تبیان، دستیار زندگی
خواسته هاى مردم در دل هاى بندگان امانت است ، هركس آن را پنهان دارد براى او عبادت نـوشـتـه مـى شـود، و كـسـى كـه آن را آشـكـار كـند، باید شنوندگان او را یارى كنند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با مردم اینگونه باش

سلام

آداب سلام كردن

بـرخـى در روابـط اجتماعى ، ادب و احترام را رعایت نمى كنند، كه هم اكنون در بسیارى از كشورهاى غربى و شرقى مردم در روابط اجتماعى خود بدون (سلام كردن ) از كنار هم ردّ مى شوند. در مـقـابـل ، بعضى دیگر در سلام كردن دچار افراط شده و به مرز چاپلوسى نزدیك مى گردند.

امـام عـلى عـلیـه السـّلام بـه ایـن نـكـتـه تـوجـّه دارند كـه اعتدال حتّى در سلام كردن نیز باید حفظ گردد كه فرمودند:

سلام داراى چهار صیغه است :

سَلامٌ عَلَیك

سَلامٌ عَلَیكُم

السَلامٌ عَلَیك

السَلامٌ عَلَیكُم

اگـر سلام كننده عبارت (وَ رَحمَةُ اللّه ) را بر سلامش افزود، تو نیز متقابلا بیفزاى ، و اگـر كـلمه (وَ بَرَكاتُهُ) را نیز اضافه كنى ، در زمره كسانى خواهى شد كه تحیّت دیگران را به نحو احسن پاسخ مى دهند.

خداوند متعال مى فرماید: وَ إِذا حُیِّیتُم فَحَیُّوا بِاءَحسَنِ مِنها اَو رُدُّها اِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَى ءٍ حَسِیبا (سوره نساء آیه 86) (چـون مـورد تـحیّت و اكرام قرار گرفتید، شما نیز متقابلا آن را به وجه نیكوتر و یا دسـت كـم بـه هـمان گونه پاسخ گوئید، كه خداوند بدون تردید همه چیز را به حساب مى آورد).

اگر سلام كننده ، عبارت ؛ وَ رَحمَةُ اللّهِ وَ بَرَكَاتُهُ را بـر سـلام خـویـش افـزود بـهـتر آن است كه به همان نحو پاسخ گفته و چیزى بر آن اضافه نكنند.

حـضـرت امـیـرالمـۆ مـنین علیه السّلام بر جماعتى مى گذشت و بر آنها سلام كرد، آنان در پاسخ خویش عبارت ؛

(وَ مَغفِرَتُهُ وَ رِضوَانُهُ) را افزودند.

حضرت فرمودند : از حدّ سلام ملائكه به پدر ما ابراهیم علیه السّلام تجاوز نكنید.

خواسته هاى مردم در دل هاى بندگان امانت است ، هركس آن را پنهان دارد براى او عبادت نـوشـتـه مـى شـود، و كـسـى كـه آن را آشـكـار كـند، باید شنوندگان او را یارى كنند

و نیز فرمودند : صـیغه سلام را 10 حَسَنه و ثواب است و افزودن كلمه (وَ رَحمَةُ اللّهِ) را 20 حَسَنه و كلمه (وَ بَرَكاتُهُ) را 30 حَسَنه است . (حلیة المتّقین باب یازدهم فصل دوّم)

آیا على علیه السّلام را می شناسی ؟!

ابن شهر آشوب از عبدالواحد بن زید نقل مى كند كه :

روزى در كـنـار كـعـبـه بـه عـبـادت مـشـغـول بـودم ، دختر كوچكى را دیدم كه خدا را به حقّ امیرالمۆ منین على علیه السّلام سوگند مى دهد، و نام و شخصیّت امام على علیه السّلام را در قالب الفاظ و عباراتى زیبا بیان مى دارد.

شگفت زده شدم ، پیش رفتم و پرسیدم : اى دختر كوچك ، آیا تو خودت على علیه السّلام را مى شناسى ؟

کمک

پاسخ داد: آرى، چـگونه على را نمى شناسم در حالیكه از آن روز كه پدرم در صفّین به شهادت رسید و مـا یـتـیـم شـدیـم ، عـلى هـمـواره از مـا حال مى پرسید و مشكلات ما را برطرف مى كرد. روزى من به بیمارى (آبله ) دچار شدم ، و بینائى خود را از دست دادم . مادر و خانواده مان سخت ناراحت بودند، كه امیرالمۆمنین على علیه السّلام به خانه ما آمد، مادرم مرا نزد امام على علیه السّلام برد و ماجرا را تعریف كرد.

حـضـرت امـیـرالمـۆ مـنـیـن عـلى عـلیـه السـّلام آهى كشید و شعرى خواند و دست مبارك را بر صـورت مـن كـشـید. فورا چشمان من بینا شد و هم اكنون به خوبى مى بینم. (مناقب ابن شهر آشوب)

رسیدگى به محرومان

امـام عـلى عـلیـه السـّلام رسـیـدگـى بـه مـحـرومـان را تـنـهـا بـا دستورالعمل و فرمان انجام نمى داد، بلكه شخصا به رفع مشكلات مردم مى پرداخت .

نـان و خـرمـا را درون زنـبـیـل مـى گـذاشـت و بـا دوش مـبـارك حمل مى كرد و به فقراء مى رساند.

اصحاب و یاران مى گفتند: یا اَمیرالمُۆ مِنین ، نَحنُ نَحمِلَهُ ( یا امیرالمۆ منین ما این بار را بر مى داریم .)

حضرت پاسخ مى داد كه : رَبُّ العَیالِ اَحَقُّ بِحَملِهِ. (رهبر امّت سزاوارتر است كه بردارد) (كوكب درّى ج 2 ص 132)

بـرخـى در روابـط اجتماعى ، ادب و احترام را رعایت نمى كنند، كه هم اكنون در بسیارى از كشورهاى غربى و شرقى مردم در روابط اجتماعى خود بدون (سلام كردن ) از كنار هم ردّ مى شوند. در مـقـابـل ، بعضى دیگر در سلام كردن دچار افراط شده و به مرز چاپلوسى نزدیك مى گردند

سه شرط پذیرش میهمانى

شخصى امام على علیه السّلام را به مهمانى دعوت كرد، امیرالمۆ منین فرمودند :

سه شرط دارد اگر قبول مى كنى مى پذیرم ، آن شخص گفت شرائط كدامند؟

امام على علیه السّلام فرمودند : 1 ـ از بیرون چیزى تهیّه ننمائى ، هر چه هست بیاورى . 2 ـ آنچه در منزل دارى از ما دریغ نكنى . 3 ـ به زن و بچّه هایت سخت نگیرى .

آن شخص گفت : هر سه شرط را قبول دارم . و امام نیز مهمانى او را پذیرفت . (خصال ج 1 ص 188)

روش برخورد با نیازمند

حارث همدانى حاجتى داشت ، به منزل حضرت امیرالمۆ منین على علیه السّلام رفت ، امام على علیه السّلام پس از سلام و احوال پرسى ،فرمودند :

آیا خواسته اى دارى ؟ حارث گفت : آرى .

حضرت بلند شدند و چراغ را خاموش كردند و فرمودند:

اى حارث ! چراغ را خاموش كردم كه در برابر خواسته ات دچار ذلّت و خوارى نشوى . حال هر چه مى خواهى بگو!

زیرا از پیامبر خدا شنیدم :

«خواسته هاى مردم در دل هاى بندگان امانت است ، هركس آن را پنهان دارد براى او عبادت نـوشـتـه مـى شـود، و كـسـى كـه آن را آشـكـار كـند، باید شنوندگان او را یارى كنند». (بهج الصّباغه ج 12 ص 212)

                                                                                                                                   فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

الگوهاى رفتارى امام على علیه السلام، جلداول (امام على علیه السلام و اخلاق اسلامى)، مرحوم محمّد دشتى.

مناقب ابن شهر آشوب.

حلیة المتّقین.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.