تبیان، دستیار زندگی
رئیس​ مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که آمادگی برای حضور در انتخابات را ندارد اما منعی هم برای این کار ندارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هاشمی:منعی درباره نامزدی ندارم


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که آمادگی برای حضور در انتخابات را ندارد اما منعی هم برای این کار ندارد.

هاشمی

آیت الله هاشمی رفسنجانی در واکنش به اینکه اخیرا از موضوع کاندیداتوری وی برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در فضای سیاسی و رسانه”‹ای مطالبی عنوان شده است، گفت: قانوناً تاكنون هیچ منعی ندارد. ولی من دیگر آمادگی این كار را ندارم. در دوره‌ای هم كه آمدم، صد بار تأكید كردم كه ترجیح دارد انسان جوان‌تر و تازه نفسی وارد شود و ما حمایتش كنیم. شرایطی پیش آمد كه مجبور شدم خودم را نامزد كنم. والاّ برای من آن دوره اول كافی بود و بیش از این لازم نبود. همه حرف‌هایم را هم زدم و طراحی‌هایم را اجرا كردم و برنامه‌هایم را ریختم. بارها گفته بودم كه نیازی نیست بیایم. الان هم اگر یك رئیس جمهور توانا با آرای بالا روی كار بیاید، من به عنوان یك مشاور تا آخر به او كمك می‌كنم.

وی در تشریح شرایطی که او را مجبور به حضور در عرصه رقابت”‹های انتخاباتی ریاست جمهوری کرد، ادامه داد: من شرایط را می‌دیدم كه همین می‌شود. همین كه الان شده است. چند سال قبل دو ساعت و نیم با كمیسیون تحقیق مجلس خبرگان بر سر همین افكارم و آینده كشور صحبت كردم و آن نوار پیش من و آقای یزدی در دبیرخانه خبرگان هست و پیاده هم شده است. ولی نمی‌خواهم آن حرف را بزنم و شلوغی در كشور به وجود بیاورم. نظر من همین بود كه به اینجا می‌رسد. صریح هم گفتم. در نامه‌ای هم كه به رهبری نوشتم، که این مقدار از آن سوءاستفاده می‌شود به اینجا می‌رسد. ولی وارد این دعواها نمی‌شوم. همین الان خیلی حرف‌های بی‌‌اساس و كذب و تهمت در روزنامه‌ها یا سایت‌ها و یا جاهای دیگر می‌نویسند، اما ما می‌گذریم.

هاشمی رفسنجانی در خصوص دیدارش با ناطق‌نوری که هفته گذشته خبرساز شد، هم گفت: همیشه ما با هم جلسه داریم. بعد از جلسه مجمع، معمولاً چهار، پنج نفر از دوستان می‌مانند و با هم ناهار می‌خوریم و مسائل كشور و راهكارها را مطرح و بحث می‌كنیم. این حرف را هم من به آقای ناطق زدم و هم ایشان به من زدند. گفتم: هنوز وضع جسمی و سن شما بهتر از من است و بیایید. ایشان هم برعكس به من می‌گفت. اما همه حرف بود. گفتم كه دیگر نمی‌توانم بیایم و آقای ناطق هم عذرهایی داشت.

وی در پاسخ به اینکه «آقای خاتمی هم همین طور است؟»، اظهار داشت: بعد از آن حوادث، شرایطی است كه ما این بحث‌ها را با ایشان نمی‌كنیم.

گزیده سخنان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه با روزنامه آرمان را در ادامه بخوانید:

در شرایط كنونی، هم ضعف مدیریت و هم تحریم‌ها هر دو سهم دارند. البته بحثی هم بین دولتی‌ها و اصولگراها هست كه بعضی‌ها می‌گویند مدیریت اشكال دارد و بعضی‌ها می‌گویند كه تحریم‌ها مۆثر است. من تعجب می‌كنم كه چرا آنها بحث می‌كنند! هر دو به ضررشان است. اگر تحریم را مۆثر بدانیم، می‌گویند چرا باید كاری كنیم كه تحریم تا این حد برای ما موذی باشد و اگر مدیریت را بگوییم، بالاخره این مدیریت از كجا آمده است؟ بهتر این است كه واقع‌بینانه تحلیل كنند و مردم در جریان قرار گیرند و بفهمند كه تقصیر و كوتاهی از كجاست. من هر دو را مۆثر می‌دانم.

مدیریت‌ها هم واقعاً اشكال دارد. من سال‌ها پیش تذكرات جدّی دادم. این سبك مدیریت در نهایت نمی‌تواند خوب باشد. شاید بعضی‌ها به سوءنیت منتسب می‌كنند اما این‌گونه نیست. معتقدم مسئولان، كشور و انقلابشان را دوست دارند و مسئولیت‌شان را می‌فهمند. ولی عدم كارایی یك مسئله است و باید در مسئولیت‌ها كارایی باشد و شرایط یك مدیر چه در مقدمه یك بحران و چه در خود بحران شرایط ویژه‌ای دارد كه به اصطلاح بحران مدیریت و مدیریت بحران می‌گویند. نمی‌توان هر كاری را دست هر انسان بی‌تجربه و یا در حال آموزش داد. به نظرم هر دو بخش مۆثر است.

در مجموع شرایط اقتصاد كشور مناسب نیست. بارها و به خصوص اگر یادتان باشد و به منابع مراجعه كنید، بعد از اینكه جنگ تمام شد، صریحاً گفتم كه موتور حركت‌مان به طرف شرایط عادی، تولید است.

تولید، سرمایه می‌خواهد و اكنون تولیدگران سرمایه در گردش ندارند. رهبری هم روی سرمایه تأكید كرده‌اند. سرمایه بین مردم است. باید به شیوه‌‌هایی مردم را تشویق كرد كه سرمایه خودشان را در تولید به كار بیندازند و به دنبال كارهای دلالی در بازار نروند و مثلاً یك روز ارز و یك روز سكه بخرند و دلشان را به سلف‌خری خوش كنند. اینها واقعاً آفات اقتصاد است. نباید سرمایه‌ها به درآمدهای محدود نامشروع سوق پیدا كند. در صورتی كه درآمد مشروع در كشور برای سرمایه كاملاً ممكن است. امروز در دنیا هیچ كشوری به اندازه ایران، سرمایه بازده ندارد. البته باید درست حمایت شود و با نظم كار شود. در خارج به دو، سه درصد كفایت می‌كنند اما اینجا صحبت از20، 30 درصد است. علتش یك مقدار تورم است، چون پولی كه امسال دارند در سال بعد 20درصد ضعیف‌تر شده است. از این جهت سرمایه به سمت كارهای مولد سوق پیدا نمی‌كند. اگر تولید بالا برود، مهار تورم كار سختی نیست.

هاشمی

در سال 68، وقتی جنگ تمام شد، كشور در چه وضعی بود؟ یك میلیارد دلار موجودی ارز داشتیم. 12میلیارد دلار هم بدهی داشتیم كه برای نیازهای روزانه خودمان یوزانس كرده بودیم. نفت را حدود 7، 8 یا نهایتاً 10، 12 دلار می‌فروختیم. تولید نفت هم كم بود. چون همه چاه‌ها آسیب دیده بود. به علاوه همان موقع با شرایطی كه آن‌گونه بود، برقی نبود كه كارخانه‌ها كار كنند. اگر هم بود، مواد نداشتند و مواد وارداتی بود. قطعات وارداتی بود. با همه این شرایط در مدت كوتاهی توانستیم در سال اول، تورم را یك رقمی كنیم. البته الان در این مورد هیچ چیز گفته نمی‌شود اما بعد در اثر اشتباهی كه بانك مركزی و وزارت بازرگانی كردند، یك بار در دو، سه ماه تورم به 49 تا 50درصد رسید كه این را هر روز تكرار می‌كنند. من در مسافرت بودم، رهبری تلفن كردند و گفتند لازم است دخالت كنید. من برگشتم و ظرف دو ماه شرایط به وضع قبل برگردانده شد. وقتی كه بعد از جنگ كشور را تحویل گرفتیم، تورم 30درصد بود و وقتی كه تحویل آقای خاتمی دادیم 17درصد شده بود. یعنی به تدریج تورم را پایین آوردیم. البته یك یا دو سال زیر 10درصد بود. بعداً به خاطر سیاست تعدیل كه طبیعی و لازم هم بود و خودمان هم می‌دانستیم یك كم بالا رفت و دوباره مهارش كردیم و پایین آوردیم.

· می‌توان تورم را كنترل كرد اما اهمیت نمی‌دهند. هزینه برای طرح‌های سطحی جواب نمی‌دهد. حدود 600میلیارد دلار در این چند سال درآمد ارزی داشته‌ایم. این رقم اگر واقعاً درست مدیریت می‌شد، 200میلیارد آن را در این هفت، هشت سال خرج می‌كردیم و بقیه را ذخیره یا سرمایه‌گذاری اساسی می‌كردیم، مگر تحریم می‌توانست به ما صدمه بزند؟ ما در مجمع، تأسیس صندوق توسعه ملی را تصویب كردیم كه عمده هدفش این بود كه ارز را ذخیره داشته باشیم و به پیشواز تحریم‌ها كه پیش‌بینی می‌شد، برویم.

{درباره جلسات با مقام معظم رهبری} در سبك سابق چون كار روزانه داشتیم، هفته‌ای یك بار بود. الان دیگر لازم نیست هفته‌ای یك بار باشد. تقریباً ماهی یك بار ادامه دارد. هر وقت هم حرفی داشته باشم، محدودیتی ندارد. تلفن می‌كنم و می‌روم با ایشان حرف‌هایم را می‌زنم. مشكلی در رابطه با هم نداریم. گاهی كه عجله‌تر باشد، با تلفن حرف می‌زنیم

· الان وضع ما بدتر از وضع بعد از جنگ كه نیست؟

رئیس دولت می‌گوید كه من قانونی را كه قبول نداشته باشم و به نظر خودم با قانون اساسی سازگار نباشد، اجرا نمی‌كنم. مجلسی‌ها هم گاهی اعتراض می‌كنند و گاهی نمی‌كنند. سیاست‌هایی را كه در مجمع تشخیص می‌نویسیم، مجلس هم بعد در مصوبات می‌آورد. آنها ابزار قانونی دارند اما مجمع ابزار ندارد. ما كه ناظر اصلی نیستیم. ناظر بر اجرای سیاست‌های كلی خود رهبری هستند. ایشان خودشان به مجمع واگذار كردند. ولی ابزار كار دست ما نیست. ما آیین‌نامه‌ای نداریم كه بتوانیم دخالت و نظارت كنیم كه سیاست‌های ما اجرا شود.

·بخشی از فراز و نشیب‌های اقتصادی تقصیر خودمان است و تقصیر كسی دیگر نیست. باز باید امید به خدا داشته باشیم و قبول كنیم و راهمان را اصلاح كنیم.

اقتصاد مقاومتی ذاتاً كار درستی بوده است و از اول هم ما دنبال همین بودیم و هیچ وقت هم از این غافل نبودیم. اقتصاد مقاومتی اصولی دارد اما اشكال كار این است كه تعریف نشد. رهبری عنوانی را فرمودند. چند نفری شعار دادند. وقتی كه رهبری فرمودند، برخی آقایان پای سخنان رهبری نشسته بودند و یادداشت می‌كردند، عمل مهم است. یعنی بلافاصله بایستی برای آن قانون و آیین‌نامه می‌نوشتند و تعریف می‌كردند. برای هر بخشی مسئول نظارت و پیگیری می‌گذاشتند. هیچ یك از این كارها نشد. ضد آن عمل می‌شود. اسراف‌هایی ادامه دارد كه نمونه‌هایش را اخیراً شما می‌بینید كه مجلس هم سروصدایش درآمده است. در اقتصاد مقاومتی كسی این كارها را نمی‌كند. الگوی مصرف مناسبی نداریم. یك‌ جا بیخود تنگ‌نظری می‌كنیم و جایی دستمان را باز می‌كنیم و حاتم طایی می‌شویم.

رئیس مجلس تشخیص مصلحة النظام الایرانی الشیخ هاشمی رفسنجانی

در عرصه سیاست خارجی خیلی بهتر از این می‌توانیم كار كنیم. اكثر كشورهای دنیا می‌خواهند با ایران كار كنند. همسایه‌هایمان در جنوب و شمال با ما همكاری می‌كردند. این‌طور نیست كه نتوانیم اما كشورهایی مثل آمریكا از اول هم بودند و الان هم هستند كه به دلایلی نمی‌توانیم با هم كار كنیم. دیپلماسی ادبیات خاصی در دنیا دارد. نباید همین‌طوری حرفی زده شود. هر كسی از هر جا به خودش اجازه بدهد كه برای اصلی‌ترین سیاست‌های كشور، استراتژی اعلام كند، اینها درست نیست. اگر ما از اصول سیاست خارجی خودمان مواظبت كنیم، شرایط بهتر می‌شود. سیاست‌های كلی خارجی در مجمع تنظیم شد. خدمت رری دادیم و روشن است و اگر مراعات كنیم، فكر می‌كنم به خاطر جذابیت ایران از ابعاد مختلف در دنیا علاقه كار با ایران زیاد باشد.

درگیری و قطع رابطه با آمریكا را ما آغاز نكردیم. آمریكا آغاز كرد. اگر از اول یادتان باشد، وقتی كه شاه را به آمریكا بردند، جای دیگری شاه را نمی‌پذیرفتند، وقتی به آمریكا بردند، ایران اعتراض كرد. ظاهراً برای این بود كه در آنجا او را برای یك برنامه كاری دیگر آماده كنند. مخالفت با آمریكا در اینجا شروع شد. ولی آنها رابطه را قطع كردند و در داخل اقداماتی شد. البته آنها دانشجو بودند. وقتی كه امام تأیید كردند، دیگر مخالفت نشد. تسخیر لانه جاسوسی، عكس‌العملی به كارهای آمریكا بود. یعنی آنها آن كار را كردند و اینها این‌گونه كردند. من در تمام دوران مسئولیت اجرایی، وقتی خبرنگارها می‌پرسیدند، می‌گفتم اول آمریكا باید حسن‌نیت خودش را نشان بدهد. چون او سوءنیت را آغاز و اموال ما را مسدود كرده است. آمریكا خریدهایی را كه ما كرده بودیم و پولش را نیز داده بودیم، مصادره كرد، پول نفت و همه را مسدود كرده و كالاهای ما را در آنجا نگه داشته است. اول آمریكا اموال ما را آزاد و رفتار خود را اصلاح كند، بعد ما این را نشانی از حسن‌نیت می‌گیریم و می‌نشینیم و مذاكره می‌كنیم. مذاكره هم به معنای روابط نیست. مذاكره می‌كنند و اگر به توافق رسیدند و در صورت تحقق شرایط روابط برقرار می‌كنند. حرف من این بود و الان هم همین است. یعنی اگر آمریكا مایل است و می‌خواهد با ما رابطه داشته باشد، باید حسن‌نیت خود را نه در لفظ بلكه در عمل نشان دهد. الان شروط مذاكره یك مقدار بیشتر شده است. باید ظلم‌هایی كه به ما كرده جبران كنند و اموال ما را حداقل آنهایی كه فعلاً وجود دارد، تحویل بدهند. این حرف من بود و الان هم همین است و ثابت است. امام هم یك بار فرمودند كه اگر آمریكا آدم شود، ما مشكلی نداریم و می‌توانیم همكاری كنیم. من تعبیر آدم شدن را این‌گونه تفسیر می‌كردم. اینكه در این شرایط گفته شود بیایید رابطه برقرار كنیم، خوب نیست. در گذشته كه این‌گونه نبوده است. فكر می‌كنم هنوز هم می‌توانیم با عزت از آمریكا طلبكار باشیم. آنها به ما ظلم و اموال ما را مسدود كرده‌اند. ما طلبكار هستیم. طلب ما را بدهید، رفتارتان را عوض كنید، بعد بنشینیم و مذاكره كنیم. حسن‌نیت خودتان را نشان دهید. اگر بتوانیم این مسائل را حل كنیم. البته تصمیم اساسی با رهبری است.

اینكه اسرائیل تنها بخواهد علیه ما بجنگد، فكر نمی‌كنم چنین امكانی داشته باشد. می‌تواند یك ضربه آنی بزند، اما در نتیجه این ما هستیم كه می‌توانیم خوب جواب بدهیم. اسرائیل به تنهایی نمی‌تواند حمله ‌كند. اگر بخواهد حمله كند، باید مطمئن باشد كه یا از اول و یا در مسیر، آمریكا به او می‌پیوندد. لذا احتیاج به اجازه آمریكا دارد. دشمنان الان به هر قیمتی می‌خواهند ما را متوقف كنند و ضربه بزنند. ولی الان آنچه انسان می‌فهمد، فعلاً امید بسته‌اند كه همین وضعی كه با تحریم‌ها و تبلیغات در كشور ایجاد كردند، آنها را از جنگ بی‌نیاز كند. ولی ما باید خودمان را برای هر پیشامدی آماده كنیم. همیشه هم باید آماده باشیم. اولویت كاری ما باید این باشد كه فعلاً مسائل خودمان را در داخل حل كنیم. فكر می‌كنم اگر مردم ایران متحد باشند، مثل زمان جنگ و مثل بعد از جنگ و پشت سر انقلاب حاضر به فداكاری باشند و مسئولان و آدم‌های باتدبیر كشور همراهی كنند، در آن صورت این حوادث رخ نمی‌دهد.

ما باید همیشه احتیاط خودمان را در هر جهت داشته باشیم و آمادگی داشته باشیم. ولی الان آنها فكر می‌كنند با همین سبكی كه انجام می‌دهند، نیاز به جنگ نداشته باشند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی

در واکنش به سخنان اخیرا یک وزیر اسرائیلی که دو بار در سازمان ملل اسم هاشمی رفسنجانی را برد که گفته اسرائیل یك بمب بیشتر لازم ندارد اسرائیل حرف مرا تحریف كرد. با اینكه حرف من در نماز جمعه صریح بود. من به اسرائیل و حامیانش گفتم كه شما اشتباه می‌كنید كه دنبال بمب هسته‌ای هستید، اگر بمب هسته‌ای در كشور شما باشد، طبعاً دنیای اسلام هم دنبال بمب هسته‌ای می‌رود و رقیب شما می‌شود. آن روزی هم كه جنگ هسته‌ای در بگیرد، اسرائیل با یك بمب از پا در‌می‌آید، ولی بمب اسرائیل فقط به گوشه‌ای از جهان اسلام آسیب می‌زند و این به نفع آنها نیست. اینها بقیه را نمی‌گویند. صداوسیما هم نمی‌خواهد این‌گونه دفاع كند و چیزی نمی‌گوید. اگر حرف‌های دیگران بود، كلی توضیح می‌داد و نقد می‌كرد و می‌گفت. با اینكه نوار سخنرانی من را دارد و بارها هم پخش شده است.

درباره لزوم دولت وحدت ملی ما با وحدت ملت پیروز شدیم و آمریكا را بیرون كردیم و رژیم شاه را شكستیم و هزار فامیل را سر جای خودشان نشاندیم. با وحدت توانستیم شرّ آن شورش‌های اول انقلاب را كه بسیار خطرناك بود، از سر خودمان كم کنیم. در دوران سازندگی مشكلاتی داشتیم كه از جنگ باقی مانده بود، مردم صبر كردند و آوارگان صبر كردند تا خانه‌هایشان را بسازیم. با صبر و همراهی مردم همه توطئه‌های خارجی را خنثی كردیم. من همان حرف را دارم. همین الان هم ما باید دست از این سیاسی بازی برداریم. این چه چیزی است كه خط كشیدند؟! اصلاح‌طلب و اصولگرا، هر دو اسم است. اینها اصلاح را می‌خواهند و آنها هم اصول را قبول دارند. بر سر چیزی دعوا می‌كنند و كار را به اینجا رساندند كه می‌بینید. من نمی‌گویم كه حزب و رقابت نباشد. حزب و رقابت باشد و شعار هم بدهد ولی انتخابات كنند و وقتی كه یكی پیروز شد، همه پشت سر او باشند و كار كنند. اگر این كار را بكنیم، آمریكا مأیوس می‌شود. چون می‌داند در آن فضا نمی‌تواند كاری بكند. مشكلاتمان را هم حل می‌كنیم.

{درباره جلسات با مقام معظم رهبری} در سبك سابق چون كار روزانه داشتیم، هفته‌ای یك بار بود. الان دیگر لازم نیست هفته‌ای یك بار باشد. تقریباً ماهی یك بار ادامه دارد. هر وقت هم حرفی داشته باشم، محدودیتی ندارد. تلفن می‌كنم و می‌روم با ایشان حرف‌هایم را می‌زنم. مشكلی در رابطه با هم نداریم. گاهی كه عجله‌تر باشد، با تلفن حرف می‌زنیم.

تسخیر لانه جاسوسی، عكس‌العملی به كارهای آمریكا بود. یعنی آنها آن كار را كردند و اینها این‌گونه كردند. من در تمام دوران مسئولیت اجرایی، وقتی خبرنگارها می‌پرسیدند، می‌گفتم اول آمریكا باید حسن‌نیت خودش را نشان بدهد.چون او سوءنیت را آغاز و اموال ما را مسدود كرده است. آمریكا خریدهایی را كه ما كرده بودیم و پولش را نیز داده بودیم، مصادره كرد، پول نفت و همه را مسدود كرده و كالاهای ما را در آنجا نگه داشته است.اول آمریكا اموال ما را آزاد و رفتار خود را اصلاح كند، بعد ما این را نشانی از حسن‌نیت می‌گیریم و می‌نشینیم و مذاكره می‌كنیم

درباره بازداشت مهدی و فائزه هاشمی من حتماً می‌خواهم برخوردها بدون تبعیض باشد. واقعاً هیچ فرقی ندارد و اجرای قانون باید برای همه باشد و من به آن راضی هستم. نمی‌خواهم وضع خاصی برای بچه‌های خودم در مقابل دیگران درست كنم. ولی می‌گویند و فكر می‌كنند كه این طور نیست. فائزه 6ماه محكوم شده بود، گرچه من روی حكمش اشكال داشتم اما بالاخره محكوم شد و بایست می‌رفت، دوره‌اش را می‌گذراند. خودش را برای زندان آماده كرده بود كه هر وقت خبر كنند، برود. البته شیوه بردن اشكال داشت. در زندان هم در حال مطالعه و ترجمه است.

درباره مهدی هم مطمئن هستم كه غیر از انقلاب و اسلام و ایران و ملت چیز دیگری برایش جاذبه نداشت. مثل خیلی از مسئولان كشور در جاهایی مثل شركت در دفاع مقدس و آوردن تكنولوژی صنایع دریایی عسلویه، پارس جنوبی، بهینه‌سازی سوخت و دفتر هیأت امنای دانشگاه آزاد كار می‌كرد. از روزی كه 17 ساله شد و اجازه گرفت، به جبهه رفته بود و بعدها درس خواند و مثل همه در این كشور زندگی می‌كرد. به هر حال متهمش كردند و باید جواب بدهد و اتهاماتش را روشن كند. خودش هم می‌خواست بیاید. دو سال و نیم ما او را پشت در نگه داشتیم. اول به ما گفتند كه چرا در این شلوغی‌ها می‌خواهد به ایران بیاید؟ ما هم به حرف گوش كردیم و به او گفتیم و او هم قبول كرد. بعد من اصرار كردم. دوستان می‌گفتند كه او دارد درسش را می‌خواند و كار هم دارد. اول ما خودمان او را برای نظارت بر 6دانشگاه خارج فرستادیم كه نظارت كند. از طرف هیأت مۆسس رفته بود. حكمش از آن هیأت صادر شده بود. وقتی دید در آنجا وقت دارد، درسش را شروع كرد. مرحله اول را تمام كرده و در حال نوشتن تز است. وقتی كه دانشگاه آزاد‌ آكسفورد تعطیل شد، اصرار كرد كه بیاید در اینجا تز را كامل كند. اگر واقعاً اشكال قانونی دارد باید جواب بدهد. منتها بعضی‌ها هیاهو می‌كنند و قبل از قضاوت تهمت می‌زنند.

رهبری در نماز جمعه گفتند گناه كبیره است چیزی كه در دادگاه ثابت نشده، به كسی اتهام بزنند ولی می‌بینید همان روزنامه‌هایی كه خودشان را نظامند می‌دانند، دارند تكرار می‌كنند. من نمی‌دانم اینها چطور می‌گویند كه ما مقلّد هستیم. مهدی در اختیارشان است و من هم هیچ مساله‌ای ندارم. جز اینكه قانون اجرا شود. اگر احساس كنم كه بی‌قانونی رفتار می‌شود، اقدام می‌كنم.

فائزه هاشمی

{وقتی فائزه و مهدی به زندان رفتند، در دفتر خاطرات خود چه نوشتید؟} بین این دو بازداشت یك شب فاصله بود. شبی كه می‌خواستند فائزه را ببرند، مشكلاتی بود. فردای آن روز هم مهدی آمد. بنا بود كه از فرودگاه سریع او را به خانه بیاورند كه همدیگر را ببینیم، ساعت‌ها در آنجا معطل كردند و دیر آوردند. ولی بد نبود، ساعت2 وارد خانه شد. احوالپرسی‌هایمان را كردیم. بایستی فردا می‌رفت. وقت كمی داشتیم. یك مقدار از اینها را در خاطرات می‌نویسم.

راهكار پرشور شدن انتخابات آتی را قانون می‌دانم. قانون اساسی واقعاً معیار انتخابات باشد. آن كسانی كه صلاحیت دارند، حق نامزدی داشته باشند و انتخابات هم سالم انجام شود و نظارت درست انجام شود. گروه‌ها و جبهه‌های مشخص سلیقه خودشان را بر قانون تحمیل نكنند. در آن صورت هر كسی را كه مردم بیشتر قبول دارند، سركار می‌آید. ممكن است افكار عمومی هم اشتباه كند، اما كمتر از افراد اشتباه می‌كند. در آن صورت مردم پشتیبان نظام می‌مانند. من این‌گونه می‌بینیم.

اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراها و مستقل‌ها همه در این كشور كار كرده‌اند و انسان‌های زحمت‌كشیده‌ای هستند. سلیقه‌های مختلفی هم دارند. اگر شما وزرا، استانداران و معاونان دولت مرا ارزیابی كنید، می‌بینید كه تعادل بین مجموعه سلیقه‌ها را در دولتم كاملاً حفظ می‌كردم.

آیا تشكیل نهاد فراقوه‌ای برای نظارت بر اجرا، تأثیری در جذب همه سلایق دارد؟ این قابل بحث است. به مجمع آمد، ولی مشكلاتی پیش آمد و بحث آن متوقف شد، اگر به مجمع بیاید، آن موقع بحث می‌كنیم و هر چه مصلحت بود، می‌گوییم. روی این قضیه هنوز به موضعی نرسیده‌ایم و بحث جدّی نكردیم. بالاخره باید آنهایی كه ناظر و مجری هستند، اعتماد مردم را جلب كنند و متهم نشوند كه برای گروه خودشان كار می‌كنند. اگر تصمیم بگیریم، این اتفاق می‌افتد. البته من الان راهكارها را از طریق رهبری می‌بینم. در این شرایط غیر از ایشان كسی نمی‌تواند مسائل را به مسیر برگرداند. ما هم حاضر هستیم در خدمت ایشان - اگر بخواهند- كمك كنیم. باید به مسیری كه از اول بودیم، برگردیم.

بخش سیاست تبیان

منبع : خبرانلاین