تبیان، دستیار زندگی
معلم: بگو ببینم آفریقا کجاست؟شاگرد: (با گریه) آقا اجازه، چرا هر وقت یک چیزی گم میشه از من می پرسید!؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لطیفه باران
لطیفه

عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچه ها عکس یادگاری بگیره. معلم هم داشت بچه ها رو تشویق می کرد که دور هم جمع شوند. معلم گفت : ببینید چقدر قشنگه که سال ها بعد وقتی همه تون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگویید: این احمده ، الان دکتره یا اون مهرداده الان وکیله .

یکی از بچه ها از ته کلاس گفت : این هم آقا معلمه الان مرده!!

معلم: بگو ببینم آفریقا کجاست؟شاگرد: (با گریه) آقا اجازه، چرا هر وقت یک چیزی گم میشه از من می پرسید!؟

معلمی در کلاس علوم از دانش آموزی پرسید:« با دیدن پای این حیوان، نام حیوان را بگو.»

دانش آموز هر چه به پایی که در دست معلم بود نگاه کرد، نتوانست پاسخ دهد.

معلم پس از مدتی گفت: «بگو اسمت چیه تا برایت یک صفر بگذارم.» 

دانش آموز  پایش را از کفش درآورد و گفت: «خب، شما هم از روی پای من بگویید اسمم چیه»

پدر از پسرش پرسید: امتحان ریاضی امروزت چطور بود؟

پسر: یکی از جوابهام غلط بود.

پدر: معلمتون چند تا سۆال داده بود؟

پسر:پنج تا.

پدر: این خیلی عالیه، پس بقیه سۆال ها رو درست حل کردی؟

پسر: نه دیگه، اصلا وقت نشد به بقیه نگاه کنم..

اولی: ببخشید با حرف هایم سرشما را درد آوردم.

دومی: نه اختیار دارید. من حواسم از همان اول جای دیگر بود!!!

سعید به دوستش محسن: برادرت که به خارج رفته ، از چه راهی امرار معاش می کند؟

محسن : از راه نویسندگی.

سعید : چه می نویسد؟

محسن : هر ماه به پدرم نامه می نویسد تا برایش پول بفرسته!

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:جوک باران

مطالب مرتبط:

لطیفه

طنز‌های خواندنی

لطیفه‌های شیرین

لطیفه

لطیفه‌های عمو قندون

لطیفه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.