حقیقت ناشناخته
آنچه براى مردان خدا حائز اهمیت است، خشنودى ذات پاك اوست، و امام على علیه السلام مردى كه براى رضاى خدا چنان در جبهه جنگ شمشیر مىزند و پایمردى نشان مىدهد كه هیچ پهلوانى را یاراى مقاومتش نیست، در نیمههاى شب چنان اشك مىریزد و به درگاه خداوند زارى و سرانجام به حالت اغماء مىافتد، گوئى كه ترسوتر از او یافت نمىشود.
آرى او به هنگام خشم بر دشمنان خدا قاطع ولى در مقابل كودكی یتیم آنقدر متواضع و مهربان بود كه در برابر طفل یتیم روى خاك مىنشست، دست مرحمت بر سر او گذاشته و آه مىكشید و مىفرمود، بر هیچ چیزى مثل كودكان یتیم آه نكشیدهام.
روزى در كوچههاى كوفه به تنهائى راه مىرفت، همانند همه مسلمین در كمال سادگى با نرمى و آرامش و همهجا را زیر نظر داشت، چون مسئول بود و نقش رهبریت جامعه را ایفا مىكرد، در راه زنى را ملاحظه فرمود كه مشك آب بر دوش و از نفس افتاده، به آرامى نزدیك آمد و آن زن را خسته و رنجیده خاطر یافت، مشك آب را به دوش گرفت تا زن مقدارى استراحت كند، در راه جویاى احوال آن زن شد. زن عرضه داشت: شوهرم در یكى از جنگها در سپاه على شهید شد، حال من و چند كودك یتیم، بدون سرپرست مانده و آهى در بساط نداریم.
امام بعد از اینكه او را تا خانهاش همراهى كرد، مقدارى آرد و خرما تهیه نمود، و مجدداً به خانه زن آمد، زن پرسید: شما كیستى؟!
فرمود: بندهاى از بندگان خدا، مىخواهى كمكت كنم؟
ـ آرى، من آردها را خمیر مىكنم و شما تنور را آتش كنید.
امیر مۆمنان تنور را هیزم كرد و شعلهور ساخت و چهره مبارك خود را نزدیك مىآورد و به خود خطاب مىكرد:
یا على! آتش دنیا را مى بینی چه سوزان است! بدان كه آتش آخرت بسیار سوزانتر است.
امام على علیه السلام در حسن سلوك و رفتار با مردم چنان فروتن و مهربان بود كه حدى بر آن نمیتوان تصور نمود او كریم و نجیب و اصیل و با عاطفه بود و بزرگواریش زبان زد خاص و عام بود حتی دشمنانش نیز او را به دارا بودن چنین خصال كریمه ای می ستودند
بعد از آنكه آرد خمیر شده و تنور آماده شد، زن عرضه داشت شما بفرمائید بچهها را آرام كنید تا من نان بپزم، حضرت به داخل خانه تشریف آوردند و كودكان یتیم را خشنود و خندان ساختند، و هنگامى كه نان آماده شد حضرت آن را لقمه لقمه كرده و به دهان یتیمان مىگذاشت، و مىفرمود: از خدا بخواهید كه على را ببخشد.
در این میان یكى از زنان همسایه وارد شد و به مادر كودكان نهیب زد: واى بر تو! میدانى این آقا كیست؟! او امیر مۆمنان و مولاى متقیان على بن ابىطالب است!
مادر كودكان با شرمندگى عرضه داشت: آقا مرا ببخشید. اما حضرت با تواضع و فروتنى زیادى فرمودند: شما ببخشید كه تاكنون مشكلات شما را حل نكرده بودم، از درگاه خدا بخواهید كه على را مورد عفو و بخشش خود قرار بدهد.
عواطف فراگیر
و الذین معه اشداء على الكفار رحماء بینهم.(سوره فتح آیه 29)
بقاى هر اجتماعى به محبت و جاذبه افراد وابسته است، محبت و عاطفه در قلب پاك و نفس سلیم پرورش می یابد و كسى كه واجد چنین صفات عالیه باشد در فكر دیگران بوده و حتى آسایش آنها را به راحتى خود ترجیح میدهد. امام على علیه السلام مظهر محبت و عاطفه بود او رنج می كشید و كار می كرد و سر انجام مزد كار خود را صرف بیچارگان و درماندگان مىنمود.
امام على علیه السلام براى نیازمندان و ستمكشان پناهگاه بزرگى بود، او پدر یتیمان و فریاد رس بیوه زنان و دستگیر درماندگان و یاور ضعیفان بود،در زمان خلافت خود شبها از خانه بیرون می آمد و در تاریكى شب خرما و نان براى مساكین و بیوه زنان مىبرد و به صورت مرد ناشناس از در خانه آنها آذوقه و پول می داد بدون اینكه كسى بشناسد كه این مرد خیّر و نوع پرور كیست؟
امام على علیه السلام در حسن سلوك و رفتار با مردم چنان فروتن و مهربان بود كه حدى بر آن نمیتوان تصور نمود او كریم و نجیب و اصیل و با عاطفه بود و بزرگواریش زبان زد خاص و عام بود حتی دشمنانش نیز او را به دارا بودن چنین خصال كریمه ای می ستودند.
امام على علیه السلام مردى كه براى رضاى خدا چنان در جبهه جنگ شمشیر مىزند و پایمردى نشان مىدهد كه هیچ پهلوانى را یاراى مقاومتش نیست، در نیمههاى شب چنان اشك مىریزد و به درگاه خداوند زارى و سرانجام به حالت اغماء مىافتد، گوئى كه ترسوتر از او یافت نمىشود
امام على علیه السلام همه را از عطوفت و محبت خود بهرهمند می كرد و به عفو و ترحم توصیه می فرمود و حتى در باره قاتل خود فرمود: با او مدارا كنید و گرسنه و تشنهاش نگذارید.
آرى چنین احساسات عالیه و عواطف بى نظیر فقط در قلب پاك آن حضرت می تواند جای گیر شود.
فضائل امیر از زبان نبی
جابربن عبدالله انصاری میگوید: از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دربارهی علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ مناقب و فضائلی شنیدم كه هر یك از آنها اگر در كسی یافت میشد، برای فضیلت و شرافت او كافی بود.
ما در این قسمت از نوشتارمان چند نمونه از آن فضائل را ذکر می کنیم:
1ـ « عَلِیٌّ حُجَّهُ اللهِ عَلی عِبادِهِ» علی حجت خدا بر بندگان است.
2ـ « حُبُّ عَلیٍّ إیمانٌ وَ بُعْضُهُ كُفْرٌ» مودّت و دوستی با علی ایمان، بغض با او كفر است.
3ـ « حِزْبُ عَلِیٍّ حِزْبُ اللهِ وَ حِزْبُ أعْدائِهِ حِزْبُ الشَّیْطانِ» جمعیت و طرفداران علی حزب الله هستند، جمعیت و طرفداران دشمنان علی حزب شیطانند.
4ـ« عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ لایَفْتَرِقان» علی با حق است و حق با علی است، هیچگاه از هم جدا نمیشوند.
ابن ابى الحدید می گوید:سبحان الله! یك فرد و اینهمه فضایل؟!
به راستی توضیح و بیان شخصیت على علیه السلام بر هیچكس مقدور نیست و مطالبى كه در مورد صفات عالیه آن بزرگوار نگاشته شده در خور فهم و ادراك ما است.
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منابع:
علی علیه السلام کیست؟ ـ فضل الله کمپانی
سیره عملی اهل بیت (علیهم السلام) ـ سید كاظم ارفع
امام علی (علیه السلام) خورشیدی در افق بشریت ـ سید محمد حسینی شیرازی