امیدم به نقطه ی اشتراک انسانهاست
گفت و گو با مجید ناگهی، عکاس
در این مقاله می توانید با زندگینامه هنرمند عکاس معاصر، مجید ناگهی آشنا شده و بخشی از مصاحبه ی او به مناسبت گشایش نمایشگاه حج را بخوانید.
مجید ناگهی متولد 1349 است. او عکاسی را در خلال آموزش دوره فیلمسازی در انجمن سینمای جوانان ایران و از سال 1369 آغاز کرده است.
این عکاس از بهار 1372 به کانون عکاسان همراه که در آن زمان تنها گالری نمایش عکس بود وارد شد و در شهریور 1372 وارد واحد عکس حوزه هنری شد و درست یک سال بعد به همراه احمد ناطقی و اصغر داوود آبادی خانه عکاسان ایران را افتتاح کرد. ناگهی از ابتدای تاسیس خانه عکاسان ایران تا سال 1382در سمتهایی چون مدیر نمایشگاهها، معاونت فرهنگی، مدیریت روابط عمومی در خانه خدمت میکند. وی در سالهای 1380 و 1381 به عنوان عکاس سازمان حج و زیارت در مراسم حج شرکت کرده است و حاصل این سفر نمایشگاه حج بود که در خانه عکاسان ایران برپا شد.او از سال 1383 در پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی به عنوان مشاور عکاس و عکاس پروژههای عکاسی مشغول به کار است.در بیش از 20 نمایشگاه گروهی و برگزاری نمایشگاههای انفرادی در شهرستانها شرکت داشته است.
مجید ناگهانی عکاسی را در خلال آموزش دوره فیلمسازی در انجمن سینمای جوانان ایران و از سال 1369 آغاز کرده است.
مصاحبه با مجید ناگهی
چرا اسم نمایشگاهتان را گذاشتهاید حج؟
بالاخره باید این نمایشگاه اسمی میداشت.
هر اسم به نوعی هویت مسمّا یا اسمگذار را نشان میدهد.
میخواستم در اسم نمایشگاه هیچ جهتگیری خاصی وجود نداشته باشد تا بیننده بدون پیشداوری به تماشای عكسها بیاید.
چرا اسم نمایشگاه را نگذاشتید سفر به مكه و مدینه؟
این جا مكان الویت ندارد، بلكه انسانها و احوالات درونیشان مهم هستند.
پس همین عنوان حج هم بار معنایی و جهتگیری خاص خودش رادارد، اگر مثلاً اسم نمایشگاه «نگاهی به حج» بود، سطح توقع چیزی بود و حالا كه این اسم را انتخاب كردهاید من به دنبال یك نگاه كامل و تا حدودی گزارشگونه به موضوع هستم.
اولاً آن جا دریای بیكرانی است كه هیچ كس نمیتواند ادعا كند من توانستهام تصویر كاملی از آن ارائه كنم. موضوع آن قدر عظمت دارد كه آدم در آن گم میشود. فكر میكنم اسم نمایشگاه انتخاب درستی باشد. اگر این كار مجموعه شعر یا چیز دیگری بود، چون جنس كار كلمه میشد انتخاب دیگری میكردم.
فكر میكنید مردم با این آثار چگونه ارتباط برقرار كنند، بالاخره عكس یك رسانه است و رسانه باید پیاماش را به مخاطب برساند، البته با كمترین اختلاف و كجفهمی.
شاید جمع زیادی از عامه مردم نتوانند با عكسها ارتباط برقرار كنند. اما من سعی كردهام در این عكسها به سراغ فطرتم بروم. امیدم به این نقطه اشتراك انسانها است كه بتواند مخاطب را جذب كند. در یك كلام این كارها از دل برآمده است و امیدوارم كه بر دل بنشیند.
البته اگر میخواستم تنها به مخاطب عامه توجه كنم شاید لازم بود كه تعداد بیشتری عكس به نمایش بگذارم و یا عكسهایی را كه از تركیببندی هنرمندانهتری برخوردارند از مجموعه حذف كنم.
به نظر شما عكسها نیاز به شرح یا عنوانهایی ندارد تا بتواند بیننده را با موقعیتهایی كه در پس زمینه هستند و عكس را ساختهاند آشنا كند؟
فكر میكنم مردم منظورم را میفهمند. این نمایشگاه اگر در فرانسه بود بله میبایست با كمك عنوان و توضیح بیننده را با فضای اتفاق آشنا كرد اما در این جا مخاطبان من با موضوع آشنا هستند و بسیاری از لحظات و مسائل آن را درك میكنند.
با این حساب باید بپرسم این نمایشگاه مشاهدات شما را بازنمایی میكند یا دریافتهای شما از حج است.
این عكسها دریافتهای من از سفر حج است. خیلی از مسائل آن را نتوانستهام به تصویر بكشم. هنوز نقاط ضعف زیادی دارد و كامل نیست، اگر سفرهای دیگری داشته باشم حتماً درصدد كامل كردن این نگاه هستم. شاید اگر میتوانستم زودتر از این و بعد از اولین سفرم نمایشگاهم را برگزار میكردم. شاید اگر آن قدر قدرت داشتم كه در یك اثر همهی حرفم را خلاصه كنم 42 عكس دیگر را به نمایش نمیگذاشتم و خیلی شایدهای دیگر.به نظرم این نمایشگاه میتواند كمك كند تا بفهمم در كجای كار هستم و اگر سفر دیگری داشتم خودم را برای ثبت عكسهای بهتر آماده كنم.
فراوری: سمیه رمضان ماهی
بخش هنری تبیان
منبع:
سایت همشهری آنلاین
سایت رسمی انتشارات سوره مهر/ شماره 27