تبیان، دستیار زندگی
آیت‌الله العظمی بروجردی، پس از گذراندن دوران بیمارستان وارد قم شدند و با نهایت احترام مورد استقبال قرار گرفتند. دو سه ماهی که گذشت مرحوم امام به من گفتند که: شنیده ام آیت الله بروجردی تصمیم دارند از قم بروند. شما این موضوع را تحقیق کنید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مسافرت آیت الله بروجردی به قم

خاطرات و دیدگاه های آیت الله محمدباقر سلطانی طباطبایی پیرامون حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی - ٦

آیت الله بروجردی

آیت‌الله العظمی بروجردی، پس از گذراندن دوران بیمارستان وارد قم شدند و با نهایت احترام مورد استقبال قرار گرفتند. دو سه ماهی که گذشت، مرحوم امام به من گفتند که: "شنیده‌ام آیت الله بروجردی تصمیم دارند از قم بروند. شما این موضوع را تحقیق کنید. اگر ایشان قم را ترک کنند، برگرداندن ایشان مشکل است."

بخش قبلی را اینجا ببینید

در ادامه، بخش ششم گفتگوی آیت الله سلطانی طباطبایی پیرامون زندگی و ورود حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی به حوزه علمیه قم تقدیم مخاطبان می‌شود:

- از حوادث مهم در زندگی آیت الله بروجردی، ورود ایشان به حوزه علمیه قم و اقامت ایشان در این حوزه بود. لطفاً چگونگی آن را بیان کنید.

مقدمه آمدن ایشان به قم کسالتی بود که عارض ایشان شده بود. اطبای بروجرد یا نتوانستند یا جرأت نکردند که معالجه کنند؛ لذا ایشان را با احتیاط کامل به تهران بردند. صندلی های عقب اتومبیل را برداشتند، رختخوابی تهیه کرده و ایشان را داخل آن خواباندند تا به تهران رسیدند. در تهران در بیمارستان فیروزآبادی بستری و معالجه شدند.

در ایامی که دوران نقاهت را می‌گذراندند برخی از علما و تجار شروع به فعالیت کردند تا ایشان را به قم بیاورند.

یکی از تجار تهران که قبلاً ساکن قم بود برای آیت الله صدر پیام آورده بود که: بازار تهران و اکثر علمای تهران متفقند بر این که آیت الله بروجردی به قم بیایند و خواهند آمد، لذا بهتر است آقایان قم پیشقدمی کنند و از آیت الله بروجردی تقاضا کنند که به قم تشریف بیاورند.

آیت الله صدر به منزل آیت الله خوانساری رفتند. آیت الله حجت هم به جمع آن دو پیوستند. آن گاه به اتفاق، نامه‌ای برای حضرت آیت الله بروجردی نوشتند و از ایشان دعوت کردند که به قم تشریف بیاورند. آیت الله بروجردی به‌طور موقت پذیرفتند که به قم بیایند. پس از گذراندن دوران بیمارستان وارد قم شدند و با نهایت احترام مورد استقبال قرار گرفتند.

دو سه ماهی که گذشت مرحوم امام به من گفتند که: "شنیده ام آیت الله بروجردی تصمیم دارند از قم بروند. شما این موضوع را تحقیق کنید. اگر ایشان قم را ترک کنند ، برگرداندن ایشان مشکل است."

در آن زمان عصرها درس خارج فقه (اجاره) می‌فرمودند. پس از درس خدمتشان رسیدم. پرسیدم: شنیده‌ام تصمیم به مراجعت دارید. آیا واقعیت دارد؟ فرمود: شاید. پرسیدم: چرا؟ پاسخ دادند: "در تهران عده‌ای به من وعده دادند که در قم به من کمک کنند تا بتوانم سر و سامانی به اوضاع بدهم، اما تا کنون خبری از آنها نشده است."

امام - رحمت الله علیه -، قبلاً به من فرموده بودند که اگر آیت الله بروجردی مسائل مالی را بهانه کردند به ایشان بگویید آقایان اهل علمی که از شما دعوت کرده‌اند، نظرشان استفاده مالی از شما نبوده است، بلکه دعوت ایشان به خاطر استفاده علمی بوده است؛ لذا اگر تا ده سال دیگر هم در قم شهریه ندهید، نقصی بر شما نیست و چنین انتظاری هم از شما نمی‌رود.

در پاسخ فرمودند: "مطالب همین گونه است که شما می‌گویید، ولی من خجالت می‌کشم از اهل علم و بعضی مستحقینی که به من مراجعه می‌کنند. البته حاج احمد را به بروجرد و ملایر فرستاده‌ام تا وجوهاتِ دستگردان شده را جمع کند. آن وجوه اگر به اندازه‌ای باشد که چند ماهی بمانم، می‌مانم تا ببینم چه می‌شود."

ناچار ما باید منتظر نتیجه کار ِحاج احمد می‌ماندیم که خوشبختانه با مقدار کافی برگشت. البته مقدار شهریه در آن زمان خیلی زیاد نبود. شاید با این پول، طلاب دو سه ماهی اداره می‌شدند.

سپس بر اثر فعالیت آقایان، بویژه مرحوم امام - رحمت الله علیه -، که اصرار داشتند آیت الله بروجردی در قم بمانند و می‌فرمود: "قم از جهت علمی ناقص است و جبران آن به بودن ایشان خواهد بود." وضع بهتر شد.

در خانه اول، در مضیقه بودند از این روی به خانه دیگری منتقل شدند که آنجا هم وسعت لازم را نداشت. تا در نهایت به منزل مرحوم حاج آقا محمد آقازاده آمدند که الآن در ا ختیار ورثه ایشان است.

این مطلب هم قابل توجه است که زمانی که ایشان در تهران بستری بودند به مرحوم شهید آیت الله صدوقی گفتم: آیت الله بروجردی با من قوم و خویش است، همه از قم به عیادت ایشان رفته‌اند، ولی من نرفته‌ام. ایشان گفتند من هم قصد دارم بروم. لذا دو نفری راهی تهران شدیم. هنگامی که خدمتشان رسیدیم در ضمن صحبت‌ها فرمودند: "دو مطلب است که در نامه‌های رسیده از قم زیاد به چشم می‌خورد:

1- دو دسته از بازاریان قم هستند که شما باید بکوشید وابسته به هیچ یک از این دو دسته نباشید. خودشان را وارد دستگاه شما نسازند: یکی حاج محمد آقازاده و دار و دسته‌اش و دیگری حاج محمد حسین یزدی.

2- مواظب باشید که حاج میرزا مهدی که در دستگاه مرحوم حاج شیخ عبدالکریم بوده وارد تشکیلات شما نشود ."

آیت الله بروجردی می‌فرمودند: "نمی‌دانم چرا چنین برداشتی مطرح است زیرا آقای حاج میرزا مهدی، مرد بسیار متدین، صالح و سالمی است."

به هر حال با آن که مرحوم آیت الله بروجردی  مواظب بودند به یکی از دو طیف بازاریان نسبت پیدا نکند اما از همان اولِ ورود، وضعیت را جوری درست کرده بودند که ناگزیر وارد منزل یکی از سران همان دو دسته شدند.

منزل بعدی هم که محل اقامت دائمی ایشان شد، باز متعلق به یکی دیگر از سران آن دو دسته بود، یعنی به‌طور طبیعی اوضاع جوری شد که چنین پیش آمد.

بخش بعدی را اینجا ببینید


منبع:

1.    پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران

2.    مجله حوزه،شماره 43-44، مصاحبه با آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (ره)،ص 27.

تهیه و تنظیم:عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان