آیا اتاق مبادلات ارز موثر است؟
در ادامه برنامههای متنوع بانک مرکزی بهمنظور ثبات بخشی به بازار ارز، هفته گذشته اتاق مبادلات ارزی راهاندازی شد بلکه راهکاری باشد برای کندتر شدن روند افزایشی قیمتها در این بازار...
در ادامه برنامههای متنوع بانک مرکزی بهمنظور ثبات بخشی به بازار ارز، هفته گذشته اتاق مبادلات ارزی راهاندازی شد بلکه راهکاری باشد برای کندتر شدن روند افزایشی قیمتها در این بازار.
برای قضاوت درباره اتاق معاملات ارزی باید منتظر چند روز آینده ماند تا ابهامها و انتظارات مشخصتر شود؛ بهویژه اینکه سۆال اصلی این است که تأمینکنندگان یا عرضهکنندگان ارز تا چه میزان شفاف عمل خواهند کرد؟
مهم این است که منابع اصلی که ارز مورد تقاضا را پوشش دهند، چه رفتاری از خود بروز خواهند داد؟ فراموش نکنیم بخش خصوصی ملزم به عرضه ارز در اتاق معاملات ارزی نخواهد بود و بخش خصوصی از حق انتخاب برای عرضه یا عدمعرضه ارز برخوردار است. به همین سبب ارزهای نفتی یا ارزهای صندوق توسعه ملی یا ارز صادراتی شرکتهای وابسته به دولت بهصورت محدودتر قابل دسترس است و این ارزها با تأخیر زمانی حاصل خواهد شد و قابل عرضه است.
بنابراین بسیار مهم خواهد بود که در اتاق معاملات ارزی روشن و شفاف اعلام شود که این ارزها چه زمانی و بهدست چه افرادی خواهد رسید و خریداران ارز باید نسبت به قیمت و زمان دریافت ارز آگاهی کافی داشته باشند. سۆال دیگر این است که آیا ارز ناشی از فروش نفت خام با توجه به هزینههای مبادلاتی آن با قیمت بالاتری در اتاق معاملات ارزی عرضه خواهد شد یا اینکه نرخگذاری در این اتاق بهنحوی است که ارز صادراتی بخش خصوصی با قیمت پایینتر از انتظار، مورد خرید و فروش قرار گیرد. بنابراین پایداری و عملیاتی شدن مبنای تعیین نرخ بسیار در موفقیت یا عدمموفقیت اتاق معاملات ارزی تعیینکننده خواهد بود.
نکته مبهم دیگر به زمان تخصیص ارز به خریداران برمیگردد؛ به این معنا که چه زمانی طول خواهد کشید تا ارز فروخته شده بهدست خریداران برسد و چه زمانی باید صبر کرد تا وجه ریالی بهدست فروشندگان ارز برسد؟ پاسخ به این ابهامها برای فعالان بخش خصوصی مهم است. مسئله مهمتر اینکه اعلام شده اولویت تخصیص ارز در اتاق معاملات ارزی با کالاهایی است که در اولویت سوم واردات قرار دارند و مواداولیه واحدهای تولیدی با این مکانیسم در گام نخست پوشش داده خواهد شد. چنین سیاستی باعث خواهد شد تا در بازار آزاد شاهد افزایش نرخ ارز باشیم که از قضا همین اتفاق هم رخ داده است؛
اگر از قاچاق کالا جلوگیری شود و تولید برخی کالاهای وارداتی در داخل صورت گیرد، نیاز ارز کشور در یک سال 50 میلیارد دلار است؛ با عرضه این میزان ارز، به خوبی میتوان بازار را مدیریت کرد
چرا که کالاهای دارای اولویت چهارم تا دهم بدون پاسخ مانده است و نه به این گروه کالایی ارز مرجع اختصاص داده میشود و نه ارزی در اتاق معاملات خرید و فروش میشود. به همین دلیل واردکنندگان کالاهای دارای اولویتهای چهارم تا دهم باید برای تأمین ارز به بازار آزاد مراجعه کنند که بهطور طبیعی قیمت بازار آزاد را افزایش خواهد داد. علت روی خوش نشانندادن بازار آزاد به راهاندازی اتاق معاملات ارزی هم ناشی از بیپاسخ ماندن سایر تقاضاهای ارزی است. از اینرو پیشنهاد میشود مسئولان شفاف اعلام کنند که چه تقاضاهایی در قالب اتاق معاملات ارزی پاسخ داده میشود که این شفافیت روی قضاوت فعالان بازار اثرگذار خواهد بود، در غیراین صورت هیجان به بازار ارز برخواهد گشت.
ابهام جدیتر این است که مکانیسم کشف قیمت ارز چگونه است و بانک مرکزی بر چه مبنایی قیمت را برای روز بعد اعلام میکند؟ آیا قیمت اعلامشده بهعنوان مبنای فعالیت اتاق معاملات ارزی، براساس قیمت ابتدایی روز گذشته بازار آزاد کشفشده یا آخرین قیمت بازار یا میانگین قیمت؟ اگر هر روز قیمت در بازار آزاد افزایشی بود، باید روز بعد شاهد افزایش قیمت ارز در اتاق معاملات ارزی باشیم یا نه؟ چرا که قرار بود قیمت در اتاق معاملات ارزی دو درصد کمتر از نرخ بازار آزاد باشد اما قیمت 2404تومان برای روز نخست این ابهام را پدید آورد که مبنا چه بوده است؟ بنابراین سۆال بزرگ این است که سازوکار کشف قیمت چیست؟ به یقین باقی ماندن این ابهامها باعث نوسان قیمت در بازار و تشدید نااطمینانیها خواهد شد.
در حال حاضر چارهای نیست جز اینکه مسئولان نسبت به افزایش این نرخ بیش از پیش حساسیت نشان داده و ارز بازار آزاد را با نرخی حدود دو تا سه درصد کمتر از نرخ تعیین شده در اتاق ارزی تحویل دهند. ضمانت کاهش نرخ با این شیوه هم این است که رقم مذکور در اتاق ارزی باید بهتدریج کاهش یابد و این کاهش آنقدر با ظرافت ادامه داشته باشد که ارز بازار آزاد هم به ارقام پایینتر هدایت شود. البته در این میان مدیران اقتصادی نباید به همین کاهش اکتفا کنند؛
افزایش بانکهای عامل، افزایش حجم معاملات در این مرکز، پاسخگویی به انواع تقاضاها از جمله تقاضای ارز مسافرتی و دانشجویی و شکلگیری بازار بین بانکی از دیگر عوامل موفقیت اتاق مبادل است. عاملیت بانکها باید در این مرکز افزایش یابد و کار درستی نیست که فقط یک یا دو بانک در نقش عامل حضور داشته باشند.
در حال حاضر چارهای نیست جز اینکه مسئولان نسبت به افزایش این نرخ بیش از پیش حساسیت نشان داده و ارز بازار آزاد را با نرخی حدود دو تا سه درصد کمتر از نرخ تعیین شده در اتاق ارزی تحویل دهند
در حال حاضر تکلیف مشتریانی که در این بانکها حساب ندارند، معلوم نیست. آنها اگر در بانک ملت یا کشاروزی حساب نداشته باشند و سالها با بانکهای دیگر کار کرده باشند چگونه باید از اتاق ارزی استفاده کنند؟ بهترین کار اجازه حضور تمام بانکها است؛ زیرا این کار دقیقا به معنای بازار بین بانکی است بنابراین چه بهتر که همه بانکها باشند اینکه با دو بانک کار شود غلط است. حجم معاملات در این بازار باید به سرعت زیاد شود، اگر حجم افزایش یابد میتوان امید داشت نوسان بازار نیز مدیریت خواهد شد و حتی احتمال کاهش نرخ نیز وجود دارد.به عبارتی عددهای کنونی جوابگو نیست و باید به سمت مبادلات چند میلیارد دلاری در هفته حرکت کرد.
در کنار این عوامل مرکز مبادلات ارزی باید تقاضای مسافرتی و دانشجویی یا در بیان بانکی بخش خدمات را نیز هر چه سریعتر پاسخ دهد. چون این بخش فشار بالایی به بازار غیررسمی میآورد. در این بازار باید این اختیار به بانک مرکزی داده شود که ارز خود و ارز حاصل از صادرات را عرضه کند و در ضمن امکان ورود ارز به این بازار نیز وجود داشته باشد. میتوان چنین نتیجه گرفت که بهترین روش در حالت فعلی باز بودن دست بانک مرکزی برای ورود به بازار فرعی و فروش ارز نزدیک به قیمت بازار است.
اگر از قاچاق کالا جلوگیری شود و تولید برخی کالاهای وارداتی در داخل صورت گیرد، نیاز ارز کشور در یک سال 50 میلیارد دلار است؛ با عرضه این میزان ارز، به خوبی میتوان بازار را مدیریت کرد. در حال حاضر به دلیل مشکلاتی که در نقل و انتقال پول وجود دارد، وقفههایی در عرضه ارز به بازار به وجود میآید و قیمت ارز در بازار را افزایش میدهد؛ البته در کنار این عامل تصمیمات متفرقه و وعدههای مسوولان برای کاهش قیمت ارز هم تاثیرگذار بوده است.
سخن آخر اینکه؛ بورس ارز کارآمدی لازم را نداشت زیرا در شرایط فعلی که تنها عرضهکننده عمده ارز بانک مرکزی است، کشف قیمت صورت نمیگیرد و مدیریت بازار ارز از دست بانک مرکزی خارج میشود؛ همچنین صادرکنندگان باید ارز خود را به آن سیستم بیاورند در صورتی که قیمت بازار بیشتر از بورس باشد هیچگاه به این بازار ارز عرضه نمیکرد.
در این آشفته بازار ارز، مهم تر از روشی که به کار گرفته می شود این است که این طرح ها با کارشناسی های جدی پیش از اجرا ارائه شوند. چرا که هر طرحی که با ناکارآمدی کنار زده شود، به مثابه آسیب جبران ناپذیری به بازار ارز و به دنبال آن به معیشت و زندگی مردم است. مردمی که اکنون هم تحت فشار گرانی به سطوح آمده اند.
بنابراین کاهش نرخ ارز در اتاق مبادلات ارزی هم یک کار نشدنی و ناشناخته نیست. البته این روش یک راه فوق العاده خوب نیست.
فرآوری: ریحانه حمیدی فر بخش اقتصاد تبیان
منبع: خبرآنلاین/ دنیای اقتصاد