امام رضا(ع) در کلام امام جواد(ع)
امام جواد(ع) در بیان خودشان مىفرماید: مرضى دوست و دشمن بودن وصفى است که در سایر ائمه معصومین(ع) فعلیت نداشته است یعنى چنین شرایطى براى آنان به وجود نیامده است بر این اساس مفهوم و معناى عمیق بیان نورانى امام جواد(علیهالسلام) را باید در سایه تجزیه و تحلیل عملکرد دشمنان آن حضرت، جستجو نمود.
سئل الامام الجواد (علیه السلام) لم سمى ابوک من بین آبائک الماضین بالرضا(ع)؟ “ فقال (ع:) لانه رضى به المخالفون من اعدائه کما رضى به الموافقون من اولیائه و لم یکن ذلک لاحد من آبائه فلذلک سمى من بینهم الرضا(ع)
از امام جواد (ع) سوال شد که چرا تنها پدر شما از میان اجداد گرامیتان به وصف و لقب “رضا” متصف و ملقب شدند؟
امام جواد علیه السلام فرمودند: زیرا مخالفین از دشمنان او راضى شدند آنچنان که موافقین از دوستان او آن حضرت راضى شدند و این شرایط براى هیچ کدام از پدران او حاصل نشد و بر این اساس پدرم از میان پدرانم “رضا” نامیده شد.
فهم و درک ابتدایى از روایت نورانى امام جواد (ع) این معنا متوجه مىشود که مراد آن حضرت این است که شخصیت و رفتار امام رضا (ع) به گونهاى بوده است که مورد تمجید و ستایش دوست و دشمن قرار داشت، اما حقیقت این است که این خصوصیت به امام رضا(ع) اختصاص نداشته است و همه امامان معصوم(ع) داراى چنین وصفى بودهاند. زیرا اگر به بایگانى تاریخ مراجعه کنیم و کلام دوست و دشمن را درباره ائمه معصومین مطالعه کنیم، متوجه مىشویم که آنان همیشه مورد تمجید و ستایش دوست و دشمن بودهاند.
امام جواد(ع) در بیان خودشان مىفرماید: مرضى دوست و دشمن بودن وصفى است که در سایر ائمه معصومین(ع) فعلیت نداشته است یعنى چنین شرایطى براى آنان به وجود نیامده است بر این اساس مفهوم و معناى عمیق بیان نورانى امام جواد(علیهالسلام) را باید در سایه تجزیه و تحلیل عملکرد دشمنان آن حضرت، جستجو نمود.
مامون در حاکمیت خود دچار بحران مشروعیت و درگیر قیامهاى مردمى بود و از طرفى از مشروعیت و محبوبیت امام رضا (ع) و به دست گرفتن رهبرى این قیامها وحشت داشت، لذا توطئهاى را طراحى نمود تحت عنوان ولایتعهدى امام رضا(ع.)
دو احتمال را در رابطه با موضعگیرى آن حضرت پیشبینى نمود: اول اینکه حضرت رضا(ع) با ولایتعهدى مخالفت نماید. دوم اینکه با آن موافقت نمایند. برنامه حکومت در صورت اول این بود که آن حضرت را به عنوان مخالف حکومت کردن و دخالت در سیاست معرفى نمایند و عملا زمینههاى رهبرى قیامها توسط آن حضرت را تضعیف کنند و در عین حال در افکار عمومى مردم جایگاه خود را تحکیم نمایند. برنامه حکومت در صورت دوم این بود که امضاى امام (ع) را پاى تصمیمات و عملکرد حکومت آورده و بحران مشروعیت خود را حل نموده و در عین حال به راحتى قیامهاى مردمى را سرکوب نمایند و نیز محبوبیت و جایگاه امام (ع) را تضعیف نمایند.
حضرت رضا (ع) تدبیرى را اندیشیدند که این تدبیر هم رضایت مامون را جلب نموده و آنها به زعم خود زمینه را براى برنامههاى تدوین شده فراهم دیدند و هم با مشروط کردن پذیرش ولایتعهدى به دخالت نکردن در هیچ گونه امور حکومتى رضایت مردم و قیامهاى مردمى را به دست آوردند و به گونهاى برخورد کردند که هرگز هیچ عملکردى از عملکردهاى حکومت را تائید و امضاء نکردند. بنابراین شرایط ولایتعهدی، براى هیچ کدام از ائمه (ع) به وجود نیامد و تدبیر زیرکانه و هوشمندانه و عمیق امام رضا(ع) به گونهاى بود که ابتدا دشمنان از آن راضى و شاد شدند اما شرطى که براى ولایتعهدى قرار دادند که در هیچ امرى از حکومت دخالت نکنند و عملکرد آن امام همام در استمرار بخشیدن به بحران مشروعیت حکومت و استفاده از حاکمیت براى حل مشکلات مردم، مردم را از آن حضرت راضى و خرسند نمود و این است مفهوم مرضى دوست ودشمن بودن حضرت رضا (ع) در کلام فرزند گرامیش امام جواد (ع)
منبع: پایگاه امام رضا(ع)
بخش حریم رضوی