رمان جنگی فاخر نداریم
همراه با «احمد بیگدلی» نویسنده برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی
احمد بیگدلی اهل اهواز است اما از دهه60 تا به امروز در نجفآباد اصفهان زندگی میکند، این نویسنده در سن 63 سالگی توانست با رمان «اندکی سایه» جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را از آن خود کند و به گفته خودش همه این موفقیتها را مدیون همسرش است، همسری که در چند ماه اخیر به دلیل بیماری سرطان از پیش او رفته و حال او نزد دخترانش زندگی میکند. بیگدلی از بازنشستگان وزارت آموزشوپرورش است، وی در سال 1347 به استخدام آموزش و پرورش لاهیجان درآمد و از همان سالها داستاننویسی را نیز آغاز کرد. بیگدلی مانند دیگر نویسنده های هم دوره اش، اولین داستانش را در مجله ادبی فردوسی به چاپ رساند و وی بعد از مدتی وارد حوزه نمایش شد و نمایشنامههایی را به رشته تحریر درآورد که می توان به «مهری»، «تا عمق ماسه ها» اشاره کرد. همچنین مجموعه داستان «من ویران شدهام» از دیگر آثار اوست و مجموعه «شبی بیرون از خانه» نیز شامل داستانهایی است که در اصفهان به چاپ رسید. وی طی سال های 76 تا 82ـ1381مجموعه داستانهای «آنای باغ سیب» و «آوای نهنگ» را منتشر کرد و مجموعه داستان «آوای نهنگ» وی نیز برنده هفتمین جایزه کتاب فصل شد. در گفتوگویی با این داستاننویس درباره ادبیات داستانی دفاع مقدس صحبت شد،این نویسنده موضوع دفاع مقدس را دغدغه همه نویسندگان خواند اما معتقد است که موانع زیادی با وجود گذشت دو دهه از جنگ تحمیلی مقابل نویسندگان قرار دارد و همین باعث شده برخی از نویسندگان وارد این حوزه نشوند.
ارزیابی وضعیت نگارش داستاننویسی در حوزه دفاع مقدس
حال کتاب در ایران خوب نیست و ما با بحران مسائل مختلف در حوزه نشر مواجه هستیم که این امر بر نگارش داستان و ادبیات ما نیز تاثیر میگذارد. گرانی کاغذ و تاثیر آن بر گرانی کتاب و از همه مهمتر ممیزیهای غیراصولی و سختگیریهایی که در صدور مجوز چاپ صورت میگیرد، موانعی بر فعالیت نویسندگان است که همین مشکلات دامنگیر داستانهای دفاع مقدس نیز است.
- اگر به عنوان ادبیات «دفاع مقدس» نیز نگاه کنیم، بخشی از ادبیات داستانی را موضوعات جنگ تحمیلی برعهده گرفته و بسیاری از نویسندگان هستند که در این حوزه براساس باب میل خود مینویسند و برخی نویسندگان نیز حضور دارند که به اصل جنگ پرداختهاند. معتقدم که پرداختن به جنگ هشتساله یک تمایل اجتنابناپذیر است که نویسندگان به آن گرایش پیدا میکنند اما اجباری در آن نیست و این میل و علاقه نویسنده است که به آن میپردازد و درباره جنگ مینویسند. این حوزه نیز مشکلات خاص خود را دارد و مطمئنا مشکلات سختافزاری شاید به خاطر حمایتها کم باشد اما مشکلات دیگری نیز در این حوزه وجود دارد.
- با وجود گذشت سالها از جنگ تحمیلی، بنده به عنوان نویسنده در رشد کیفی و کمی آثار داستانی دفاع مقدس توقع بیشتری داشتم اما متاسفانه این رشد کمتر بوده، در این حوزه افراد فعال خود به دو دسته تقسیم میشوند؛ یک گروه نویسندگان جوان و نوقلمانی هستند که با شور و هیجان خاص خود به نگارش داستان دفاع مقدس میپردازند که در آثار این دوستان احساسات و هیجانات موج میزند و در آن تکنیک و صناعت داستانی دیده نمیشود. گروه دوم نیز نویسندگانی هستند که زبده و توانا در این عرصه هستند. معتقدم گروه دوم، خود به دو دسته تقسیم میشود،گروه اول نویسندگانی هستند که درگیر جنگ بوده و داستانهایی را نوشته و تمایل به نگارش داستانهای جنگی دارند و گروه دیگر نیز هستند که به صورت مستقیم درباره جنگ نمینویسند و بهطور مستقیم درگیر این موضوع نیستند. جنگ در حاشیه هر یک از داستانهای آنها دیده میشود. گاهی داستانهای اجتماعی جنگ را مینویسند که البته معتقدم این داستانها بسیار پرمخاطب بوده و موفق هستند.
جنگ در همه جای دنیا رخ میدهد و به این قائل هستم که جنگ ما متفاوت از جنگهای دیگر است، اما وقتی کلمه «مقدس» را در کنار این دفاع قرار دادیم. همین مقدس بودن تاثیر خود را در نگارش داستانهای نویسندگان گذاشت. درست است که جنگ ما تحمیلی بوده و حضور مردم در آن بر اساس ارزشها و احساسی که داشتند، بوده اما مقدس بودن در ادبیات داستانی شعار و کلیشه را به همراه آورد.
