تبیان، دستیار زندگی
یکی از ویژگی های انسان کامل، بصیرت و آگاهی است که در هر موقعیت و زمان، همراه و ملازم اوست. غفلت زدگی به طور ناخودآگاه آدمی را از مسیر حق دور می کند و فطرت حق جو، عدالت خواه و کمال طلب را در آدمی کمر رنگ جلوه می دهد .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انسان کامل کیست؟


یکی از ویژگی های انسان کامل، بصیرت و آگاهی است که در هر موقعیت و زمان، همراه و ملازم اوست. غفلت زدگی به طور ناخودآگاه آدمی را از مسیر حق دور می کند و فطرت حق جو، عدالت خواه و کمال طلب را در آدمی کمر رنگ جلوه می دهد .
بصیرت

انسان در جهان بینی اسلامی تنها یک‏ حیوان مستقیم القامه که ناخنی پهن دارد و با دو پا راه می ‏رود و سخن‏ می‏گوید، نیست. این موجود از نظر قرآن کریم، ژرف‏ تر و مرموزتر از این است که ‏بتوان آن را با چند کلمه تعریف کرد. قرآن انسان را هم مدح ها و ستایش ها کرده و هم مذمت ها و نکوهش ها نموده است. عالی ‏ترین مدح ها و بزرگ ترین مذمت های قرآن درباره‏ انسان است؛ او را از آسمان و زمین و از فرشته، برتر و در همان حال از دیو و چارپایان پست‏ تر شمرده است. از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد و هم می‏تواند به‏ اسفل سافلین سقوط کند.

امام علی علیه السلام نیز ویژگی هایی را برای انسان کامل بر شمرده است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

بصیرت و آگاهی

یکی از ویژگی های انسان کامل، بصیرت و آگاهی است که در هر موقعیت و زمان، همراه و ملازم اوست. غفلت زدگی به طور ناخودآگاه آدمی را از مسیر حق دور می کند و فطرت حق جو، عدالت خواه و کمال طلب را در آدمی کمر رنگ جلوه می دهد. امام علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: « فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ، وَنَظَرَ فَأَبْصَرَ، وَانْتَفَعَ بِالْعِبَرِ، ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی، وَالضَّلاَلَ فی الْمَغَاوِی، وَلاَ یُعِینُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّف فِی حَقٍّ، أَوْ تَحَرِیف فی نُطْق، أَوْ تَخَوُّف مِنْ صِدْق فَأَفِقْ أَیُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَكْرَتِكَ، وَاسْتَیْقِظْ مَنْ غَفْلَتِكَ، وَاخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِكَ، وَأَنْعِمِ الْفِكْرَ فِیَما جَاءَكَ عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ(صلى الله علیه وآله) مِمَّا لاَ بُدَّ مِنْهُ وَلاَ مَحِیصَ عَنْهُ؛ انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه کرد؛ سپس به درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت. سپس، راه روشنی را پیمود و از افتادن در پرتگاه ها و گم شدن در کوره راه ها، دوری کرد و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان، جای اعتراض باقی نگذارد که در حق سختگیری کند یا در سخن حق، تحریف روا دارد و یا از گفتن سخن راست، بترسد. پس به هوش باش، ای شنونده! از خواب غفلت بیدار شو، از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بر تو رسیده، اندیشه کن که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد».(1)

از خداوند، چون خردمندی بترسید که دل را به تفکر مشغول داشته و ترس از خدا، بدنش را فرا گرفته و شب زنده داری، خواب از چشم او ربوده و به امید ثواب، گرمیِ روز را با تشنگی گذرانده، با پارسایی، شهوت ها را کشته و نام خدا، زبانش را همواره به حرکت در آورده، خوف و هراس از پایان کار و ظهور نتایج آن را برای امن و آرامش آن موقع انداخته و از موانع راه روشن و هدایت اعراض و کناره گیری کرده و برای رسیدن به روش مطلوب، به سوی حیات ابدی معتدل ترین راه ها را برگزیده، چیزی او را مغرور نساخته و مشکلات و شبهات، او را نابینا نمی سازد

