علاقه آیت الله بروجردی به امام
خاطرات و دیدگاههای آیت الله محمدباقر سلطانی طباطبایی پیرامون حضرت آیتالله العظمی بروجردی - ٨
بخش قبلی را اینجا ببینید
ادامه گفتگوی آیت الله سلطانی طباطبایی، پیرامون ارتباط آیتالله بروجردی و امام خمینی تقدیم مخاطبان میشود:
- حضرتعالی که ارتباط نزدیک و دیرینهای با آیت الله بروجردی و حضرت امام خمینی - رحمت الله علیهما - داشتهاید، لطفاً چگونگی ارتباط آن دو بزرگوار را توضیح دهید.
البته بنده جزو اصحاب آیت الله بروجردی نبودم، یعنی نه در جلسات استفتا شرکت میکردم و نه در مراسلات و کارهای دیگر، زیرا روزی دو سه تا درس میگفتم و وقت این کارها را نداشتم.
البته ارتباط برقرار بود و در بسیاری از امور، اقدام میکردم، اما نمیخواستم مجبور باشم که همیشه حضور داشته باشم. اما نسبت به ارتباط این دو بزرگوار، باید بگویم ارتباط طرفینی بود.
هم امام به آیت الله بروجردی بسیار احترام میگذاشتند و علاقه مند به ایشان بودند و هم آیت الله بروجردی نسبت به امام اهمیت فوقالعادهای قائل بودند و به وی علاقه شدیدی داشتند و مأموریتهای مهمی را به ایشان محول میکردند، مثلاً در مشهد حادثهای اتفاق افتاد که حضرت امام را با اختیارات تام به آنجا فرستادند. آن مأموریت دو ماه طول کشید. در قضیه نهاوند نیز، با همین اختیارات، امام از طرف آیت الله بروجردی رفتند. در یک سفری هم خود آیت الله بروجردی به مشهد رفتند، مرحوم آیت الله داماد و مرحوم امام همراه ایشان بودند. در این سفر، امام از طرف آیت الله بروجردی، مسۆول مراجعات مالی بودند و مستقلاً به ایشان مراجعه میشد.
راجع به ارتباط امام با ایشان از مطالب گذشته مقداری این موضوع روشن شد. امام خمینی روزی به من فرمودند : "حیف قم که آیت الله بروجردی در آن نیستند.کاش وضعی پیش می آمد که ایشان به قم میآمدند."
پیش از آمدن آیت الله بروجردی به قم ، به ایشان اظهار علاقه میکردند. بیشترین کوشش را برای آمدن آیت الله بروجردی به قم، آن بزرگوار انجام دادند.
شاید ایشان باعث شدند که تجار تهران مدرسین و فضلاء، از مراجع بخواهند که از آیت الله بروجردی برای ماندن در قم دعوت کنند. بعد از آن که به قم آمدند نیز، در ترویج مقام علمی ایشان بسیار کوشیدند.
پس از آن که آِیت الله بروجردی جا افتادند و به اوضاع حوزه آشنا شدند، امام - رحمت الله علیه - لازم نمیدانستند که مثل گذشته مرتبط با آیت الله بروجردی باشند. لذا به طور طبیعی مقداری ارتباط را کم کردند.
آیت الله بروجردی به حفظ حوزه علاقه زیادی داشتند. مکرر میگفتند: "حوزه قم مثل شهری است که دروازه ندارد. حوزه به روی اشخاص مختلف باز است. افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نمیشوند. ای کاش نظمی بود و برنامهای."
این آرزو را در جاهای مختلف ابراز میداشتند. دنبال این موضوع، هیأتی را مرکب از چند نفر آقایان حوزه تشکیل دادند که نظریات اصلاحی خود را برای اداره حوزه بعد از مشورت بگویند. به این هیأت اصطلاحاً "هیات حاکمه" میگفتند.
آیت الله بروجردی به آنان اختیار تام داده بودند که مصالح حوزه را بسنجند و بر این اساس عمل کنند. اعضای این هیأت تا آنجا که یادم هست عبارت بودند از: مرحوم امام خمینی، حاج شیخ مرتضی حائری، حاج سید احمد زنجانی، حاج سید ابوطالب مدرسی، مرحوم آیت الله فاضل، حاج سید زین العابدین کاشانی، مرحوم سید محمد یزدی (داماد)، حاج شیخ ابوالقاسم اصفهانی، حاج میرزا محمود روحانی، حاج ریحان الله گلپایگانی ، حاج آقا فقیهی رشتی، بنده و ... . جلسات هر شب در مدرسه حاج ملا صادق برگزار میشد.
یکی از برنامههایی که ریخته شد، موضوع امتحانات در حوزه بود: چه درسهایی امتحان گرفته شود، تعیین رتبه گردد و ... از آن هیأت، چند نفری برای امتحان گرفتن انتخاب شدند. این کار، زود به جریان افتاد.
سطحها و مدت تحصیل (که عبارت از سه سطح)، درسهای اصلی و جنبی هر سطح و کتابهای مربوط به هر بخشی را روشن کردند. در یکی از جلسههای هیأت، بنده و مرحوم حاج سید احمد زنجانی نتوانسته بودیم حضور داشته باشیم؛ اما سایر آقایان بودهاند.
در این جلسه از طرف مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری طرحی مطرح میشود (گویا امام خمینی در تهیه این طرح دخالت داشتهاند) برنامه امتحانهای حوزه، کیفیت پرداخت شهریهها، اخذ وجوهات، ملاقات اشخاص با زعیم حوزه علمیه و ... از موارد این طرح بوده است.
خلاصه در این طرح که شامل موارد و فصولی بود، اداره حوزه و چگونگی اصلاح آن پیشبینی شده بود و آقایان حاضر در جلسه امضا کرده بودند و برای تأیید نهایی توسط آقای حائری و حاج فقیهی رشتی خدمت آیت الله بروجردی داده بودند. ایشان میپرسند: همه امضا کرده و دیدهاند؟ پاسخ میدهند: بله. همه حضور داشتند مگر حاج سید احمد زنجانی و بنده.
آیت الله بروجردی طرح را به مشهدی رضا میدهند که این دو را پیدا کن تا امضا کنند، بعد برگردان پیش من.
این قضیه را خود آیت الله بروجردی برای من نقل میکردند و میفرمودند: "شب گذشته، سحر بیدار شدم برای گرفتن وضو. یادم آمد از نوشته دیشب که بعضی مواد آن به چشمم خورده بود ولی در آن دقت نکرده بودم. نوشته را دوباره به دقت خواندم. تعجب کردم زیرا دیدم در این طرح تمام اختیارات از من سلب شده است. صبح به حاج احمد گفتم آقایان را دعوت کند تا ببینم مقصودشان از این مواد، که مرا به کلی مسلوب الاختیار کرده است، چیست؟"
صبح جمعه آقایان در منزل آیت الله بروجردی اجتماع کردند. من هم شرکت کردم. قبل از شرکت من مسائلی پیش آمده بود که آیت الله بروجردی اعتراضاً جلسه را ترک و به اندرونی رفته بودند.
بنده رفتم به اندرونی و به ایشان عرض کردم گویا حضرتعالی عصبانی شدهاید؟ گفتند: "چگونه عصبانی نشوم؟" جریان را نقل کردند.
تا رسیدند به این جا که من از آقایان پرسیدم: "نوشته را خواندهاید و امضا کردهاید؟". گفتند: نخیر، نخواندهایم، اما چون مطمئن به تهیهکنندگان بودیم لذا امضا کردیم.
آیت الله بروجردی میفرمودند: رو کردم به آقای حائری و گفتم: "مقصودتان از این ماده که نوشتهاید مصارف وجوه باید با مشورت هیأت باشد چیست؟" خلاصه در آن روز یکی از آقایان میگوید اگر بنا باشد ما با شما همکاری کنیم برنامه همین است. ایشان عصبانی میشوند و جلسه را با ناراحتی ترک میکنند.
متأسفانه زمینهای پیش نیامده بود تا کسی توضیح بدهد که آقا مقصود از این ماده این است که بعضی بدون اینکه شرایط را داشته باشند نزد حضرتعالی میآیند و شما را در شرایط و محذوراتی قرار میدهند که ناگزیر میشوید مبلغی را به آنان بدهید. از این روی شناسایی مستحق از غیر مستحق لازم است. و ما به عنوان کمک به شما بررسی مینماییم و کسانی را که مستحق باشند به شما معرفی میکنیم، آنگاه حضرتعالی اقدام کنید. پرداخت وجوه را مشروط به نظر هیأت نمایید تا مشکلی برای حضرتعالی پیش نیاید. غرض، سلب اختیار شما نیست بلکه همکاری با شماست. به هر صورت ایشان در جلسه حضور یافتند. این جلسه هم بدون این که به نتیجهای برسد، با مختصر توضیح و برخی شوخیها پایان یافت.
پس از این جلسه، ارتباط بعضی آقایان با آیت الله بروجردی کم شد. مرحوم آقای حائری و مرحوم امام، از آن جلسه به بعد ارتباطشان با آیت الله بروجردی کم شد.
این تنها عاملی بود که باعث شده ارتباط امام با ایشان کمتر شود. البته دوباره ارتباط برقرار شد ولی به شدت سابق و گرمی آن زمان نبود. امام تا همین آخر عمرشان که بنده خدمتشان بودم از آیت الله بروجردی، به احترام و نیکی یاد میکردند.
بخش بعدی را اینجا ببینید
منبع:
1. پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
2. مجله حوزه،شماره 43-44، مصاحبه با آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (ره)،ص 27.
تهیه و تنظیم:عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان