حقیقت،کاکائوی تلخ و شیرین
در منزل نشستهاید و یکی از عزیزانتان دیر کرده است، چشم از ساعت برنمیدارید و در ذهن خود بدترین حوادث ممکن را تصویر میکنید و خودتان نقش اول این فیلمهای آینده را بازی میکنید. نتیجه آن فقط چند برابر شدن نگرانیتان و كشتن لحظاتی است که در آن حضور داشتهاید. در باز میشود و عزیز شما، صحیح و سالم از راه میرسد. چه کسی تاوان لحظاتی را که بسیار ارزان به قتلگاه بردهاید، خواهد داد؟ برای شادبودن، باید عادت کنید «در لحظه» زندگی کنید. در لحظه بخندید، گریه کنید، شاد شوید و غمگین شوید. انسانهای شاد، با خودشان روراست هستند و در هر لحظه برای همان لحظه تصمیم میگیرند. آرامش در لحظه خلق میشود؛ به لحظه حال وفادار باقی بمانید.
تفاوتها را بپذیرید
به اندازه تمام انسانهای روی این کره خاکی، تیپ و شخصیت متفاوت وجود دارد. انسانهایی که قابلیتها، امکانات، استعدادها و تواناییهای بسیار متفاوتی دارند. بسیاری از آنها از نظر امکانات جسمی، روحی، مالی... پایینتر و بسیاری نیز بالا دست شما قرار دارند. یکی از قدمهای مهم برای دستیابی به آرامش، پذیرفتن این تفاوتها است. شما نمیتوانید این تفاوتها را پاک کنید ولی وقتی حضور آنها را بپذیرید، دیگر از بابت وجودشان احساس نگرانی نخواهید کرد. اینکه دیگران چه برتریهایی دارند یا چه کاستیهایی دارند، دردی از شما دوا نخواهد کرد، زندگی شما را تغییر نخواهد داد ولی درک آنچه خودتان دارید و استفاده صحیح از آن میتواند زندگی شما را دگرگونکند.
پرواز را به خاطر بسپارید
مادر کبوترها گفت: «به این لبه بیایید!» کبوترها گفتند: «ما میترسیم!» مادر کبوترها گفت: «به این لبه بیایید!» آنها آمدند. او آنها را هل داد و آنها پرواز کردند. گاهی پریدن برای خیلی از ما دشوار است. خیلی از ما از آن سوی خط میترسیم. چون نمیدانیم چه سرنوشتی در آن سوی خط در انتظار ماست. بسیاری از ما خود را اسیر تصورات ذهنی خود از آن سوی مرز میکنیم و تلاش میکنیم دنیای آن سوی مرز را با تمام ابعادش تصور کنیم. تصوراتی که شاید یکی از آنها هم حقیقت نداشته باشد ولی اگر عادت کنید به آن سوی خط پرواز کنید، در یک لحظه همه چیز تمام خواهد شد. یکی از قوانین دنیا آن است که پاداش گذشتن از ترسهایتان را خیلی زود به شما خواهد داد.
پیشداوری نکنید
قضاوتها، پیشداوریها و گفتههای دیگران درباره افرادی که آنها را نمیشناسیم یا آشنایی اندکی با آنها داریم، اساس قضاوت ما را درباره شخصیت افراد تشکیل میدهد.در حالی که نگاهکردن به دیگران با چشمان خودمان بهترین راه برای شناخت انسانهای اطرافمان است. نکته دیگر اینکه انسانهای اطراف ما همه انسانهایی خاکستری هستند، سفید یا سیاه مطلق وجود ندارد. درباره دیگران سختگیر نباشید. اگر نیمی از وجودشان سفید است، به آنها تخفیف دهید و آنها را از انسانهای خوب پیرامون خود بدانید. فراموش نکنید شما هم در چشم دیگران انسانی خاکستری هستید و دوست دارید دیگران شما را سفید بپذیرند.
خودتان را پیدا کنید.شما مثل هیچکس نیستید، حسادت به داشتههای دیگران جز رنج و سکون فایدهای ندارد. به جای آن اگر هرکس از اطرافیانتان نکته مثبتی دارد، آن نکته مثبت را برای خودتان خلق کنید. شاید بخواهید پولدارتر، زیباتر، خوشاندامتر، بانفوذتر، بااعتماد به نفستر... و هزاران «تر» و «ترین» دیگر باشید. خوب اصلا اشکالی ندارد. شما ظرفیت دارید که به همه این «ترینها» دست پیدا کنید. برای شروع کافی است قلم و کاغذ بردارید و همه آنچه میخواهید بشوید، در آن یادداشت کنید و برای رسیدن به آن برنامهریزی کنید. چند سال بعد اگر به همان کاغذ نگاه کنید، خواهید دید از آن تصورات خام که برای خود در نظر گرفتهاید، بسیار برتر و بهتر هستید. باور نمیکنید؟ امتحانکنید.
به حقیقت وفادار بمانید
حقیقت هر اندازه تلخ باشد، باز هم پذیرفتن آن آرامشبخش است. پذیرفتن حقیقت شاید دشوار باشد ولی به شما کمک خواهد کرد که برای آینده برنامهریزی صحیحی داشته باشید. اگر به خودتان دروغ بگویید، مجبورید به این کار ادامه دهید و کمکم به جایی میرسید که میبینید بر پایه یک پیشفرض غلط، یک برج چند طبقه را ساختهاید. هزینهاش را بپردازید در این دنیا هیچچیز را مجانی به کسی نمیدهند. شما برای آنکه نعمتی به دست آورید لازم است پیش از هر چیز، لیاقت آن را در خود ایجاد کنید.
برای خودتان وقت بگذارید
در طول روز، حداقل یکی از کارهایی را که دلتان میخواهد انجام دهید. این وقت ممکن است خیلی کوتاه باشد ولی به شما کمک خواهد کرد که آرامش از دست رفته خود را در میان مشغله روزانه بازیابید. یاد خدا قویترین اکسیر آرامشبخش است. جرعهای از این اکسیر را بنوشید، خدا را عاشقانه بخوانید و اطمینان داشته باشید که او پاسختان را خواهد داد.
زندگی مثبت
تنظیم برای تبیان: کهتری