گام برداشتن در مسیر هدایت نخستین مرحله برای انسان در راه رسیدن به کمال،  فراگیری علم، دانش و شناخت راه هدایت است. پس از آن، به کارگیری دستورات الهی در زندگی و دوری از غفلت زدگی و پرهیز از آرزوهای دروغین و استقامت در مسیر هدایت و فاصله نگرفتن از آن، بزرگ ترین عامل برای دستیابی انسان به سعادت و کمال است. امام علی علیه السلام در این باره فرموده است: « رَحِمَ اللهُ عَبْداً سَمِعَ حُكْماً فَوَعَوَدُعِیَ إِلَى رَشَاد فَدَنَا، وَأَخَذَ بِحُجْزَةِ هَاد فَنَجَا، رَاقَبَ رَبِّهُ، وَخَافَ ذَنْبَهُ، قَدَّمَ خَالِصاً، وَعَمِلَ صَالِحاً، اكْتَسَبَ مَذْخُوراً وَاجْتَنَبَ مَحْذُوراً، رَمَى غَرَضاً، وَأَحْرَزَ عِوَضاً، كابَرَ هَوَاهُ وَكَذَّبَ مُناهُ، جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِیَّةَ نَجَاتِهِ، والتَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ، رَكِبَ الطَّرِیقَةَ الْغَرَّاءَ وَلَزِمَ الَْمحَجَّةَ الْبَیْضَاءَ، اغْتَنَمَ الْمَهَلَ وَبَادَرَ الاَْجَلَ، وَتَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ؛ خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فراگیرد و چون هدایت شود، بپذیرد. دست به دامن هدایت کننده زند و نجات یابد، مراقب خویش در برابر پروردگار باشد، از گناهان خود بترسد، خالصانه گام بردارد، عمل نیکو انجام دهد، ذخیره ای برای آخرت فراهم آورد، با خواسته های دل مبارزه کند، آرزوهای دروغین را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند، در راه روشن هدایت قدم بگذارد و از راه روشن هدایت فاصله نگیرد، چند روز زندگی دنیا را غنیمت شمارد، پیش از آنکه مرگ او فرا رسد، خود را آماده سازد و از اعمال نیکو، توشه آخرت برگیرد».(2)

عبادت

ترس از خدا

ترس از خدا، به معناى ترس از مسۆولیت‏ هایى است كه انسان در برابر او دارد. ترس از اینكه در اداى رسالت و وظیفه خویش كوتاهى كند و به خوبى وظیفه‏ اش را انجام ندهد و به عبارتى، ترس از گناهان خود است. بنابراین هر وقت دل آدمی به یاد خدا بیفتد، اولین اثری که از خود نشان می ‏دهد این است که متوجه قصورها، تقصیرها و گناهان خود گشته، آنچنان متأثر می شود که عکس العملش در جوارح  ، لرزه اندام است. دومین اثرش این است که متوجه پروردگارش می ‏شود که هدف نهایی فطرت اوست و در نتیجه خاطرش سکون یافته و به یاد او، دلش آرامش می ‏یابد. از این رو یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار انسان خداجو، ترس از خداوند است.

ترس از خدا، به معناى ترس از مسۆولیت‏ هایى است كه انسان در برابر او دارد. ترس از اینكه در اداى رسالت و وظیفه خویش كوتاهى كند و به خوبى وظیفه‏ اش را انجام ندهد و به عبارتى، ترس از گناهان خود است. بنابراین هر وقت دل آدمی به یاد خدا بیفتد، اولین اثری که از خود نشان می ‏دهد این است

امام علی علیه السلام ضمن توجه دادن همگان به این امر، فرموده اند: « فَاتَّقُوا اللهَ تَقِیَّةَ ذِی لُبٍّ شَغَلَ التَّفَكُّرُ قَلْبَهُ، وَأَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَأَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَأَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ یَوْمِهِ، وَظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَأَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ وَقَدَّمَ الْخَوْفَ لاَِمَانِهِ، وَتَنَكَّبَ الَْمخَالِج َعَنْ وَضَحِ السَّبِیلِ، وَسَلَكَ أَقْصَدَ المَسَالِكَ إِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ وَلَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلاَتُ الْغُرُورِ وَلَمْ تَعْمَ عَلَیْهِ مُشْتَبِهَاتُ الاُْمُورِ، ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى، وَرَاحَةِ النُّعْمَى، فی أَنْعَمِ نَوْمِهِ، وَآمَنِ یَوْمِهِ. قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِ حَمِیداً، وَقَدَّمَ زَادَ الاْجِلَةِ سَعِیداً، وَبَادَرَ مِنْ وَجَل؛ از خداوند، چون خردمندی بترسید که دل را به تفکر مشغول داشته و ترس از خدا، بدنش را فرا گرفته و شب زنده داری، خواب از چشم او ربوده و به امید ثواب، گرمیِ روز را با تشنگی گذرانده، با پارسایی، شهوت ها را کشته و نام خدا، زبانش را همواره به حرکت در آورده، خوف و هراس از پایان کار و ظهور نتایج آن را برای امن و آرامش آن موقع انداخته و از موانع راه روشن و هدایت اعراض و کناره گیری کرده و برای رسیدن به روش مطلوب، به سوی حیات ابدی معتدل ترین راه ها را برگزیده، چیزی او را مغرور نساخته و مشکلات و شبهات، او را نابینا نمی سازد.

مژده بهشت و زندگی کردن در آسایش و نعمت سرای جاویدان و ایمن ترین روزها، او را خشنود ساخته است. با بهترین روش از گذرگاه دنیا عبور کرده، توشه آخرت را پیش فرستاده و از ترس قیامت، در انجام اعمال صالح پیش قدم شده است. ایام زندگی را با شتاب، در اطاعت پروردگار گذرانده، در فراهم آوردن خشنودی خدا، با رغبت تلاش کرده، از زشتی ها فرار کرده، امروز رعایت زندگی فردا نموده و هم اکنون آینده خود را دیده است».(3)

پی نوشت ها:

1. نهج البلاغه، خطبه 153.

2. همان، خطبه 76.

3. همان، خطبه 83.

زهرا رضائیان     

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.