و آن را به لغت عربى، بدون هیچ انحرافى قرار داد، به‏امید این كه مردم پرهیزكار شوند. آن را براى مردم بیان كرد ومعارف آن را روشن ساخت و با آن، دینش را آشكار ساخت.واجباتى ‏را لازم شمرد، حدودى را براى مردم وضع نمود و بیان كردو مردم را آگاه ساخت. آن حضرت در آن‏امور، راهنمایى به سوى نجات و نشانه‏هاى هدایت ‏به سوى خدااست.

رسول خدا(ص) رسالتش را تبلیغ كرد، ماموریتش را آشكار ساخت، بارهاى سنگین نبوت را كه به عهده گرفته بود، به منزل رسانید و به خاطر پرورگارش صبر كرد و در راهش جهاد نمود.

با برنامه‏ها و انگیزه‏هایى كه براى مردم پى ریزى نمود و مناره‏هایى كه نشانه‏هاى آن را بر افراشت، براى امتش خیر خواهى كرد و آن‏ها را به سوى نجات و رستگارى فرا خواند و به یاد خدا تشویق وبه راه هدایت دلالت كرد، تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت ‏نسبت ‏به مردم دلسوز و مهربان بود.»(16)

پى نوشت‏ها:

1- مصباح الشریعه، ترجمه زین العابدین كاظمى، ص‏126.«خلقتنی الله من صفوه نوره...»

2- جلاء العیون. ص 11.

3- همان، ص‏36.

4- بحار الانوار، ج‏16، ص‏101.

5- سفینه البحار، ج 1، ص‏433.

6- بحار الانوار، ج‏17، ص 30.

7- هند بن ابى هاله، فرزند حضرت خدیجه(س) از شوهر قبلى اش بودكه در خانه پیامبر اسلام رشد و نمو نمود.

8- بحار الانوار، ج‏16، صص 147، 148.

9- تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 138 و ج 5، ص‏77.

10- اصول كافى، ترجمه سید جواد مصطفوى، ج 2، ص 325.

11- همان، ص 321.

12- بحار الانوار، ج‏16، ص‏366، به نقل از جامع الاخبار،ص 98.

13- اصول كافى،ج 2 صص 5 و 6.

14- بحارالانوار،ج 16 ص 266.

15- بحارالانوار،ج 16 صص 282 و 283.

16- اصول كافى ج2، صص332 و 333.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.