شیوه تدریس و استنباط آیتالله بروجردی
خاطرات و دیدگاه های آیت الله محمدباقر سلطانی طباطبایی پیرامون حضرت آیتالله العظمی بروجردی - ٧
بخش قبلی را اینجا بخوانید
در ادامه، گفتوگوی آیت الله سلطانی طباطبایی پیرامون شیوه تدریس و استنباط آیت الله العظمی بروجردی تقدیم مخاطبان میشود:- آیتالله بروجردی شیوه تدریس و استنباط مخصوص به خودشان داشتند. لطفاً چگونگی تدریس و اجتهاد ایشان را در مسائل فقهی بیان دارید.
از همان اولِ ورودشان به قم شروع به تدریس کردند، درسی بسیار سنگین و متین اما پر تکرار. البته چون تکرار آن مفید بود لذا چندان مورد تنفر واقع نشد.
اما شیوه تدریس :
ایشان مسأله فقهی را از همان مبدأ میگرفتند و پیش میآمدند. به اصطلاح خودشان، اصول متلقات معصومین (ع) را مورد توجه قرار میدادند.
به عبارت دیگر، ایشان فقه را به دو دسته تقسیم میکردند: یکی آن مسائلی متفرقه که بعداً فقهاء به متون فقه اضافه کردهاند و یک دسته مسائلی که متلقات از خود معصومین (ع) بوده است و فقهاء مستقیماً از خود ائمه (ع) گرفته و در کتابهای فقهی نوشتهاند.
بعداً اگر تفریعاتی را لازم میدانستند در کتاب جداگانهای مینوشتند و مسائل فقهی اصلی را با مسائل فقهی فرعی، مخلوط نمیکردند. از زمان علامه و شهید، فقه مخلوط شد.
هنگامی که به این صورت مسائل را مطرح میکردند، مطلب بسیار روشن میشد. زمینه صدور روایت ر ا بیان میکردند. می گفتند: "چه بسا فتوایی از علمای اهل سنت باعث سۆال برخی صحابه شده که امام (ع) پاسخ دادهاند." هنگامی که آن فتوا روشن میشد، پاسخ بهتر فهمیده میشد. از این روی عنایت زیادی به کتب اهل سنت داشتند و نیز کوشش میکردند که سند روایات را روشن سازند و جهات رجالی را متذکر شوند.
حافظه فوق العادهای هم داشتند. در بررسی رجالِ سند، نیازی به کتاب نداشتند. راوی اول کیست، شاگردانش چه کسانی بودهاند، اساتیدش چه کسانی هستند و در چه طبقهای قرار دارند؟ همه را مورد بررسی قرار میدادند.
این عملِ ایشان، بسیاری از اهل علم را وادار کرد که دنبال رجال احادیث و درایه بروند. البته در رجال، معتقد به درس و بحث نبودند لذا با اصرار از ایشان خواستند درس رجال بگویند. ایشان هم یک جلسه گفتند و ترک کردند.
می فرمود: رجال خواندنی نیست، درسش عملی است؛ یعنی انسان از همان نخست که می خواهد تفقه کند، همان مسأله اول را که شروع میکند، سند روایت مربوط را دنبال و به رجالش رسیدگی کند و فرد فرد رجال را مورد شناسایی قرار دهد.
از جهت لغوی نیز مسأله را روشن میکردند و مبادی کتاب لغت را مورد بررسی قرار میدادند. با این کوششها، درس فقه ایشان بسیار عالی میشد و باعث تحول در رشته فقاهت گردید.
شاگرد درس ایشان احساس میکرد که در دانش فقه نیاز دارد به تسلط بر لغت، رجال، اسانید روایات و کتابهای مربوط. کتاب "جامع احادیث الشیعة" هم در پی همین کوششها و دقتها بوجود آمد.
بخش بعدی را اینجا ببینید
منبع:
1. پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
2. مجله حوزه،شماره 43-44، مصاحبه با آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (ره)،ص 27.
تهیه و تنظیم : عبداله فربود ، گروه حوزه علمیه تبیان