تبیان، دستیار زندگی
خداوند کیست ؟آیا می توان او را شناخت ؟چگونه شناخت خدا ممکن است ؟آیا خدا را می توان تصور کرد و ذهنیتی از او داشت ؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معرفی خدا در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام


خداوند کیست؟ آیا می توان او را شناخت ؟ چگونه شناخت خدا ممکن است ؟ آیا خدا را می توان تصور کرد و ذهنیتی از او داشت ؟


خدا

سوالاتی از این قبیل از همان دوران کودکی هر یک خدایمان را در ذهن بگونه ایی تصور کرده بودیم .اما باید گفت خداوند در تصور نمی گنجد و اگر فردی برای خداوند تصوری قائل است در حقیقت برای او شریک قائل شده است .خداوند متعال درسوره توحید خود را به روشنی معرفی کرده است فقط بایستی چراغ عقل و دل را روشن کرد تا به معنای باطنی آن پی برد.در ابتدای کلام باید گفت که عقل محدود بشری تا حد محدودی قادر به درک خداوند است اما ذات بار ی تعالی دور از دسترس شناخت است چرا که ابزار شناخت آدمی اعم از عقل و دل و شهود و...محدود بوده و محدود را توان سیطره بر نامحدود نیست .با مثالی این مطلب را روشن می سازیم ،ماهی را در آب فرض کنید این ماهی آیا توان شناخت فضای بیرون از آب یعنی آسمان زمین و جنگل و ...را دارد؟خیر زیرا اگر از آب پای بیرون نهد وجودش بر فنا رفته و فرصتی برای شناخت و معرفت نخواهد داشت .(البته در مثل جای هیچ مناقشه نیست)بنابراین ذات اقدس الهی دور از دسترس معرفت بشری است ومولایمان عدم توانایی معرفت بشری را بر ذات اقدس الهی چنین بیان میکند:

الذی لا یدرکه بعد الهمم و لا یناله غوض الفطن ؛

نه با همت های فکری اندیشمندان حکمت و کلام می توان به ذات خدا آنگونه که هست رسید و نه با فطانت عارفانه افرادی که در دریای شناخت غواصی می کنند .(نهج البلاغه خطبه 1بند2)

با هیچیک نمی توان به عمق دریای شناخت ذات خدا راه یافت و کنه گوهر معرفت را فراگرفت .

ولا یحیطون به علما (طه 110)

به  کنه داتش خرد برد پی          اگر رسد خسی به قعر دریایی

این نظر رحمت و عطوفت و بخشندگی پروردگارت است که تو را از هیچ آفرید و امکانات را برایت فراهم ساخت تا رشد کرده و به سرحد کمال رسی و به هدف نهایی و غایت زندگی خود دست یابی پس ادعای وجود در برابر خالق یکتا جز شرمساری و خواری برای انسان سودی به دنبال نخواهد داشت

حال که دانستیم ذات خداوندی از دسترس شناخت و معرفت ما خارج است آنچه می ماند صفات و افعال باری تعالی است که بدان می توان به معرفت وی نایل گشت .کمی به اطرافمان نگاه کنیم هر آنچه را که می بینیم زمانی نبوده و حال از نعمت وجود برخوردار شده است هر آنچه در عالم هستی وجود دارد به غیر از خداوند متعال نام ممکن را بر وی می نهند زیرا وجودش عاریتی و این وجود را از ناحیه غیر که خداوند باشد دریافت کرده است و خداوند علت همه معلولات که موجودات ممکن اند می باشد .و کل قائم فی سواه معلول هر موجودی غیر از خدا معلول است پس هر موجودی حقیقت خود را از خدا می گیرد اگر قدرت و عزتی دارد از خداست زیرا عزت وقدرت سایر موجودات همانند هستی شان عین ذاتشان نبوده  و متعلق به غیر است .و این خداوند است که وجودش متعلق به ذاتش نبود باید آن را از جایی در یافت می کرد و در این صورت سلسله ایی زنجیر وار حاصل می شد و با بداهت محال بودن تسلسل می توان گفت که خداوند واجب الوجود بالذات است و جز او دیگر واجبی نیست .امام علی (علیه السلام)می فرمایند:

رحمت

(فالویل لمن انکر المقدر و جحد المدبر.)پس وای به حال کسی که خدای را منکر است و مدبر جهان آفرینش را باور ندارد .(خطبه 185) با دقت در آفرینش زمین و آسمان نظمی را میان آن حاکم می بینیم آیا این نظم اتفاقی است ؟ آیا مخلوقات به یکباره و برحسب اتفاق قدم به عالم وجود نهاده اند؟ مولایمان حال این افراد را که منکر خالق اند اینگونه بیان می دارد :

زعموا انه کالبنات ما لهم زارع ٌو لالاختلاف صورهم صانعٌ ؛ آیا پنداشتند که مانند گیاهان خودرو از جهان طبیعت برخاسته اند و زارعی ندارند و اختلاف صورت هایشان را سازنده ایی نیست .این افراد دلیل قاطع و محکمی بر نظریاتشان ندارند و به حکم وهم و خیال به جهان آفرینش می نگرند.

خداوند در تصور نمی گنجد و اگر فردی برای خداوند تصوری قائل است در حقیقت برای او شریک قائل شده است .خداوند متعال درسوره توحید خود را به روشنی معرفی کرده است فقط بایستی چراغ عقل و دل را روشن کرد تا به معنای باطنی آن پی برد

خداوند نامحدود و نامتناهی است و آنچه نامتناهی است مادی نیست زیرا ماده محدود و متناهی می باشد و آنچه مادی نیست جاو مکان ندارد .

لا یشغله شان عن شان و لا یغیره زمان و لا یحویه مکان، بنابراین او محکوم زمان و مکان و دگرگونی نیست.(خطبه 178)

و لم یتقدمه وقتٌ و لا زمانٌ و لم یتعاوره زیادةٌو لا نقصانٌ خدای متعال مسبوق به وقت و زمان نیست و سابقه زمانی ندارد و  زیادی و کمی برنمی دارد .(خطبه 182) پروردگار یکتا با خلق پدیده ها جلوه گر شده است و با دقت در مخلوقاتش می توان به خدا پی برد .

بها تجلی صانعها للعقول و بها امتنع عن نظر العیون، خدا باخلق پدیده ها در برابر عقل ها جلوه کرده و از مشاهده چشم ها برتر و والاتر است.(خطبه 186) سخن در باب صفات خدا بسیار است و همین چند سطر ما را بر بیان مقصودمان یاری می کند که دانستیم هیچ از خود نداریم و این نظر رحمت و عطوفت و بخشندگی  پروردگارمان است که مار را از هیچ آفرید و امکانات را برایمان فراهم ساخت تا رشد کرده و به سر حد کمال برسیم و به هدف نهایی و غایت زندگی خود دست یابیم پس ادعای وجود در برابر خالق یکتا جز شرمساری و خواری برای انسان سودی به دنبال نخواهد داشت.

                                                                                                                                                 مریم پناهنده     

بخش نهج البلاغه تبیان


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.