گزارش قلیچهای
قلیچه یه دوربین عکاسی برداشت و رفت تا از زندگی لاک پشتها گزارش تهیه کنه .
قلیچه اول به سراغ یه تخم لاک پشت رفت و دید نی نی لاک پشته داره از تخم بیرون میاد .
مامان لاک پشته خونه نبود . به خاطر همین نی نی نگران شد و هی صدا زد مامان مامان جون کجایی من گرسنمه.
قلیچه نمی دونست مامانش کجاست ولی پروانه سریع رفت مامانشو پیدا کرد و خبر به دنیا اومدن بچشو بهش داد.
مامان لاک پشته از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شد واز دوستش لاک پشت پیر خداحافظی کرد و به سمت خونه برگشت .
مامان لاک پشته نی نی شو با خودش از خون بیرون برد تا یه غذای خوشمزه براش پیدا کنه .
بلاخره یه توت فرنگی خوشگل و خوشمزه برای نی نی لاک پشته پیدا کرد.
نی نی لاک پشته خیلی از این غذا خوشش اومده بود و تا آخرشو خورد.
بعد مامان اونو برد لب رودخونه تا شنا کردن و پریدن توی آب رو بهش یاد بده.
نی نی خیلی زود شنا کردن و زیر آبی رفتن رو یاد گرفت. اون حالا دیگه بزرگ شده و دوستان زیادی داره یکی از دوستاش خبرنگار ما قلیچه است.
قلیچه یه نقاشی قشنگ لاک پشتی کشید و اونو به نی نی لاک پشته داد و ازش خداحافظی کرد.
انسیه نوش آبادی
بخش کودک و نوجوان تبیان