- جنگ در همه جای دنیا رخ میدهد و به این قائل هستم که جنگ ما متفاوت از جنگهای دیگر است، اما وقتی کلمه «مقدس» را در کنار این دفاع قرار دادیم. همین مقدس بودن تاثیر خود را در نگارش داستانهای نویسندگان گذاشت. درست است که جنگ ما تحمیلی بوده و حضور مردم در آن بر اساس ارزشها و احساسی که داشتند، بوده اما مقدس بودن در ادبیات داستانی شعار و کلیشه را به همراه آورد. جنگ، جنگ است و در جنگ، همه افراد آسمانی نیستند و اتفاقات زیادی است که در جنگ میافتد. اما همه چیز ما در داستانها کلیشه و شعاری شده و همه نوشتهها شبیه هم شدند. درست است که آدمهایی که به جنگ رفتند به نوعی متفاوت بودند اما این دلیل نمیشود که در همه داستانها، رزمندگان ما شبها تا صبح نماز میخوانند و روزها روزه میگیرند، این دیگر شخصیتپردازی در داستان نیست بلکه خلق تیپ است. در اکثر داستانهای امروزی همه شخصیتها در داستانهای جنگ تبدیل به تیپ شدهاند. این نوع نگارش تعارفی، دستوپای نویسنده را میبندد، نویسندگان زبده میخواهند واقعیت جنگ و حالات واقعی برخی از افراد در جنگ را هم نشان دهند اما گویا معذوریت وجود دارد. باید در داستانهای ما شخصیتها زمینی و ملموس برای مخاطب باشد. ما نویسندگان هنگام نوشتن درباره جنگ نگران هستیم که نگویند به فلان افراد و فلان موضوع، توهین کردهای. جالب آنکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم این ایرادها را نمیگیرد بلکه نویسندگان از گروهها و حزبها میترسند و برای احتیاط هم شده وارد این حوزه نمیشوند.
- معتقدم تمام نویسندگانی که عرقی ملی و وطنی دارند، دوست دارند درباره این مقطع تاریخی و حساس از کشور بنویسند اما دست نویسندگان باز نیست که به هر موضوعی از جنگ بپردازند. نویسندگان ما اگر به موضوعات و جوانب مختلف دفاع مقدس بپردازند، مطئنا آثار زیادی در این حوزه خلق میشود اما همانطور که گفتم ممکن است از سوی افرادی این نوع نگارش تفسیرهای گوناگون شود که در نهایت باعث عدم چاپ و حتی جمعآوری کتاب از بازار کتاب شود.
- فاصله گرفتن از جنگ تاثیری در نگارش داستان نمیگذارد مگر آنکه سختگیریها بهلحاظ مضامین با گذشت نزدیک دو دهه از جنگ کمتر شود. اگر دست نویسنده باز باشد، داستانهای ماندگار و قابل تاملی در حوزه دفاع مقدس خلق میشود.
- به نظرم در حوزه داستان کوتاه دست نویسندگان باز بوده و در این حوزه داستانهای خوبی نوشته شده است، اما در حوزه رمان دفاع مقدس ما اثر خیلی فاخر و ایدهآلی نداریم. در میان داستانهای نوشته شده کتاب «من قاتل پسرتان هستم» نوشته احمد دهقان از نمونه بهترین آثار دفاع مقدس است که دیده میشود. متاسفانه شرایط به گونهای شده که نویسندگان ما در مورد نوشتن داستان درباره جنگ و داستانهای اجتماعی احتیاط میکنند و احساس میشود که این داستانها را باید از ما بهترون باید بنویسند. البته به این موضوع نیز عقیده دارم که شرایط سخت و محدودیت باعث خلاقیت میشود و میتوان گفت که محدودیتها باعث شده داستانکوتاه خوبی در حوزه جنگ خلق شود.
- بنده چندین دوره داوری جایزه ادبی غنیپور را برعهده داشتم، بهجز کتاب «خون نوشت» آقای «محمدرضا بایرامی»، تمامی کتابهای وی در حوزه دفاع مقدس از آثار قابل توجه هستند.«احمد دهقان» نیز جزو بهترین نویسندگان جنگ بوده و آثار خوبی را به رشته تحریر درآورده است. همچنین داستانهای کوتاه «ابوتراب خسروی» را نیز که در زمینه جنگ نوشته شده از آثاری شاخصی میدانم که میتوانم از آن یاد کنم.
- حضور دیگر ارگانها و نهادها در حمایت مالی و برپایی کارگاههای آموزشی در این حوزه و دعوت به کار از نویسندگان توانا خوب و تاثیرگذار است اما در نگارش یک داستان و ارائه مجوز، ایکاش تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیمگیرنده بود. در حال حاضر در نگارش داستانهای دفاع مقدس کسانی که حامی هستند نیز اعمال سلیقههایی در روند نگارش اثر ادبی دارند. اگر تنها سیاستگذار و حتی ممیز، ارشاد باشد، بهطور حتم آثار بهتری نوشته میشود. در حال حاضر معیارهای هر نهاد و ارگان ذیربط در موضوع دفاع مقدس متفاوت است و همین تفاوت موانعی را در نگارش داستان ایجاد میکند.
تفاوت ادبیات جنگ ما با ادبیات جنگ جهان
جنس جنگ ایران و عراق با جنس جنگ در کشورها وملتهای دیگر متفاوت است، در هیچ یک از جنگهای جهان به اندازه این جنگ تحمیلی، بحث داوطلب و دفاع از ارزشها جایی ندارد، اینکه نیروها بهصورت خودجوش عازم جنگ برای دفاع شوند و جنگ ایران و عراق متفاوتترین جنگ در دنیا بود که همه به آن اذعان دارند، یک کشور در مقابل چندین کشور. به همین دلیل در نگارش داستانها نیز این جنگ متفاوتتر نشان داده میشود.
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منبع: تهرانامروز