تبیان، دستیار زندگی
مردم از رژیم پهلوى كتاب: انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى فرانسه و روسیه، ص 137 نویسنده: دكتر منوچهر محمدى عوامل نارضایتى اجتماعى كه زمینه را براى انقلاب فراهم كرده بود متعدد است. بى‏توجهى به ارزشهاى مسلط مذهبى و بى‏تف...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نارضایتى مردم از رژیم پهلوى

كتاب: انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى فرانسه و روسیه، ص 137نویسنده: دكتر منوچهر محمدى

عوامل نارضایتى اجتماعى كه زمینه را براى انقلاب فراهم كرده بود متعدد است. بى‏توجهى به ارزشهاى مسلط مذهبى و بى‏تفاوتى در قبال خواسته‏هاى رهبران مذهبى، آزادى و بى‏بند و بارى زیاده از حد، رواج فساد و فحشا، عدم مراعات عفت عمومى، اشتغال بهائیان و صهیونیستها در پستهاى كلیدى و حساس دولتى و كنترل اقتصاد جامعه توسط ثابت پاسال‏هاى بهائى و القانیان‏هاى صهیونیست، و تغییر تاریخ اسلامى و بازگشت‏به ارزشها و سنتهاى قبل از اسلام و ترویج و تبلیغ آنها موجبات جریحه‏دار ساختن احساسات مذهبى جامعه ایرانى را فراهم كرده بود.

بر این عوامل باید حضور خیل عظیم خارجیان و به خصوص آمریكاییها، نارسایى خدمات اجتماعى، بیكارى روزافزون طبقات و اقشار مختلف متوسط و پایین و وسیعتر شدن شكاف میان طبقه مرفه و طبقات دیگر اجتماع را افزود.

عوامل دیگر و انزواى روزافزون مردم از سیستم سیاسى و همچنین ناتوانى قدرت سیاسى از تامین حداقل خواسته‏ها و نیازهاى اجتماعى با توجه به ویژگیهایى كه براى آن برشمردیم زمینه را براى انجام یك تحول اساسى در نظام سیاسى - اجتماعى ایران فراهم كرده بود. و براى كمتر كسى تردیدى وجود داشت كه با توجه به وضعیت‏حاكم بر جامعه ایرانى مى‏توان وضع موجود را حفظ كرد.

مردم ایران در طول یك قرن اخیر، مبارزات پیگیرى علیه نظام سیاسى حاكم انجام داده و تجربه كافى در این زمینه كسب كرده ولى در عمل با شكستهاى تلخى مواجه شده بودند. نهضت مشروطیت كه براى كنترل و محدود كردن قدرت پادشاهان ایران صورت گرفت، نهضت تنباكو و ملى شدن صنعت نفت كه به منظور قطع دست اجانب و بیگانگان انجام شد، در نهایت منجر به كودتاى انگلیسى - آمریكایى 1332 و تثبیت رژیم دیكتاتورى و خودكامه شاه و نفوذ روزافزون و فزاینده امریكاییان در سرنوشت جامعه ایرانى گردید. تجربیات تاریخى مزبور ثابت كرد تا حركتى اساسى و بنیادین به منظور قطع كامل ریشه‏هاى فساد سیستم سیاسى و برقرارى نظامى نوین بر پایه ایده‏آلها و ارزشهاى قلبى مردم صورت نگیرد، باز هم در موقع مقتضى بقایاى نظام پوسیده رشد كرده و همه دستاوردهاى حركت مردم را خواهد بلعید. بدین ترتیب فشارهاى داخلى و خارجى براى تحمیل یك نوع سازش و مصالحه، براى رهبران نهضت تردیدى باقى نگذاشت كه باید با همه توان خود براى تحقق خواسته‏هاى متعالى خود كه همانا برقرارى حكومت اسلامى بود، تلاش و مجاهده كنند.