تبیان، دستیار زندگی
نوروز 82 بود كه آتقی و عزت با آن كامیون معروفشان به نام «خوش ركاب» وارد خانه‌ها شدند. علی شاه‌حاتمی نویسنده و كارگردان این مجموعه طنز توانست بخوبی روی مرز بین جدی و شوخی در فضای جنگ حركت كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با جنگ و پشت جبهه

گفت‌وگو با كارگردان سریال‌های خوش ركاب و خوش غیرت


نوروز 82 بود كه آتقی و عزت با آن كامیون معروفشان به نام «خوش ركاب» وارد خانه‌ها شدند. علی شاه‌حاتمی نویسنده و كارگردان این مجموعه طنز توانست بخوبی روی مرز بین جدی و شوخی در فضای جنگ حركت كند.

خوش ركاب

داستان درباره راننده كامیونی به نام آتقی (محمد كاسبی) بود كه با وجود علاقه‌ای كه به كامیونش به نام خوش‌ركاب داشت درگیر مأموریتی برای ارسال كمك به رزمندگان جنگ شد.

در واقع خوش‌ركاب نمادی از تعلقات دنیوی تقی بود كه بعدها به مدد حضور در جنگ به عشقی عرفانی تبدیل شد.

با شاه‌حاتمی به گفت‌وگو نشستیم تا برایمان بیشتر از این سریال بگوید. سریالی كه سری دوم آن با نام «خوش غیرت» نیز ساخته شد. این سریال این‌روزها از شبكه تهران در حال بازپخش است.

چرا در زمینه تولید آثار دفاع مقدس كم كار شده‌اید؟

كم كار نشده‌ام. من بتازگی تله‌فیلمی ساخته‌ام با نام «ژنرال» كه به مقوله عملیات جنگی می‌پردازد. این تله‌فیلم قصه دو روحانی است كه برای حضور در عملیات جنگی به منطقه می‌روند اما از آنجا كه آموزش رزمی ندیده‌اند دچار مشكلاتی می‌شوند... من حتی در فیلم‌هایی كه با موضوعات متفرقه می‌سازم هم سعی می‌كنم نگاهی به مقوله دفاع‌مقدس داشته باشم، مثلا در سریال «پرواز مرغابی‌ها» كه داستانی اجتماعی داشت ماجرای یك بسیجی را روایت كردم كه به تدریس روی آورده است. تلاش دارم هیچ گاه نگاه جنگی‌ام را از دست ندهم.

ایده اولیه خوش ركاب چطور به وجود آمد؟

زمانی كه پیشنهاد ساخت سریال خوش ركاب به من شد این موضوع مطرح بود كه یك سریال جنگی تهیه كنیم تا مخاطب گریزپای این گونه آثار را دوباره جذب كنیم. من اعتقاد داشتم دلیل این كه مخاطب خسته و دلزده شده به نگاه كارگردان برمی‌گردد یعنی نگاهی كه به واسطه آن مخاطب را پای تلویزیون می‌نشاند نگاه زیبایی نیست. یك زمانی ساخت فیلم‌های حماسی مد بود و مخاطبان خاص خودش را داشت، اما به مرور نگاه جدید و طنزی به مقوله آثار دفاع مقدس اضافه شد كه اوج آن در «لیلی با من است» خود را نشان داد.

شما در خوش ركاب چه تمهیدی برای جذب دوباره مخاطب اندیشیدید؟

پیش از ساخت سریال خوش ركاب درخواست كردم به من اعتماد كنند و اجازه دهند كار خودم را بكنم تا نتیجه مثبتی بگیریم و این اعتماد، نتیجه هم داد تا آنجا كه طبق نظر كارشناسان سریال خوش ركاب، 98 درصد بیننده داشت و این موفقیت خوبی بود. حتی عده‌ای هم بعد از ساخت این سریال تلاش كردند در گونه خوش ركاب فیلمسازی كنند. تا آن زمان كسی به سراغ قشر رانندگان در جبهه نرفته بود. همچنین سعی می‌كردیم از خط قرمز‌ها رد نشویم و جزئیات بامزه‌ای به آن اضافه كنیم. تماشاگر شخصیت ضدقهرمان را دوست دارد و با آن همذات پنداری می‌كند. آتقی و شاگردش هم توانستند با توجه به این خصوصیت با مخاطب ارتباط بالایی بگیرند.

ماجرای خوش ركاب یك ماجرای واقعی بود كه زاییده تخیل من نیست و من فقط آن را دراماتیزه كردم. جالب است بدانید در محله ما مردی زندگی می‌كرد به نام محمد علی بختیاری كه به خاطر عشق زیاد او به كامیونش به او عشقی می‌گفتند. شخصیت تقی در خوش ركاب هم اقتباسی از شخصیت او بود.

چه شد به فكر ساخت سری دوم این سریال یعنی خوش غیرت افتادید؟

بینندگان استقبال زیادی از خوش ركاب كردند و با ساخت این مجموعه با سلیقه مخاطب آشنا شدیم. همچنین آن زمان كه تصمیم به ساخت خوش غیرت گرفتم اولین سال حضور آمریكایی‌ها در عراق بود و این موضوع مهمی بود كه كسی به آن نپرداخته بود و تا آن زمان این موضوع را مورد توجه قرار نداده بود.

چرا ماجراهای آتقی را با زبان طنز بیان كردید؟

طنز در آثار مختلف توانسته بخوبی مخاطب را جذب كند و بینندگان ارتباط زیادی با آن برقرار می‌كنند. طنز نشاط آور است و در تمام دنیا فیلم‌هایی با موضوع طنز موفقیت زیادی دارد. ضمن این‌كه فیلم‌های زیادی با مقوله دفاع مقدس و جنگ ساخته شده كه لحن جدی داشته و توانسته‌اند به طور نسبی با مخاطبان ارتباط برقرار كنند. اما همیشه حساسیت زیادی روی سریال‌هایی با موضوع جنگ بوده است و محدودیت زیادی روی ساخت فیلم‌ها اعمال می‌كردند اما با باز گذاشتن فضا برآیندهای خوبی به وجود آمد و فیلم لیلی با من است نمونه خوب آن بود.

خوش ركاب

آتقی در خوش ركاب تا چه حد واقعی بود؟

ماجرای خوش ركاب یك ماجرای واقعی بود كه زاییده تخیل من نیست و من فقط آن را دراماتیزه كردم. جالب است بدانید در محله ما مردی زندگی می‌كرد به نام محمد علی بختیاری كه به خاطر عشق زیاد او به كامیونش به او عشقی می‌گفتند. شخصیت تقی در خوش ركاب هم اقتباسی از شخصیت او بود. البته اسم كامیون عشقی خوش ركاب نبود و بعدها این اسم را من روی كامیون گذاشتم. اما علاقه وافر و شدید او به كامیونش طرح اولیه این سریال را به من الهام كرد. احساس كردم در عرصه ادبیات دفاع مقدس جای این شخصیت‌ها كاملا خالی است. پدر من راننده كامیون بود و مدت زیادی در منطقه بود و خاطرات جدید و دست اولی را برای من تعریف می‌كرد و داستان اصلی سریال تلفیقی از این دو ماجرا بود كه من به آن شاخ و برگ دادم. من هم از شخصیت دوست داشتنی عشقی(همسایه‌مان) استفاده كردم تا یك ماجرای جنگی را روایت كنم. متاسفانه وقتی من این سریال را ساختم یك سال از مرگ او می‌گذشت و او نتوانست خودش را در قاب دوربین ببیند.

این سریال در زمان خودش مخاطبان زیادی داشت. برای جذابیت بخشی به این سریال چه تمهیداتی اندیشیده بودید؟

باید نگاه ویژه‌ای به ژانر دفاع مقدس داشت. این قالب با قالب‌های دیگر تفاوت دارد. هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی مثل یك دریای بزرگی است كه برای یافتن مروارید در آن باید عمیق‌تر شنا كرد. مسوولان هم باید به این مقوله جدی‌تر نگاه كنند و بین تخصیص بودجه برای تله‌فیلم‌هایی با موضوعات جنگی و اجتماعی و... تفاوت قائل شوند. سینمای جنگ در حال حاضر به سینمای تاریخی تبدیل شده است. ما حتی برای تصویربرداری از یك مغازه یا یك لوكیشن ساده بایستی كل شهر را می‌گشتیم تا بنایی متناسب با ساخت و ساز آن زمان پیدا كنیم.

باور نمی‌كنید در تصویربرداری یك لوكیشن ساده خیابانی اگر یك پراید رد می‌شد كار تعطیل می‌شد و باید همه چیز را از اول مهیا می‌كردیم. با فراهم كردن امكانات نیز دچار مشكل می‌شدیم. ما برای به دست آوردن یك توپ جنگی از شهرك دفاع مقدس كلی تلاش كردیم و در نهایت مجبور شدیم از ضایعات جنگی استفاده كنیم و با طراح صحنه كاری كنیم كه توپخانه را به وجود بیاوریم. حتی یك لباس جنگی هم در اختیار ما نگذاشتند و ما این لباس را از یكی از جانبازان گرفتیم. اینها تازه بخشی از موانع و مشكلات ساخت سریال‌های دفاع مقدس است و باید نگاه ویژه‌ای به آن داشت.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:جام جم