تبیان، دستیار زندگی
همه انسانها توانایی انسان کامل شدن را دارند و این نعمتی است که موهبت الهی بوده و همگان به یکسان از آن بهره مندند ، یکی همت کرده و این نعمت رادر می یابد و دیگری آن را به ورطه هلاک می کشاند .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوت انسان ها و تاثیر آن در کمالشان  


گاهی با خود فکر می کنیم که نمی توانیم از پس مشکلات و سختی های راه پر فراز و نشیب کمال برآییم و استعداد و قابلیت رسیدن به این مراحل عالی را نداریم و بیشتر از آنچه هستیم نمی توانیم باشیم . اینها وسوسه ها و توهماتی است که گاه و بی گاه به سراغمان آمده و نا امیدی را بر تمام وجودمان غالب می سازد


ایمان

پله پله تا ملاقات خدا

اگر کمی به روزهای و دوره های مختلف زندگی که پشت سر گذاشته ایم توجه کنیم متوجه خواهیم شد که از همان ابتدای زندگی مرحله به مرحله قدم به قدم جلو آمده ایم ابتدا جنین بوده سپس طفلی کوچک و بعد روزگار نوجوانی و الی آخر . بنابراین زندگی ما با زمان مندی و تدرّج گره خورده است و توجه به همین زمان مندی و تدرّج در رسیدن به هدف و غایت زندگی انسان حائز اهمیت می باشد.

توجه به توانایی ها و ناتوانی ها :

آدمی دارای توانمندی ها و در عین حال نواقصی است که برای رسیدن به کمال نهایی خویش باید به هردو توجه کند . علی الخصوص نواقص ، اعم از اخلاقی و رفتاری و درونی و ذهنی که هر یک نقش به سزایی را در عدم  پیشبرد انسان به سمت و سوی مقصدش دارد . برای مثال حضرت امیر مومنان در حکمت 147خطاب به کمیل می فرمایند : بدان که در اینجا (اشاره به سینه مبارک ) دانش فراوانی انباشته است ، ای کاش کسانی را می یافتم که می توانستند آنها را بیاموزند ؟ آری تیزهوشانی را می یابم اما مورد اعتماد نمی باشند ، دین را وسیله دنیا قرار داده اند و با نعمت های خدا بر بندگان و با برهان های الهی بر دوستان خدا فخر می فروشند . یا گروهی  که تسلیم حاملان حق می باشند اما ژرف اندیشی لازم را در شناخت حقیقت ندارند که با اولین شبهه ای شک و تردید در دلشان ریشه می زند پس نه آنها و نه اینها سزاوار آموختن دانش های فراوان من نمی باشند . (حکمت 147 / نهج البلاغه محمد دشتی )

انسانها از نظر روحیات و خلق و خو و توانمندی های بدنی متفاوت هستند اما آنچه در وجود آدمی از اهمیت والایی برخوردار است و حاکم بر تمام هستی انسان است عقل است و این عقل جنبه ملکوتی داشته و در همه انسانها مشترک است . اما نباید انتظار داشت که به یک باره تمام توانمندی های عقلانی انسان شکوفا گردد و اورا به سر منزل مقصود رساند بلکه این راه نیازمند گذر زمان و توجه به تمکن و توانایی افراد است

و همچنین توجه به توانمندی های دوران جوانی که آدمی مستعد فراگیری علوم و مزین شدن به اخلاق نیکو می باشد که حضرت در نامه ایی خطاب به فرزندشان می فرمایند : دل جوان همچون زمین ناکشته است هر چه در آن افکند بپذیرد ...سپس به ادب آموختنت پرداختم پیش از آنکه دلت سخت شود و خردت هوایی دیگر گیرد تا با رأی قاطع روی به کاری آری و از آنچه خداوند تجربت در پی آن بودند و آزمودند بهره برداری و رنج طلب از تو برداشته شود . (نهج البلاغه / نامه 31 )

انسانی که به خویشتن خویش واقف بوده درد خود را بهتر از هر کسی دیگری دانسته و به دنبال درمان خواهد بود همین است که عارفان و سالکان بر خود شناسی تاکید فراوان داشته اند چنانکه حضرت می فرمایند : دانا کسی است که قدر خود را بشناسد و در نادانی انسان همین بس که قدر خویش را نشناسد . ( خطبه 1-3 )

دل جوان همچون زمین ناکشته است هر چه در آن افکند بپذیرد ...سپس به ادب آموختنت پرداختم پیش از آنکه دلت سخت شود و خردت هوایی دیگر گیرد تا با رأی قاطع روی به کاری آری و از آنچه خداوند تجربت در پی آن بودند و آزمودند بهره برداری و رنج طلب از تو برداشته شود

تفاوت انسانها و تاثیر آن در کمال

گاهی با خود فکر می کنیم که نمی توانیم از پس مشکلات و سختی های راه پر فراز و نشیب کمال برآییم و استعداد و قابلیت رسیدن به این مراحل عالی را نداریم و بیشتر از آنچه هستیم نمی توانیم باشیم . اینها وسوسه ها و توهماتی است که گاه و بی گاه به سراغمان آمده و نا امیدی را بر تمام وجودمان غالب می سازد . اما در جواب به تمام این چون  و چراها و بهانه هایی که برای راضی کردن خودمان می تراشیم باید گفت انسانها از نظر روحیات و خلق و خو و توانمندی های بدنی متفاوت هستند اما آنچه در وجود آدمی از اهمیت والایی برخوردار است و حاکم بر تمام هستی انسان است عقل است و این عقل جنبه ملکوتی داشته و در همه انسانها مشترک است . اما نباید انتظار داشت که به یک باره تمام توانمندی های عقلانی انسان شکوفا گردد و اورا به سر منزل مقصود رساند بلکه این راه نیازمند گذر زمان و توجه به تمکن و توانایی افراد است .

حقیقت انسان دارای بعد ملکوتی و ملکی است و انسان از استعداد نامتناهی برخوردار است به گونه ایی که می توانست اسماء الهی را بیاموزد و به فرشتگان بیاموزاند و مقام خلیفه الهی را بیابند . ( خطبه 1و 192 )

کلام آخر اینکه به قول استادی بزرگوار همه انسانها توانایی انسان کامل شدن را دارند و این نعمتی است  که موهبت الهی بوده و همگان به یکسان از آن بهره مندند ، یکی همت کرده و این نعمت رادر می یابد و دیگری آن را به ورطه هلاک می کشاند .

                           هر مرتبه از وجود حکمی دارد                  گر حفظ مراتب نکنی زندیقی 

مریم پناهنده

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.