تبیان، دستیار زندگی
خاطراتی از شهید درویش عالی دریكوندی ( دیانت) قسمت دوم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

او نماینده سپاه در راه اهن بود

قسمت دوم


خاطراتی از شهید درویش عالی دریكوندی ( دیانت)

شهید

قسمت اول: ما اهل کوفه نیستم امام تنها بماند

3- اجرای عدالت برای همه حتی روحانیت

در دوران دفاع مقدس شهرستان اندیمشك بدلیل اینكه دروازة ورودی خوزستان بوده و راه آهن سراسری شمال به جنوب از این شهرستان می گذرد و نیز وجود پادگانهای مهم در كنار این شهرستان ( دو كوهه ) و ... باعث شده بود این شهر نقش مهمی در تداركات جبهه جنوب خصوصاً جابجایی رزمندگان ایفا نماید . مرحوم پدرم در زمان جنگ مسئول امور مسافرت راه آهن ناحیه لرستان بود كه مركزیت این ناحیه در شهرستان اندیمشك می باشد و لذا تمام امور مربوط به فروش بلیط های قطارهای مسافربری زیر نظر ایشان اداره می گردید در آن زمان راه آهن اندیمشك نتنها باید مسافران عادی شهر را به مركز كشور و سایر شهرها مسیر راه آهن انتقال می داد بلكه سیل عظیم سربازان و رزمندگانی كه برای آموزش و اعزام به جبهه جنوب می آمدند و باز می گشتند را نیز منتقل می نمود . لذا بلیط قطارهای اندیمشك به تهران و سایر نقاط این مسیر بدلیل وجود مسافر زیاد ( تقاضای زیاد ) و محدودیت قطارها در جابجایی مسافر ، بلیط ها سهمیه بندی شده و همیشه شاهد صفهای طولانی در ایستگاه راه آهن اندیمشك بودیم.

هر ارگان و نهاد و نیز مردم عادی سهمیه مشخصی داشتند و پدرم باید امور بلیط فروشی را به گونه ای اداره می نمود كه هم مردم عادی و هم ارگانها و نهادها طبق سهمیه خود بتوانند بلیط تهیه نمایند . دفتر امام جمعه هم مثل سایر نهادهای دولتی سهمیه مشخصی داشت و معمولا طلاب و روحانیون پس از ارائه معرفی نامه از دفتر امام جمعه طبق سهمیه موفق به دریافت بلیط می شدند .

یك روز كه پدرم بر امور فروش بلیط نظارت می نمود متوجه مشاجرة بین متصدی فروش بلیط و برادران روحانی می شود و پس از جویا شدن موضوع متوجه می شود كه سهمیه بلیط دفتر امام جمعه كاملاً فروخته شده است و سهمیه باقی مانده متعلق به مردم عادی می باشد لذا پدر ضمن ارائه توضیح لازم درمورد اتمام سهمیه دفتر امام جمعه از آنها می خواهد به انتهای صف بلیط فروش مردم عادی رفته و در صف مردم عادی بمانند بعضی از آن عزیزان روحانی قانع نشده و تهدید می نمایند كه ما از دفتر امام جمعه آمده ایم و در صورت عدم همكاری شكایت را به امام جمعه می كنیم و تهدیداتی را بیان می نمایند ، مرحوم پدر به آنها می گوید بروید شكایت كنید اما بدانید تا زمانیكه من هستم اجرای عدالت برای همه می باشد حتی روحانیت

هر ارگان و نهاد و نیز مردم عادی سهمیه مشخصی داشتند و پدرم باید امور بلیط فروشی را به گونه ای اداره می نمود كه هم مردم عادی و هم ارگانها و نهادها طبق سهمیه خود بتوانند بلیط تهیه نمایند . دفتر امام جمعه هم مثل سایر نهادهای دولتی سهمیه مشخصی داشت و معمولا طلاب و روحانیون پس از ارائه معرفی نامه از دفتر امام جمعه طبق سهمیه موفق به دریافت بلیط می شدند

زندگینامه شهید درویش عالی دریکوندی(دیانت)

مرحوم در سال 1316 در یکی از روستاهای استان لرستان دیده به جهان گشود. در سن چهار سالگی پدر خویش را ازدست می دهد. بدلیل وجود مشکلات فراوان در آن منطقه در سن شش سالگی به همراه مادر خویش به شهرستان اندیمشک مهاجرت می نماید .وی جهت امرار معاش خانواده از همان سنین کودکی مجبور به کار کردن شد و سختی ها و مشقتهای فراوانی را تحمل نموده و همزمان به امر تحصیل نیز می پرداخت.در سال 1340 در راه آهن ناحیه لرستان استخدام شده و مراحل مختلف کاری را گام به گام با موفقیت طی نمود.همزمان با شروع انقلاب اسلامی در راهپیمایی هایی که بر علیه رژیم شاهنشاهی برگزار می گردید حضور فعال داشته و پس از انقلاب نیز در نهادهای انقلابی از جمله انجمن اسلامی راه آهن و حزب جمهوری فعالیت چشمگیر می نماید .

با شروع جنگ تحمیلی، ایشان که در آن زمان مسئولیت امور مسافرت ناحیه لرستان در اندیمشک را بر عهده داشت در جابجایی رزمندگان و بسیجیان و نیز انتقال تجهیزات و ادوات مورد نیاز جبهه جنوب نقش فعالی را ایفا می نماید و به همین دلیل از سوی سپاه پاسداران شهرستان اندیمشک به عنوان نماینده سپاه در راه آهن معرفی گردید . ایشان در عرصه های مختلف فرهنگی،ورزشی،مذهبی و اجتماعی شهرستان تلاشهای وافری داشته که از جمله می توان به حضور ایشان در باشگاه فرهنگی ورزشی راه آهن اندیمشک به عنوان مسئول این باشگاه و هم چنین عضویت در هیات امنای صندوق قرض الحسنه ولی عصر(عج) و ... اشاره نمود.در طول جنگ تحمیلی ایشان اصرار داشت که تمامی فرزندان پسر خانواده پس از رسیدن به سن تکلیف و کسب حداقل توان لازم برای حمل اسلحه به جبهه اعزام شوند و در این راستا سه تن از فرزندان ایشان در جبهه حضور فعال داشته و گاهی پیش می آمد که همزمان سه تن از خانواده ایشان همزمان در جبهه حضور داشتند.

مرحوم به حضور فرزندانش در جبهه قانع نشده و خود نیز برای ادای تکلیف به جبهه اعزام گردید.

سرانجام ایشان در چهارم آذر ماه سال 1365 در واقعه بمباران شهرستان اندیمشک که توسط 54 فروند هواپیمای رژیم بعث عراق به مدت یک ساعت و نیم به طول انجامید در حالیکه مشغول کمک رسانی به مجروحین و هدایت کردن مردم به سمت پناه گاه ها بود به فیض شهادت نائل گردید .

فرآوری: عاطفه مژده

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: آوینی