تبیان، دستیار زندگی
محمود درویش را شاعر مقاومت می دانند ، شاعری که تمام احساساتش را در سرودن شعر برای وطن اشغال شده اش جمع کرده است . اگر درویش شاعر مقاومت است ، تنها برای این است که جز برای فلسطین شعری نسروده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زیتون تبعید نمی شود


محمود درویش را شاعر مقاومت می دانند ، شاعری که تمام احساساتش را در سرودن شعر برای وطن اشغال شده اش جمع کرده است . اگر درویش شاعر مقاومت است ، تنها برای این است که جز برای فلسطین شعری نسروده است.

زیتون تبعید نمی شود

محمود درویش شاعر مبارز فلسطینی در 13 مارچ 1941 در البروه در یک روستای زیبا به دنیا آمد. زندگی او نمونه ای از یک زندگی پرمشقت است که تا کجا استعداد، عزم و اراده با هم می پیوندند و انسانی را با یک پس زمینه ساده زندگی به اوج شهرت جهانی برساند. درویش و خانواده اش به علت قتل عام فلسطینیان و اشغال سرزمینشان مجبور شدند به لبنان مهاجرت کنند. بازگشت غیرقانونی به سرزمین خود در سال بعد، او و خانواده اش را در معرض قانون نظامی و سنگین اسرائیلیان که منجر به سلب مالکیت سرزمین عزیزشان شده بود، قرار داد. در این زمان درویش به حبس خانگی محکوم شد و این اتفاق باعث شد سروده هایش او را به سمتی بکشانند که مانع دیدن دوباره وطنش شود و تنها توانست زبانش و دوستدارانش را نگه دارد. در دهه ی  1950 شعرهای درویش به مخاطب می گفتند که می توانند (تهدیدی بر شمشیر) باشند . با وجود آزارها و اذیت هایی که از سوی اشغال گران بر او و خانواده اش وارد می شد ، شعر درویش ، به دنبال اهداف مقاوت سروده می شد.

این شکنجه ها تا  1970 ادامه داشت تا اینکه درویش وطنش را به مقصد مسکو و بعد از آن مصر ترک کرد و سرانجام در بیروت ماندگار شد تا هجوم و حمله اسرائیل در 1982 به لبنان.

بعد از بیروت او یک یک سرگردان تبعیدی بود. زمانی در پاریس، مدتی در عمان و سرانجام در رامله، در یک قدمی سرزمین مادری که دیگر نتوانست آن را ببیند و این حلقه هرگز کامل نشد.

سن من کفاف نمی دهد

من را به بالا بکشید تا پایان من آغاز شود

برگرفته از مجموعه شعر نقاشی دیواری

زندگی در مهاجرت تا حدی کمک کرد تا آتش سروده ها در میان او شعله ورتر شود و تبعید مایه  یک خلق ادبی گردد. با اینکه از نظر جغرافیایی از سرزمین خود جدا بود. درویش با شعرها و گفته های خود مبارزه در نابودی اشغالگران را ادامه داد.

در 1988 شعر مبارزانه ی او بنام (در گذر کلمات) در سطح وسیعی منتشر شد. شعری که او تصور نمی کرد تا این حد تحسین جامعه عرب را برانگیزد که حتی باعث سر و صدا و جنجال در میان جناح چپ و راست اسرائیل شد. در همین زمان کتاب ها و مقالاتی در دفاع و تحسین شعرها و سروده های درویش منتشر شد. نفوذ شعر درویش تا حدی بود که در مارس 2000 از سوی وزیر آموزش و پرورش سرزمین های اشغالی پیشنهاد شد ، که در کتاب های دبیرستان استفاده شود و این امر دولت ایهود باراک را با تهدیدی جدی مواجه کرد.

سال 2000 میلادی شاهد انتشار 20 جلد کتاب شعر درویش بود. کتاب دیواریه، شاهکار حماسی که حاصل سال ها تجربه و 36 سال شعر فراگیر است. علاوه بر این درویش پنج کتاب به نثر دارد که به بیش از 22 زبان ترجمه شده است.

از آثارش می توان به کتاب های زیر اشاره کرد.

گنجشک های بی بال         1960

عاشقی از فلسطین             1966

تخت بیگانه                    1999

دیواریه (نقاشی دیواری)     2000

موقعیت محاصره             2002

آخرین ترجمه ای که به زبان انگلیسی از درویش انتشار یافته است مجموعه شعری است با عنوان جوهر مشکی  2001 میلادی که کتابچه اشعاری است مشتمل بر سرودهای او در سال های 1984 تا 1999.

طی انتفاضه اخیر فلسطینیان در رامله، درویش با وجود محاصره ،بیش تر وقت خود را صرف انتفاضه کرد. او سه شعر استثنایی سرود که اندکی یادآور شعرهای ابتدایی بود.

محمد، قربانی، موقعیت محاصره که در روزنامه های فلسطینی و دنیای عرب در سال 2002- 2001 منتشر شد.

شاید وابستگی و یا تعلق خاطر خاصی که درویش نسبت به زبان عربی دارد او را از سایر شاعران عرب متمایز می کند. قرار گرفتن سیاست در سروده های او موجب شد تا خط ادبی شعرهای او یک شمشیر دولبه به حساب آید. درویش یک حوزه جدید در زبان عربی خلق کرد که می توان آن  را به نام او ثبت کرد.

او قلمروی در زبان بنا کرد که خود فرمانروای آن :وطنی که در زبان و شعر تعریف می شود.

درویش موفق شد تا  اتفاقات  دنیای بیرون و احساسات درونی اش را با کلماتی به شیوه ی خودش  کنار هم قرار دهد و باعث خلق تصاویری بدیع و جالب در شعر شود .

نشانه ها، استعاره ها و سبکی که در شعرهایش با دقت انتخاب می شد ،همزمان راستی و بصیرت شخصیت منحصر بفرد او را نشان می دهد.

با وجود شعور هنری و حس سیاسی تند و تیز ش ، تعدادی از شعرهایش پیام آور یا خبردهنده نام گرفته اند

او قادر بود ترس و بیم و ناگفته های هم وطنانش را که نمی توانستند به زبان آورند ، درک کند و آن ها را در شعرهایش بیاورد و این آن چیزی است که  کمتر کسی  توانسته بود .

این شخصیت او حتی در سیاست هم حقیقت داشت. در سال 1993  درویش به نشانه ی اعتراض به قرارداد اسلو از کمیته اجرایی PLO استعفا کرد. او می توانست دریابد که مشکلات ساختاری در رابطه با خود قرارداد وجود دارد.

ارتباط او با زبان برتر و بالاتر از ارتباط او با هر کس و هر چیز باقی ماند.

زیتون تبعید نمی شود

استعداد خاصی  در شعرهای او  برای ظهور و خلق موسیقی در زبان وجود دارد واین امر شعرهای اورا به زمین حاصل خیزی برای موسیقی دانان سرتاسر جهان عرب برای ساخت زیباترین و مشهورترین ترانه ها تبدیل کرد. مسلم است که کلمات او چنان به راحتی و بسیار خوب به ترانه های زیبا برگردانده می شود که نتیجه آن افتخار و سرافرازی برای ترانه ها و همچنین موسیقدان ها است.

طی انتفاضه اخیر فلسطینیان در رامله، درویش با وجود محاصره ،بیش تر وقت خود را صرف انتفاضه کرد. او سه شعر استثنایی سرود که اندکی یادآور شعرهای ابتدایی بود.

محمد، قربانی، موقعیت محاصره که در روزنامه های فلسطینی و دنیای عرب در سال 2002- 2001 منتشر شد.

درویش تاکنون جایزه ابن سینا- جایزه صلح لنین- جایزه لوتس از انجمن نویسندگان افریقایی- آسیایی- جایزه هنرهای حماسی فرانس و مدال آثار ادبی و جایزه آزادی فرهنگی از بنیاد لبنان و جایزه صلح استالین شوروی سابق را به خود اختصاص داده است. همچنین در نوامبر 2003 جایزه ناظم حکمت به او تعلق گرفته است.

وقتی درویش در هر جایی از دنیای عرب در مجلسی یا دریک سخنرانی ، شعری را قرائت می کرد ،هزاران نفر  از هر شغل و پیشه و طبقه اجتماعی را به راحتی دور خود جمع می کرد. چنانکه گویی او یک گنج ملی برای جامعه عرب است، بدون در نظر گرفتن سن، تحصیل، سابقه شخصی، ملیت و مذهب .

حال در تمام دنیا ترجمه های او را در آغوش می گیرند. درویش شاعری است که به تمام مردم دنیا تعلق دارد و در طی سی سال گذشته هیچ شاعری مانند او سلب مالکیت نشده است.

درویش سرانجام در 9 آگوست 2008 بعد از 67 سال زندگی پرفراز و نشیب دار فانی را وداع گفت. درویش قادر بود در زندگی و سیاست ببیند و آنچه دیگران نمی توانند ببینند و بیان کنند را در دیدگاه و نظر ش به زبان بیاورد . زبانی که انگار خودش آن را ساخته بود.

ترجمه :فاطمه شاعری

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: سایت mahmouddarwish

نویسنده: سرنه هولیله