توبه فرعونی نفرمایید لطفا !
پس از نالیدن فرعون به درگاه خدا و تقاضا نمودنش آب فراوانى که قبلا مانندش را کسى ندیده بود در رودخانه جارى گشت، سپس نزد مردم آمد و به آنها گفت:آب رودخانه را براى شما جارى ساختم، مردم در مقابلش به سجده افتادند.
آنچه از آیات و روایات استفاده میشود دال بر این است که فرعون اندکی پیش از مرگ ، توبه کرده و به وحدانیت خداوند اقرار نموده است، اما استغفار و توبه او مورد پذیرش خداوند متعال قرار نگرفت. این مطلب با وسعت رحمت و مغفرت خداوند به ظاهر دارای تعارض است. چگونه است، خداوندی که نامش رحمن و رحیم است توبه و استغفار شخصی را نمیپذیرد در حالی که همان خدا به گنهکاران فرموده از رحمت من نا امید نَباشید؟
فرعون و انتخاب چگونگی مرگش
ابو الحسن على بن عبد اللَّه بن احمد اسوارى مىگوید: مکى بن احمد بن سعدویه برذعى از نوح بن الحسن ابو محمّد از احمد بن محمّد، از محمّد بن ابراهیم، از ایّوب بن سوید الرّملى، از عمرو بن حارث، از زید بن ابى حبیب از عبد اللَّه بن عمر، وى مىگوید: در زمان فرعون آب رود نیل به زمین فرو رفت و این رودخانه بىآب شد، مردم نزد فرعون آمده و گفتند: اى سلطان براى ما در آن آب جارى کن. فرعون گفت: من از شما خشنود نیستم تا خواسته شما را تأمین کنم.مردم رفتند و مدتى بعد دوباره آمده و گفتند:اى پادشاه، چهار پایان از بىآبى هلاک شدند، اگر در رودخانه براى ما آب جارى نمىکنى پس ما معبودى غیر از تو اختیار نماییم؟
مردم در راه ازدحام کرده و به انتظار ایستادند، فرعون از آنها فاصله گرفت و به جایى رفت که آنها نه او را دیده و نه صدایش را مىشنیدند، آنگاه که مطمئن شد از انظار پنهان است صورت بر خاک نهاد و با انگشت سبابه اشاره کرد و به درگاه الهى عرضه داشت:بار خدایا همچون عبد ذلیل در درگاه ربّ جلیل به سوى تو آمدهام و مىدانم که احدى بر جارى کردن آب در این رودخانه غیر از تو قادر نمىباشد، پس از تو درخواست مىکنم آب را در آن جارى فرمایى.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است: هر کس یک سال پیش از مرگش توبه کند خدا توبهاش را مىپذیرد. سپس فرمود: یک سال زیاد است، هر کس یک ماه قبل از مرگش توبه نماید خدا بر او مىبخشد. باز فرمود: یک ماه زیاد است، هر کس یک روز پیش از مرگش توبه کند خدا توبهاش را قبول مىکند
عبد اللَّه بن عمر گفت: پس از نالیدن فرعون به درگاه خدا و تقاضا نمودنش آب فراوانى که قبلا مانندش را کسى ندیده بود در رودخانه جارى گشت، سپس نزد مردم آمد و به آنها گفت:آب رودخانه را براى شما جارى ساختم، مردم در مقابلش به سجده افتادند، در این هنگام جبرئیل به صورت مبدّل نازل شد و گفت: اى سلطان مرا کمک کن تا بر بندهام غالب شوم.فرعون گفت: داستان تو با بندهات چیست؟جبرئیل گفت: با داشتن بندگانى چند، بندهاى را مالک شده و تمام کلیدهاى حجرات را به او سپردهام، او با من دشمنى کرد و با دشمنانم دوست شد و با دوستانم دشمن.فرعون گفت:بد بندهاى دارى، اگر من چنین بندهاى داشتم در دریا غرقش مىکردم.جبرئیل گفت: اى سلطان نوشتهاى مشتمل بر این گفتار مرقوم فرمایید.فرعون صدا زد و کتاب و دوات طلبید و نوشت: جزاء بندهاى که با آقایش مخالفت کرده، دشمنانش را دوست و دوستانش را دشمن دارد فقط این است که در دریاى قلزم غرق گردد.جبرئیل گفت: اى سلطان این نامه را مهر و امضاء کنید.فرعون آن را مهر کرد و سپس نامه را به او سپرد.بارى روزگار گذشت و زمان غرق شدن فرعون در دریا فرا رسید، جبرئیل نزد او آمد و به وى گفت: این نامه را بگیر، در آن، آنچه مستحقّ هستى خودت درج کرده یا به آن حکم نمودهاى.( علل الشرایع) و اینگونه بود که فرعون سند مرگ خویش را درج و مهر نمود.
ایمان فرعون
فرعون در آخرین لحظات حیاتش بر وحدانیت پروردگار اقرار کرد آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ ( یونس 90) اما جبرئیل مشتى از گل را در دهان او فرو برده و گفت: ایمان تو اینک سودى نخواهد داشت آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ (یونس 91) مىگویند همراهان فرعون همگى در دریا غرق شدند و هیچ اثرى از آنها باقى نماند و تنها فرعون بود که خداوند جسد او را به ساحل انداخت چرا که بنى اسرائیل باور نمىکردند معبود قبطیان به هلاکت رسیده باشد. فَالْیَوْمَ نُنَجِّیک بِبَدَنِک (یونس 92 ) فرعون در لحظات آخر عمرش، زمانی که ملک الموت را مشاهده نمود اسلام آورد و بر وحدانیت پروردگار اقرار نمود.
چرا توبه و ایمان فرعون پذیرفته نشد؟
«ابراهیم همدانى» از حضرت رضا (علیه السلام) پرسید چرا فرعون با وجود آنکه به خدا ایمان آورد مستوجب هلاک گردید؟ حضرت فرمودند:
ایمان او به هنگام یأس از هر چارهاى بود و چنین ایمانى پذیرفته نیست چرا که از اختیار انسان سرچشمه نگرفته است و این سنت جاریه الهى مىباشد که تخلف از آن جایز نیست.
«فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ کفَرْنا بِما کنَّا بِهِ مُشْرِکینَ. فَلَمْ یَک یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا» ( غافر/ 85-84) خداوند فرعون را با وجود آنکه غرق در زره بود به اعماق دریا فرو نبرد بلکه او را به ساحل انداخت تا نشانه و عبرتى باشد براى همگان. البته هلاکت فرعون دلیل دیگرى نیز داشت او در آستانه مرگ از موسى کمک خواست و خداوند خطاب به پیامبرش گفت: تو آفریدگار او نیستى بنابراین به فریادش اعتنایى مکن، اگر او به درگاه من پناه جسته بود بدون شک به یاریش مىشتافتم. ودر روایت دیگری داریم: «فرعون هنگام غرق شدن، به جاى کمک خواستن از خداوند متعال، از حضرت موسى- علیه السّلام- کمک خواست، خداوند متعال به او وحى کرد که:اى موسى! او را یارى ننمودى، چون تو او را خلق نکردهاى اما اگر از من یارى مىطلبید، کمکش مىکردم». (آیین بندگى و نیایش (ترجمه عدة الداعی) از این رو توبه و استغفار باید متوجه خالق باشد، نه مخلوق مانند استغفار قارون از موسی که مورد پذیرش حضرت موسی قرار نگرفت و قارون را غرق در عذاب ساخت.
به غیر از دو علتى که على بن موسى الرضا (علیه السلام) در مورد غرق شدن فرعون ذکر نمودهاند دانشمندان نیز وجوهى را بر آن افزودهاند که به پارهاى از آنها اشاره خواهد شد:
1- فرعون در اقرار به توحید صادقانه و از روى اخلاص عمل نکرد و صرفا بخاطر وانمود به یکتاپرستى توبه نمود.2- اقرار او نوعى دنباله روى و تقلید کورکورانه بود. لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ.
3- فرعون تنها به وحدانیت خداوند اقرار نمود اما نبوت موسى را باور نداشت و به همین خاطر توبهاش پذیرفته نشد. (داستان پیامبران یا قصههای قرآن از آدم تا خاتم)
4-خداوند ایمان اضطرارى و از سر ناچارى را نمىپذیرد ( قصص الانبیاء )
توبه در لحظات آخر زندگی
سلمه از مردى نقل کرده است که امام باقر (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است: هر کس یک سال پیش از مرگش توبه کند خدا توبهاش را مىپذیرد. سپس فرمود: یک سال زیاد است، هر کس یک ماه قبل از مرگش توبه نماید خدا بر او مىبخشد. باز فرمود: یک ماه زیاد است، هر کس یک روز پیش از مرگش توبه کند خدا توبهاش را قبول مىکند. باز فرمود: یک روز هم زیاد است، هر کس آن گاه که جان به اینجاى او- یعنى گلویش- برسد توبه کند خدا توبهاش را مىپذیرد ( ثواب الأعمال / ترجمه انصارى ) فرعون را نمی توان مصداق این آیه دانست چرا که فرعون در لحظات پایانی مرگ خویش از ادعای خدایی خویش توبه نمود و اقرار به وحدانیت خدا کرد اما استغفار و توبه و ایمان وی مورد پذیرش قرار نگرفت، دلیل این امر این آیه از قرآن کریم است که میفرمایند: «وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ»
رحمت خداوندی در بخشایش گناهان شامل حال همه نیست بلکه بسته به شرایط فرد مثلا اینکه دلش از شدت گناهان سیاه نشده باشد ، گناه از روی جهل و نادانی باشد و ... متفاوت میباشد
و از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه سۆال کردند از معنى قول خداوند بزرگوار عظیم الشأن که فرموده است و نیست توبه از براى آن جماعتى که گناهان کنند تا وقتى که مرگ حاضر شود گویند که الحال توبه کردیم با آن که مخالفت دارد احادیث با ظاهر آیه بلکه با عمومات آیات توبه نیز حضرت فرمودند که مخالفت ندارد و مراد از وقت حضور مرگ آنست که بنده ملک الموت را به بیند یا بهشت یا دوزخ را در وقت مردن به او نمایند در آن وقت توبه مقبول و صحیح نیست چون الجا لازم مىآید که به جبر به توبه بدارند و آن قبیح است عقلا.
و از تفسیر این آیه ظاهر مىشود که آن که حق سبحانه و تعالى قبل از این فرموده است که ترجمهاش اینست که قبول کردن توبه بر حق سبحانه و تعالى لازم نیست مگر توبه جمعى را که گناهان را از روى جهل و نادانى کرده باشند و به زودى توبه کنند یعنى پیش از دیدن امور آخرت یا پیش از آن که از بسیارى گناهان دل ایشان سیاه شود که اراده توبه بخاطر ایشان نرسد پس این جماعت را حق سبحانه و تعالى قبول مىکند توبه ایشان را و حق سبحانه و تعالى داناست که توبه کرا قبول مىباید کرد و حکیم است که توبه همه کس را قبول نمىکند بلکه توبه جاهلان را قبول مىفرماید، پس ظاهر شد که تا امور آخرت را نبیند جاهل است اگر چه شیخ ابو على باشد یا شیخ بایزید.( لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه ج2 ) فرعون نیز تا زمانی که در جهل به سر میبرد و آخرت را به چشم ندیده بود فرصت توبه داشت اما فرعون از جمله افرادی بود که با علم و معرفت به خداوندی خدا، به دعوی خدایی پرداخته و جماعتی را نیز از راه راست منحرف نموده بود. بنابراین رحمت خداوندی در بخشایش گناهان شامل حال همه نیست بلکه بسته به شرایط فرد مثلا اینکه دلش از شدت گناهان سیاه نشده باشد ، گناه از روی جهل و نادانی باشد و ... متفاوت میباشد.
فرآوری: مریم پناهنده
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
1) ثواب الأعمال / ترجمه انصارى/ ابن بابویه
2) لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه/ مجلسی/ ج2
3) قصص الانبیاء/ جزائری
4) آیین بندگى و نیایش/ ترجمه عدة الداعی/ ابن فهد حلی
5) داستان پیامبران یا قصههای قرآن از آدم تا خاتم/ جزائری
6)علل الشرایع/ ابن بابویه