چوپان اما این بار راستگو
برای راستگو شدن فرزند ، نقش پدر و مادر بسیار مهم است. اگر فرزند با تربیت صحیح مواجه نشود، با یک چرخش، این درستی و راستی دچار ضعف و حتی سقوط می گردد. آنچه حائز اهمیت است آموزش صحیح والدین و نقش اساسی آنهاست.
به طور کلی عواملی همچون: آموزش صحیح والدین و مربیان، فراهم آوردن امکانات لازم، فهماندن ضرر و زیان دروغ گویی، تشویق هایی که از طرف والدین و مربیان صورت می گیرد، فراهم آوردن محیطی آرام و بدون دغدغه، بخشش و گذشت از طرف والدین، وفای به عهد، محبت و مهربانی و حفظ عزت نوجوان، موجب گرایش و تقویت راست گویی در او می گردد.
راست گویی و صداقت یعنی آنچه واقعیت و حقیقت دارد و بر زبان انسان جاری می شود. انسان فطرتاً و طبیعتاً راست گوست و راست گو به دنیا می آید. معمولاً کودکان دروغ نمی گویند. مثل معروفی است که: (سخن راست را باید از بچه شنید); اما گاهی تربیت غلط، ترس و اضطراب زیاد، توقعات بی جا و بی شخصیتی و احساس حقارت موجب می شود تا افراد به دروغ گویی رو بیاورند. پیامبر(ص) می فرمایند: (لایکذب الکاذب الا من مهانة نفسه; دروغ گو به دروغ روی نمی آورد مگر به دلیل بی شخصیتی.)
آثار راست گویی
مهم ترین آثار فرایض دینی و اخلاقی، رضایت خدای سبحان از عمل فرد است تا جایی که درباره برترین پاداش این اعمال نیز رضایت خدای عزوجل در صدر قرار دارد. امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: (اولین کسی که صدق انسان راست گو را تصدیق می کند، خدای عزوجل است، زیرا می داند که او راست می گوید و پس از آن، نفس خود اوست، زیرا می داند که راست گفته است.). ایمان نیز یکی از مهم ترین نتایج راست گویی و صداقت در فرد است که علاوه بر تأثیر فردی به دلیل گسترش دامنه تبعات آن، تأثیرات اجتماعی را نیز دربر می گیرد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: (هان ای مردم! راست بگویید که خدا با راست گویان است و از دروغ بپرهیزید که دروغ دور از ایمان است.
خداوند سبحان به تأثیر راست گویی بر ایمان در آیه شریفه ذیل اشاره فرموده است:
(منحصراً افراد مۆمن کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردند، سپس در ایمان خود تردید ننمودند و با مال ها و جان هایشان در راه خدا جهاد کردند; آنها راست گویانند.(حجرات. آیه 15)
علاوه بر آثار یاد شده، عزت دنیا و آخرت، پارسایی، توفیق عبادت، هدایت پذیری، آرامش و شکیبایی از دیگر آثار راست گویی است.مهم ترین اثر گروهی راست گویی
شاید مهم ترین تأثیر گروهی راست گویی بر فرد، اعتماد باشد; بدین مضمون که فرد صادق، اعتماد دیگران را به خود جلب کرده و خود نیز به مردم اعتماد دارد و به آنان از روی سوءظن و بدبینی نگاه نمی کند. پیامبر(ص) در این باره می فرماید: (هر که راست گوتر است، سخن مردم را زودتر باور می کند و هر که دروغ گوتر است، بیشتر مردم را دروغ گو می شمرد.

راه های تقویت راست گویی در نوجوانان
راست گویی اطرافیان: آنچه حقیقتاً صفت راست گویی را در دیگران، به ویژه نوجوانان، تقویت می کند، راست گویی دیگران است. اگر والدین و اطرافیان به راست گویی خو گرفته و آثار آن را در زندگی خود نمایان کرده باشند، کودکان نیز آن را می پذیرند و به آن گرایش پیدا می کنند.
تبیین ضرورت راست گویی: اگر انسان شبهه ها و تاریکی های طبیعت را کنار بزند و ضرورت راستی در جنبه معنوی و فردی و در بعد اجتماعی بر او مشخص شود، به آن متمایل خواهد شد.
تقویت ایمان مذهبی: دین مهم ترین عامل در ترویج فرهنگ راست گویی است. تبیین راستی در منظر اهل بیت(علیهم السلام) و قرآن کریم ضرورت آن را برای مۆمنان آشکار می کند.
تربیت صحیح در خانواده و جامعه: اگر در جامعه یا خانواده راستی و درستی ارزش مند باشد و افراد راست گو مورد احترام قرار گیرند، طبیعتاً نوجوانان و جوانان نیز به آن رهنمون می شوند و سعی می کنند این ارزش را پاس بدارند.
تبیین مفاسد دروغ و دروغ گویی: روشن نمودن مفاسد دروغ براساس مفاهیم دینی و ذکر سرانجام اخروی دروغ گویان در تقویت راست گویی مۆثر است. از سویی باید زیان های مادی و معنوی و فردی و اجتماعی دروغ گویی را بیان کرد تا بدین ترتیب با آگاه نمودن فرد به عاقبت زیان بار دروغ گویی، او را به راستی دعوت کرد.
نقطه مقابل راست گویی
اگر نقطه مقابل صداقت یعنی دروغ و دو رنگی را بشناسیم، درک مفهوم صداقت نیز برای ما آسان خواهد شد. با نگاهی به زندگی خود و دیگران معلوم می شود که بسیاری از ما از صبح تا شام مشغول دروغ گفتن و دروغ عمل کردن هستیم.
این مطلب ظریف را باید بدانیم که دروغ منحصر به گفتار نیست و در واقع دروغ در گفتار، بخشی از اکاذیب را تشکیل می دهد.
قطعاً شما افرادی را می شناسید که در بیرون از منزل خود را انسان هایی خوش اخلاق، مهربان و بخشنده نشان می دهند، ولی در منزل و کانون خانواده باطن اصلی خود را آشکار می کنند و افرادی بد اخلاق، تنگ نظر و خشن هستند.
شاید خود ما هم چنین روحیه ای داشته باشیم. بنابراین بهتر است مصادیق را در خودمان جست وجو کنیم نه دیگران. از این رو باید سعی کنیم به جای این که خار را در کف پای دیگران دیده و شاخه درخت را در چشم خود نبینیم، به حالتی برسیم که اشتغال به عیوب خود ما را از جست وجوی عیوب دیگران باز دارد.
فرآوری: نوریه نوچمنی بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع:
1. کیمیای سعادت،
2. بنیادهای اخلاق اسلامی، ترجمه علی مشتاق عسگری، ج2.
مطالب مرتبط:
