تبیان، دستیار زندگی
(527-439 هجری ) ابوالفتح و بقولی ابوحفص غیاث الدین عمر بن ابراهیم نیشابوری معروف به حكیم عمر خیام ، حكیم ، ریاضیدان و شاعر نامی ایران در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری ( قرن یازدهم و دوازدهم میلادی ) است. این دانشمند كم نظیر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حكیم عمر خیام

(527-439 هجری )

ابوالفتح و بقولی ابوحفص غیاث الدین عمر بن ابراهیم نیشابوری معروف به حكیم عمر خیام ، حكیم ، ریاضیدان و شاعر نامی ایران در قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری ( قرن یازدهم و دوازدهم میلادی ) است. این دانشمند كم نظیر ایرانی بین سالهای 430 تا 440 هجری در نیشابور یا حوالی آن متولد شد. وی یكی از بزرگترین ریاضیدانان و منجمان دوران اسلامی است و رساله ی جبر او یكی از برجسته ترین آثارقرون وسطایی در این علم شناخته شده است.

در مشرق زمین به واسطه سهم عمده ای كه در اصلاح سال و ماه برای وی قائل بودند ، شهرت داشت و در اروپا به سبب ترجمه ی انگلیسی رباعی های او توسط فیتز جرالد درسال 1859 میلادی ( 1275 هجری ) شهرت یافت . سبب شهرت او به خیام دقیقا معلوم نیست اما احتمال داده اند كه پدرش خیمه دوز بوده است ، تفصیل زندگی او نیز با روایت های افسانه آمیز مخلوط گشته است . به موجب این روایت وی دركودكی با خواجه نظام الملك طوسی و حسن صباح همشاگردی  بوده است.

خیام بنا به قول مشهور به عراق و خراسان سفر كرد و غالباً به تدریس حكمت ومطالعه در علوم ریاضی اشتغال داشت . خیام در علم پزشكی نیز دست داشته و سلطان سنجر پسر ملكشاه را كه به بیماری آبله دچار شده بود درمان كرده است.

از جمله آثار خیام رساله ای در جبر و مقابله ، رساله ای به نام " فی شرح ما اشكل من مصادرات اقلیدس" ، همچنین مختصری در طبیعات ، رساله ای در وجود و رساله ای دركون و تكلیف است.

در تذكره ها چند رساله ی دیگر به او نسبت داده اند ، از آن جمله است نوروزنامه كه درصحت انتساب آن به وی تردید كرده اند و غیر از اینها چند شعر عربی و تعدادی رباعی فارسی است .

شهرت عمده ی این عالم حكیم ِ بزرگ ، به واسطه رباعی های حكیمانه اوست كه درسراسر جهان شهرت دارد و به بیشتر زبانهای دنیا از جمله فرانسوی ، انگلیسی ، آلمانی ، ایتالیائی ، روسی ، عربی، تركی و ارمنی ترجمه شده و به چاپ رسیده است. از جمله این چاپها می توان نسخه ژكوفسكی و آربری را نام برد.

هر چند شهرت بخل او در تعلیم به ظاهر اساسی ندارد ، اما واضح است كه وی پر گوئی را دوست نمی داشته زیرا نه به تألیف كتاب های مفصل پرداخته و نه شاگران معروفی دارد ، حتی رباعی های بدیع ،  لطیف فارسی و مشهور خود را زیاد نگفته و احتمال دارد كه به سبب اشتغال به علم و حكمت تا حدی شاعری را دون شأن خود می دانسته و آن رباعی ها را هم به عنوان یك شاعر نسروده است .  با توجه به این مطلب در قدیم نیز شهرت او به فن شاعری نبوده است.

در باب رباعی های منسوب به خیام و این كه چه مقدار از این رباعی ها از اوست و چه مقدار به نام اوست .  بین محققان قرن حاضر اختلاف است تا آنجا كه تنی چند انتساب این رباعی ها را به حكم عمر خیام منكر شده و خیام ریاضیدان و خیام شاعر را دو تن پنداشته اند ، اما برخلاف این تصور ، ازقدیمی ترین مآخذی كه در آنها از رباعی های خیام ذكری  به میان آمده ،  " تاریخ الحكماء " شهرزوری و " مرصاد العباد " نجم الدین رازی است و پس از آن " جهانگشای جوینی " ، " تاریخ گزیده " و " مونس الاحرار" را می توان نام برد ، اگر چه دركتابهای قدیم هم اشاراتی به شعر فارسی او شده است  . از رباعی های خیام كه باعث شهرت او شده ، نسخه ی جامع وكامل وموثقی در دست نیست و بسیار از آنچه به اومنسوب است مجهول و منحول می باشد  و به این جهت در تعداد واقعی رباعی های اوجای بحث است.

مضمون عمده ی رباعی های او شك ، حیرت و توجه به مرگ و فنا و تذكار و اغتنام عمراست و از بعضی جهت ها افكار او به افكار ابوالعلاء معری شاعر معروف عرب در قرن پنجم هجری شباهت دارد و این موارد شباهت نیز قابل توجه است.

در حاشیه های چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی درباره ی خیامی (خیام ) به قلم میرزا محمد خان قزوینی چنین آمده است:

قدیمی ترین كتابی كه ذكری از عمر خیام نموده ، چهار مقاله ی عروضی سمرقندی ، معاصرخیام بوده كه در سال506 هجری در بلخ در مجلس " انس " به خدمت اورسیده  است و درسال 530 هجری در نیشاپور قبر او را زیارت كرده و دو حكایت را كه درباره ی عمر خیامی ذكر می كند صحیح ترین و قدیم ترین مآخذ ترجمه ی حال اوست.

در مورد علت كتابت تاریخ جلالی نوشته اند ، ملكشاه سلجوقی در سال 467 هجری ، خیام وعده ای از منجمان معروف آن زمان را مأمور اصلاح سال و ماه ایرانی كرد. نتیجه این اصلاح را " تاریخ جلالی " می نامند كه آغاز آن بنا برقول  مشهور، دهم رمضان سال 471 هجری ( 15 مارس 1079میلادی ) بود كه روز اول حمل (فرورین ) را نوروز مقررداشتند. ازآن تاریخ ، نوروز هنگام حلول خورشید  در نیمه حوت ( اسفند ) بود و آنچه این منجمان انجام دادند مبدأ تقویم ها شد.

تقویم جلالی ، تقویمی است خورشیدی ( كه تقویم خورشیدی فعلی ایران بر همان اساس است ) مبدأ این تقویم روز جمعه نهم رمضان سال 471 هجری قمری ( مطابق با 15 مارس سال 1079 میلادی و اوّل فروردین سال 458 هجری خورشیدی برحسب تقویم كنونی ایران ) است. سال جلالی از اول بهار ( نوروز سلطانی ) آغاز می شود و مركب از 12 ماه 30 روزه و 5 (و در سالهای كبیسه 6) روز اضافی به دنبال ماه دوازدهم است.

نام ماهها همان نامهای قدیم ایران است. كبیسه هر چهار سال یك بار اجرا می شود (كبیسه ی رباعی ) ولی در هر 33 و یا 29 سال یك بار كبیسه پس از 5 سال اجرا می گردد ( كبیسه ی خماسی ) . روز اول سال جلالی روزی است كه خورشید بین ظهر روز قبل و ظهرآن روز وارد برج حمل شود ( و به عبارت دیگر شروع سال جلالی مطابق است با ظهر روز و ورود  خورشید در برج حمل ) و با این قرارداد ، سال جلالی ، به عكس سال مسیحی ( تقویم یولیایی و بعد تقویم گرگوری ) كه در هر 100000 سال نزدیك سه روز با سال خورشیدی اختلاف پیدا می كند ، همیشه با سال خورشیدی مطابقت دارد و آن را می توان دقیقترین تقویم جهان دانست .

همچنین در این سال ، تأسیس رصد خانه ای برای ملكشاه انجام گردید  و گروهی از اعیان منجمان ، همانند عمر بن ابراهیم خیامی و ابوالمظفراسفزاری و میمون بن نجیب واسطی و چند تن دیگر در انجام این امر عمل كردند. به طوری كه " ابن اثیر " نوشته است ، هزینه ی این كار بس گران بود ، مالی بسیار خرج آن شد و رصد خانه تا سال 458 هجری كه ملكشاه جهان را بدرود گفت دایر بود اما پس از وفات او از میان رفت.

گفته می شود ، وفات حكیم عمر خیام بین سالهای 508 تا 530 هجری بوده است ، در مورد مرگ او چنین نقل می كند :

" در سنه سته و خمس مئه " ( 508 هجری ) به شهر بلخ در كوی برده فروشان در سرای امیر ابوسعید جره ، خواجه امام عمر خیامی و خواجه امام مظفر اسفزاری نزول كرده و بدان خدمت پیوسته بودم . در میان مجلس عشرت از حجة الحق عمر شنیدم كه او گفت : " گور من در موضعی باشد كه هر بهاری ، شمال برمن گل افشان می كند  " مرا این سخن مستحیل نمود و دانستم كه چون اویی  گزاف نگوید. چون سنه ثلاثین ( 530 هجری)  به نیشابور رسیدم ، چهار سال بود كه آن بزرگ روی در نقاب خاك كشیده بود و عالم سفلی از او یتیم مانده ، و او را بر من حق استادی بود. آدینه ای به زیارت او رفتم و یكی را با خود ببردم كه خاك او بمن نماید. مرا بگورستان حیره (جره) بیرون آورد ، و بر دست چپ گشتم ، در پایین دیوارِ باغی خاك او دیدم  نهاده ، و درختان امرود و زرد آلو سر از باغ بیرون كرده و چندان برگ شكوفه برخاك او ریخته بود كه خاك او در زیر گل پنهان شده بود ، و مرا یاد آمد آن حكایت كه به شهر بلخ از او شنیده بودم گریه بر من افتاد كه در بسیط عالم و اقطار  ربع مسكون ، اورا هیچ جای نظیری نمی دیدم . ایزد تبارك و تعالی جای اودر جنان كناد . بمـَنـِّه و كرمه ...."

آنچه از مصنفات عمر خیام باقی است یا آنكه مورخان ذكر كرده اند بدین  شرح است :

1-  رساله ای در جبر و مقابله كه مهمترین تألیف وی در ریاضیات است كه آن را به نام قاضی القضاة ابوطاهر تدوین كرده است. این رساله در سال 1851 میلادی توسط ( فرانسواوپكه ) به زبان فرانسوی ترجمه و تفسیر شده و همراه با متن عربی آن به چاپ رسیده است.

دكتر غلامحسین مصاحب آن را به فارسی ترجمه كرده است. این ترجمه همراه با رساله های دیگر از خیام و بحث در آنها در سال 1339  خورشیدی توسط انجمن آثار ملی ایران در كتاب " حكیم عمر خیام به عنوان عالم جبر " به چاپ رسیده است.

2-    رساله " فی شرح ما اشكل من مصادرات " كتاب اقلیدس كه در كتابخانه لیدن در هلند نگاهداری می شود.

3-    " زیج ملكشاهی " كه خیام یكی از مؤلفان آن بوده است.

4-    مختصری در طبیعیات

5-  رساله ای در وجود كه به زبان پارسی است ، و آنرا به نام فخر الملك بن مؤید تألیف نموده است. این رساله در موزه بریتانیا ، در لندن موجود است و عنوانش در نسخه ی مذكورچنین است: "  رسالة بالعجمیه لعمربن الخیام فی كلیات الوجود."

6-    رساله ای در كون و تكلیف . این سه رساله ی اخیر را شهرزوری به  او نسبت داده است.

7-    لوازم الامكنه

8-    رسالة فی الاحتیال معرفة مقداری الذهب و الفضة فی جسم مركب منهما كه دركتابخانه گوته در آلمان نگهداری می شود .

9-    رسالة مسمی  به لوازم الامكنه در فصول و علت اختلاف هوای بلاد واقلیم . این دو رساله ی اخیر در تاریخ الفی به او نسبت داده شده است.

10- نوروزنامه ، رساله ای به فارسی در پیدایش جشن نوروز و واضع آن و آداب شاهان ایران در این جشن .

11- رباعیات عمر خیام : رباعیات عمر خیام علاوه بر آنكه بطور مكرر در ایران و هند  به چاپ رسیده است ، و به بسیاری از زبانهای اروپائی از جمله لاتین ،  فرانسه ، انگلیسی ، آلمانی ، دانماركی ، روسی و ...  ترجمه شده است . شهرت خیام را در اروپا و به ویژه در انگلستان و آمریكا به مراتب بیشتر از شهرت او در میهن خود یعنی ایران نموده است ، و علت عمده این اشتهار فوق العاده آن است كه یكی از بزرگان انگلیس موسوم به ادوارد فیتز جرالد Fitzgerad  Edward، رباعیات عمر خیام را به اشعار انگلیسی در نهایت زیبایی و شیرینی ترجمه كرده است كه در فصاحت لفظ و بلاغت معنی تقریبأ معادل فارسی آن است . این ترجمه ، در سال 1859 میلادی در لندن منتشر شد و چنان مطبوع طبع خواص گردید و چندان مقبولیت عموم را به هم رسانید كه پس از آن چندین مرتبه به طور مكرر در انگلستان و آمریكا به تعداد بسیار زیاد چاپ شد و نسخه های آن به زودی نایاب گردید.

جمع زیادی از ادیبان و فاضلان اروپا و آمریكا نیز به ترجمه ی رباعیات او پرداختند و بسیاری دیگر به تقلید از سبك رباعیات خیام رباعی ها سروده و چاپ كردند و اكنون در انگلستان و آمریكا " ادبیات عـُمری "  خود ،  طریقه و سبك خاصی از ادبیات و اشعار شده است .

بعد از انتشار ترجمه ی " فیتز جرالد "  تا كنون ، اقبال عمومی عوام و خواص به رباعی های عمر خیام ، طرز خیالها و مسلك و فلسفه او روز به روز در تزاید است ، و انجمن های متعدد به نام وی در اروپا و آمریكا تأسیس شده است . از جمله ی آنها ، انجمن عمر خیامی لندن است كه در سال 1892 میلادی به نام ( عمر خیام كلوپ ) یعنی انجمن عمر خیام تأسیس گردیده است . مؤسسات این انجمن از فاضلان ، ادیبان و برخی صاحبان جراید بودند ، در سال 1893 میلادی انجمن مذكور با رسم ها و تشریفات شایان اهمیت ، دو عدد بوته گل سرخ بر سر قبر فیتز جرالد مترجم رباعیات عمر خیامی نشانیده و سرلوحه ای كه حاوی كتیبه زیر بود در آنجا نصب گردید:

" این بوته گل سرخی است كه در باغ كیو پرورده شده و تخم آن ،  سیمپسن از مقبره ی عمر خیام در نیشابور آورده است و به دست چندین تن از هواخواهان ادوارد فیتز جرالد از جانب انجمن عمر خیام كاشته شد. "

علامه دهخدا در حاشیه مطالب مربوط به خیام نوشته است: از شاگردان خیام فیلسوف ، محمد ایلاقر و حكیم علی بن محمد حجازی قانی و علامه شهید ، عبد الله بن محمد میانجی است . نظریه های عمر خیام  نیشابوری برای اصلاح تقویم ، حتی از تقویم فعلی اروپا كه موسوم به تقویم گریگوریست صحیح تر است ، چه تقویم گریگوری در طول 2320 سال ، یك روز خطا می كند و تقویم خیامی در 3770 سال یك روز خطا می كند  . در سالهای اخیر به كوشش انجمن آثار ملی ایران در آرامگاه این حكیم عالی قدر ایرانی ، بنائی زیبا و باغی دلگشا ساخته شده است .

جایگاه علمی خیام

در مجموع ، خیام نیشابوری ریاضیدانی نابغه ، منجمی مبتكر ،  حسابگری دقیق و شاعری بی نظیر بود كه مسئله ی حركت انتقالی زمین و اصلاح تقویم را پس از قرن ها با نبوغش به نحوی مطرح كرد كه هنوز مایه ی استفاده ی رسمی جهان است. ابداع مثلث پاسكال در حساب ،  بیان دو جمله ای نیوتن (بیونوم نیوتون) و كشف كـَمیـّت های متصل و منفصل برای نخستین بار در جبر ، چهار ضلعی "ساكری" ، اصل اول اقلیدس ، حل هندسی معادلات درجه 2 و3 قبل از دكارت درعلم هندسه ، از جمله اكتشافات وی به شمار می آمد . خیام ، اساس فرمول فضای محدود و مطلق را در علم فضائی و نسبی در هم ریخت و اولین ایرانی است كه فرضیه ی نسبی را به طریق فلسفی بیان داشت  . او دانشمندی است كه با تركیبی كه از حل معادلات به وسیله دو سهمی و یك سهمی و یك دایره حل می كرد ، توانست 13 نوع مختلف معادلات ارائه كند و تمام مراكز علمی جهان به نامش افتخار می كنند. نام خیام به عنوان سراینده ی  رباعیات نیز در جهان مشهور شده است .