تبیان، دستیار زندگی
در حقیقت نتیجه خوبی‌ها و بدی‌های آدمی، به خودش باز‌می‌گردد: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا»؛ «هر کس کار شایسته‌ای به جا آورد، برای خود به جا آورده است و کسی که کار بد کند، به زیان خود اوست».(
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هر چه کنی، به خود کنی!


شنیده‌ای می‌گویند: « هر چه کنی، به خود کنی؛ گر همه نیک و بد کنی»! این واقعیت در لحظه لحظه زندگی من و تو جاری است. شاید به نوعی هر روز با آن درگیریم و آن را مزه مزه می‌کنیم، ولی آنقدر در زندگی مادی این دنیا غرق شده‌ایم که از آن غافل شده‌ایم و دیگر به چشم‌مان نمی‌آید.


عمل

دقت کرده‌ای وقتی می‌روی کوه، اگر فریاد بزنی انعکاس صدایت را می‌شنوی. شاید وهله اول برایت جالب باشد و به نوعی دوست داشته باشی که آن را تکرار کنی؛ اما اگر مدت زیادی در کوه بمانی، این انعکاس برایت عادی می‌شود؛ آن‌گونه که حتی ممکن است متوجه این انعکاس هم نشوی. اعمال من و تو هم در این دنیای فانی همین گونه است. اگر در زندگی مادی غرق نشده باشیم، این انعکاس و بازتاب را می‌توانیم به خوبی ببینیم، اما  اگر ...

خیر و شر اعمال انسان به خود او باز می‌گردد و اگر دیگران تحت تأثیر عمل او قرار گیرند، امری عارضی است؛ همانند گلستانی که رهگذران از بوی خوشش استفاده می‌کنند یا مزبله‌ای که بوی تعفنش دیگران را می‌آزارد: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا»؛ «اگر نیكى كنید به خود نیكى كرده‏اید و اگر بدى كنید به خود [بد نموده‏اید]»(1)

قرآن در جای دیگری می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ یَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ»؛ «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت‏یافتید، آن كس كه گمراه شده است، به شما زیانى نمى‏رساند»(2)

انسان‌ها در طول حیات خود با توجه به باورهایی که دارند، عمل می‌کنند. از نظر قرآن و عقل، برخی اعمال خوب و صالح‌اند و برخی اعمال بد و ناصالح. رفتار و منش انسان با دیگران گاهی خوب است و گاهی بد. در نگرش قرآن کارهای خوب و بد انسان، در مرحله اول به خود او بازگشت می‌کند. اگر کسی حتی به دیگران بدی کند، اولین کسی که متضرر می‌شود، خود اوست و در حقیقت او به خود زیان رسانده است. به عبارت دیگر، خداوند در دنیا و آخرت با ما آن گونه عمل می‌کند که ما با دیگران برخورد کرده‌ایم.

اولیلی الهی در اثر پایبندی به عدالت، عفت و خدمت به دیگران به عزت دنیا و آخرت دست یافتند و ستمگران به خاطر ستمی که در حق خویش و جامعه روا داشتند، نابود شدند. قرآن نابودی ستمگران را بازتاب ستم آنان دانسته و می‌فرماید: «فَكَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِیدٍ»؛و چه بسیار شهرها را كه ستمكار بودند، هلاكشان كردیم و [اینك] آن [شهرها] سقف‌هایش فرو ریخته است و [چه بسیار] چاه‌هاى متروك و كوشك‌هاى افراشته را

در حقیقت نتیجه خوبی‌ها و بدی‌های آدمی، به خودش باز‌می‌گردد: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا»؛ «هر کس کار شایسته‌ای به جا آورد، برای خود به جا آورده است و کسی که کار بد کند، به زیان خود اوست»(3)

بخش عظیمی از مجازات‌های تلخ و شیرینی که انسان با آن مواجه می‌شود، ریشه در تاریخ رفتاری ما درگذشته دارد. حال اگر این مجازات‌ها از قسم سختی‌ها و دشواری‌ها باشد، گاهی فقط صورت جزا دارد و بازتابی برای کرده‌های ناشایستی است که انسان در گذشته انجام داده است و بیشتر نیز حالت تنبیه و آگاهی دادن به فرد دارد تا با نوعی گوشمالی او را از روند نادرستی که در زندگی برگزیده، برحذر دارد. اگر این مجازات‌ها در لباس نعمت و خوشی ظاهر شود، گاه صورت جزا و پاداش برای فرد دارد که به موجب رفتار خوبی (مثلاً نیکی به پدر و مادر) که او انجام داده، خداوند در این دنیا نیز او را بی‌نصیب نمی‌کند. گاهی نیز نوعی مکر الهی است که با خوشی و رفاه، انسان به کلی از خود غفلت نموده و به رفتار شرورانه خود ادامه می‌دهد تا به یکباره با قهر و خشم الهی مواجه می‌شود و خداوند او را از اوج منیت و آقایی به حضیض ذلت و پستی فرو می‌کشد.

خیر و شر اعمال انسان به خود او باز می‌گردد و اگر دیگران تحت تأثیر عمل او قرار گیرند، امری عارضی است؛ همانند گلستانی که رهگذران از بوی خوشش استفاده می‌کنند یا مزبله‌ای که بوی تعفنش دیگران را می‌آزارد: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا»؛ «اگر نیكى كنید به خود نیكى كرده‏اید و اگر بدى كنید به خود [بد نموده‏اید]»

اولیلی الهی در اثر پایبندی به عدالت، عفت و خدمت به دیگران به عزت دنیا و آخرت دست یافتند و ستمگران به خاطر ستمی که در حق خویش و جامعه روا داشتند، نابود شدند. قرآن نابودی ستمگران را بازتاب ستم آنان دانسته و می‌فرماید: «فَكَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِیدٍ»؛ «و چه بسیار شهرها را كه ستمكار بودند، هلاكشان كردیم و [اینك] آن [شهرها] سقف‌هایش فرو ریخته است و [چه بسیار] چاه‌هاى متروك و كوشك‌هاى افراشته را»(4)

در جای دیگری نیز می فرماید: «فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ»؛ «و آن را چنان درو كردیم كه گویى دیروز وجود نداشته است. این گونه نشانه‏ها[ى خود] را براى مردمى كه اندیشه مى‏كنند، به روشنى بیان مى‏كنیم»(5)

یادمان باشد فرعون هر چه کرد، به خودش کرد که آن سرنوشت را یافت. من و تو هم هر کدام فرعونی داریم در وجودمان. نکند این فرعون درون ما را به سرنوشتی شدم دچار کند! ...

پی نوشت ها :

1. اسراء:7.

2. مائده: 105.

3. جاثیه: 15.

4. حج: 45

5.  یونس: 24

زهرا رضاییان

بخش قرآن تبیان