تبیان، دستیار زندگی
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نوشتاری با استناد به احادیث و روایات اهل بیت (ع) شیوه های تاثیر و نفوذ در قلب دیگران را تبیین نموده اند .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه در قلب دیگران نفوذ کنیم

آیت الله مکارم شیرازی

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در نوشتاری با استناد به احادیث و روایات اهل بیت (ع) شیوه های تاثیر و نفوذ در قلب دیگران را تبیین نموده اند .

به گزارش سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه این مرجع تقلید با بهره‌گیری از روایتی از وجود مقدس پیامبر اسلامی راه‌های نفوذ در قلب دیگران را این گونه تبیین کرده است.

قال رسولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله) : «جُبِلَتِ القُلوبُ على حُبِّ مَنْ أحْسَنَ إلَیْها، وَ بُغْضِ مَنْ أسَاءَ إلَیْها». (1)

پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «دلها در بند دوستى آن كسى است كه به آنها نیكى كرده و دشمن آنكه به آنها بدى كرده است.

در جایى دیگر به جاى تعبیر «جبلت» چنین آمده است: «إنَّ اللهَ جَبَلَ قُلوبَ عِبادِهِ عَلى حُبِّ مَنْ أحْسَنَ إلَیْها وَبُغْضِ مَنْ أساءَ إلَیْها». (2)

«جبَل» به معناى خلقت است، امّا نه هر خلقتى، بلكه آن خلقت ریشه دار كه قابل تغییر نیست، مثل اینكه مى گویند: جبلّى فلان كس است، یعنى چنان در او ریشه دوانده كه قابل تغییر نیست و در واقع از جبل به معناى كوه گرفته شده چون نمى توان كوه را از جایش حركت داد، به همین جهت صفاتى كه در خلقت جاى مى گیرد و قابل تغییر نیست از آن تعبیر به جبل مى كنند.

در این حدیث مى فرماید: خداوند دلها را چنان آفریده است كه به كسانى كه به آنها نیكى كنند علاقه عمیق دارند و نسبت به كسانى كه به آنها بدى كنند كینه دارند، بنابراین خوبى سبب عشق و علاقه و بدى سبب دشمنى است.

راه نفوذ در دیگران

مى توانیم از این حدیث راه نفوذ در دیگران را پیدا كنیم.

منظور از نفوذ، كلاه گذارى نیست، بلكه نفوذ به حق در دیگران است. بهترین راه براى نفوذ در دیگران راهى است كه در روایت آمده، یعنى نیكى كردن به مردم و حل كردن مشكل آنان ; البتّه كمك به حلّ مشكلات، و نیكى كردن به مردم تنها كمك مادى نیست، بلكه استفاده از سرمایه هایى است كه در اختیار داریم و فناناپذیر است. همان كه امیرالمۆمنین (علیه السلام) مى فرماید: از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) شنیدم كه مى فرمود:

«إنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النّاسَ بِأمْوالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأخْلاقِكُم; شما با پول نمى توانید همه مردم را جذب كنید ولى با اخلاق نیكو مى توانید مردم را جذب كنید». (3)

این كار هزینه زیادى هم نمى خواهد، مانند برخورد نیكو با همسایه، پیش از او سلام كردن، احوال پرسى كردن و احوال خویشان او را پرسیدن، در غیاب دوست از او دفاع كردن و اگر بیمار شد عیادتش نمودن و در غم و شادى شریك او بودن.

یكى از عوامل پیشرفت رسول اكرم (صلى الله علیه وآله) در صدر اسلام، نفوذ آن حضرت در دلها بود كه خداوند مى فرماید: «(فَبِمَا رَحْمَة مِّنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ); از پرتو رحمت الهى در برابر آنها ]مردم[ نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى شدند». (4)

و مى فرماید:

«(وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُق عَظِیم ); و تو اخلاق عظیم و برجسته اى دارى». (5)

اخلاقى كه عقل در آن حیران است، چرا كه اگر مردم را به بندگى خدا دعوت مى كنى تو خود بیش از همه عبادت مى كنى، و اگر از كار بد باز مى دارى تو قبل از همه خوددارى مى كنى، آزارت مى دهند و تو اندرز مى دهى، ناسزایت مى گویند و تو براى آنها دعا مى كنى، بر بدنت سنگ مى زنند و خاكستر داغ بر سرت مى ریزند و تو براى هدایت آنها دست به درگاه خدا بر مى دارى.

تا توانى دلى به دست آور             دل شكستن هنر نمى باشد

یك نمونه از اخلاق پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) در فتح مكّه نمایان شد; هنگامى كه مشركان خونخوار و جنایت پیشه كه سالیان دراز هر چه در توان داشتند بر ضدّ اسلام و شخص پیامبر (صلى الله علیه وآله) به كار گرفتند، در چنگال مسلمین گرفتار شدند، پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) بر خلاف تمام مناسبات دوستان و دشمنان، فرمان عفو عمومى صادر كرد، و تمام جنایات آنها را به دست فراموشى سپرد، و همین سبب شد كه به مصداق (یَدْخُلُونَ فِى دِینِ اللهِ أَفْوَاجاً ) (6) مردم فوج فوج مسلمان مى شدند.

ویژگی‌ اخلاقی پیامبر (ص)

از امام حسین بن على (علیه السلام) نقل شده است كه مى فرماید: «سألت امیرالمۆمنین (علیه السلام) عن سیرة رسول الله (صلى الله علیه وآله) مع جلسائه،

 فقال: «كان رسول الله (صلى الله علیه وآله) دائِمَ الْبِشْرِ، سَهْلَ الْخُلُق، لیّنَ الجانِب، لیس بِفَظٍّ وَلا غَلی1 ولاصَخّاب ولا فحّاش، ولا عیّاب ولا مَدّاح، یَتَغافَلُ عَمّا لا یَشْتَهی، فلا یُۆْیَسُ مِنْهُ وَلا یُخَیِّبُ فیه مُۆَمِّلِیهِ، قَدْ تَرَكَ نَفْسَهُ مِنْ ثَلاث: الْمِرَاءِ وَالاْكثَارِ وَممّا لا یَعْنِیهِ، وَتَرَكَ النّاسَ مِنْ ثلاث: كان لا یَذُمُّ أحَداً ولایُعَیِّرُه، ولایَطْلُبُ عَوْرَتَهُ»;

 از پدرم امیرمۆمنان على (علیه السلام) درباره ویژگیهاى زندگى پیامبر (صلى الله علیه وآله) و اخلاق آن حضرت سۆال كردم و پدرم مشروحاً به من پاسخ فرمود، در بخشى از این حدیث آمده است:

پیامبر (صلى الله علیه وآله) با هم نشینان همیشه خوش رو و خندان و سهل الخلق و ملایم بود، هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بد زبان عیب جو و مدیحه گر نبود، هیچ كس از او مأیوس نمى شد، و هر كس در خانه او مى آمد ناامید باز نمى گشت، سه چیز را از خود رها كرده بود:

مجادله در سخن، پرگویى و دخالت در كارى كه به او مربوط نبود، و سه چیز را در مورد مردم رها كرده بود: كسى را مذمّت نمى كرد، سرزنش نمى فرمود و درباره لغزشها و عیوب پنهانى مردم جستجو نمى كرد». (7)

روایات در این زمینه فراوان است كه به چند روایت اشاره مى كنیم:

1. پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «إنَّ المُۆْمِنَ لَیُدْرِكُ بِحُسْنِ خَلْقِهِ دَرَجَةَ قائِمِ اللَّیْلِ وَصَائِمِ النَّهارِ; مۆمن با حسن خلق خود به درجه كسى مى رسد كه شبها به عبادت مى ایستد و روزها روزه دار است». (8)

2. و همان حضرت فرمود: «ما مِنْ شَیء اَثْقَلُ فىِ المِیزانِ مِنْ خُلُق حَسَن; چیزى در میزان عمل در روز قیامت سنگین تر از اخلاق خوب نیست». (9)

3. و در جایى دیگر مى فرماید: «اَكْثَرُ ما یُدْخِلُ النّاسَ الْجَنَّةَ تَقْوى اللهِ وَحُسْنُ الخُلُقِ; بیشترین چیزى كه مردم را وارد بهشت مى كند تقوا و اخلاق نیكو است». (10)

4. امام على بن موسى الرض (علیه السلام) از پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «عَلَیْكُمْ بِحُسْنِ الخُلُقِ، فَإِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ فی الجَنَّةِ، لامَحالَةَ، وَإیّاكُمْ و سُوء الْخُلْقِ فإنّ سُوءَ الخُلُقِ فِی النّارِ لامَحالَةَ; بر شما لازم است كه اخلاق خوب داشته باشید، زیرا سرانجام خوش اخلاق بهشت است و از بداخلاقى بپرهیزید كه سرانجام آن آتش است». (11)

یكى از وصیت هاى اخلاقى پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) به على (علیه السلام) این بود: سه كار است كه این امّت توانایى آن را (به طور كامل) ندارند، عدالت و برابرى با برادر دینى در مال، و اداى حقّ مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و دیگران، و خدا را در هر حال یاد كردن، البتّه منظور گفتن «سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِِ وَ لا إلهَ الاّ اللهُ وَاللهُ أكْبَرُ» نیست، بلكه منظور این است هنگامى كه كار حرامى در مقابل آنها قرار مى گیرد، از خدا بترسند و آن را ترك كنند. (12)


پی نوشت ها :

(1) - تحف العقول، حكمت 17 .

(2) - همان مدرك، حكمت 137.

(3) - وسائل الشیعه، ج 8، باب 107 من أبواب أحكام العشرة فى السفر والحضر، ح 8 .

(4) - آل عمران، آیه 159 .

(5) - قلم، آیه 4 .

(6) - نصر، آیه 2 .

(7) - معانى الاخبار، ص 83 .

(8) - تفسیر مجمع البیان، ج 10، ص 333 .

(9) - همان مدرك .

(11) - همین مضمون در وسائل الشیعه، ج 8، ص 504; تفسیر قرطبى، ج 10، ص 6707 .

(12) - تفسیر روح البیان، ج 10، ص 108 .

منبع : حوزه نیوز

تهیه و تنظیم : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان