تبیان، دستیار زندگی
عاشقی با طعم سیب اولین تجربه نمایشنامه نویسی بهاره مهرنژاد و برگزیده نخستین جشنواره تئاتر افراز است. این نمایشنامه کم و کاستی های بسیاری دارد که باید دید نویسنده در تجربیات بعدی اش چگونه بر آنها غلبه پیدا می کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حرف های نگفته


عاشقی با طعم سیب اولین تجربه نمایشنامه نویسی بهاره مهرنژاد و برگزیده نخستین جشنواره تئاتر افراز است. این نمایشنامه کم و کاستی های بسیاری دارد که باید دید نویسنده در تجربیات بعدی اش چگونه بر آنها غلبه پیدا می کند.

عاشقی با طعم سیب

عاشقی با طعم سیب. بهاره مهر نژاد. تهران: نشر افراز. چاپ اول:1391. 1100نسخه. 80صفحه.3000 تومان.

«آصف: دیوونه نشو. ( بعد از لحظه ای سکوت) نمی دونی چه احساس خوبی داشتم وقتی کارات رو دیدم. امیدوارم مسخره ام نکنی اما اون روز توی گالری از این که منم تو زندگی تو سهم داشتم و می تونستم به همه بگم که با صاحب آن اثر  آشنام، به خودم می بالیدم...»

دانستن زبان الزاما به معنی دانستن ادبیات نیست. زبان وسیله ارتباطی است که کودک از مادر و پدر و بستر خانوادگی اش فرا می گیرد و با آن می تواند وارد دنیای بزرگسالان شود. می تواند خواست ها و نیاز هایش را بیان کند و به زندگی ادامه دهد. می تواند بگوید گرسنه است، یا بیمار و همینطور می تواند از زبان به گونه پیچیده تری نیز استفاده کند. یعنی چیزی را روایت کند، قصه ای را بسازد و برای دیگران تعریف کند. اما این همه ی ماجرای پیچیده زبان نیست. یک کودک ممکن است ناخودآگاه از فرم های پیچیده زبان استفاده کند و روایت شیرینی بسازد اما به این معنی نیست که کودک زبان و ادبیات را خیلی خوب می شناسد. چرا که ادبیات نه تنها قراردادهای وضع شده و شکل های پیچیده است بلکه حجم بزرگی از تجربیاتی است که نویسندگان مختلف در طول تاریخ انباشته اند و ما امروز همه آن تجربیات را در پشت سر داریم.

بنابراین برای نوشتن متنی که نام رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه و شعر به خود می گیرد لازم است به این عقبه تاریخی نظری کرد و با قوانین ساخته شده پیش از آن آشنا شد تا برسد به آن که قوانین را بر هم زنیم و نظم دیگر گونه ای پیش رو قرار دهیم. همین است که ادبیات را فربه می کند و بر حجم آن می افزاید.

هر روایت الزاما روایت ادبی نیست و الا همه انسان ها قادربه باز گویی و بازنویسی روایت و قصه خود هستند اما با بیان قصه هایشان به بدنه ادبیات نمی افزایند. عاشقی با طعم سیب از آن دست نوشته هایی است که می توان گفت از صرف یک نوشته پا فراتر نمی گذارد. روایت ساده ای است که نه بار دراماتیک دارد و نه از پیچیدگی های زبانی برخوردار است. قصه صرفا درددل ها و گلایه های مکرر در مکرر و بازگویی زن و شوهر است که بر روی اوراق سفید سرازیر شده است. عاشقی با طعم سیب از بافت و ساخت نمایشنامه تنها تقسیم دیالوگ ها بین دو بازیگر را نشان دارد.

آصف و یلدا زن و مردی هستند که مدتی از هم دور شده اند و حالا بعد از مدت ها دوری در کافه ای همدیگر را می بینند و حرف ها و گلایه ها شروع می شود و پیش می رود و می رود تا انتهای نمایشنامه که تصمیم می گیرند زیر یک سقف زندگی کنند.

آصف و یلدا زن و مردی هستند که مدتی از هم دور شده اند و حالا بعد از مدت ها دوری در کافه ای همدیگر را می بینند و حرف ها و گلایه ها شروع می شود و پیش می رود و می رود تا انتهای نمایشنامه که تصمیم می گیرند زیر یک سقف زندگی کنند. میان ابتدا و انتهای نمایشنامه تنها حرف است و حرف. گلایه و گلایه و از تمام این حرف ها نه درام و نمایشنامه که نوعی کسالت به بار می نشیند.

عاشقی با طعم سیب برگزیده نخستین جشنواره نمایشنامه نویسی انتشارات افراز است. در ابتدای کتاب یادداشتی از ناشر دیده می شود که در این یادداشت اعظم کیان افراز مدیر نشر افراز توضیح می دهد تجربه ی موفق انتشار نمایشنامه های تالیفی در دو مجموعه " ایران این روزها" و " آروین " باعث شده است تا انتشارات افراز اقدام به چاپ نمایشنامه های برگزیده جشنواره تئاتر افراز را زیر عنوان مجموعه نمایشنامه های " بهین" منتشر کند. این نمایشنامه یکی از نخستین نمایشنامه های برگزیده جشنواره است و قرار است سایر نمایشنامه های برگزیده نیز پس از اخذ مجوز منتشر شود.

محمد امیر یار احمدی، نادر برهانی مرند و محمد چرمشیر داوری این جشنواره را بر عهده داشته اند. دیدن نام داورهای جشنواره بر شگفتی چنین انتخابی می افزاید. با این حال باید گفت همواره عوامل مختلفی دست به دست هم می دهند تا یک اثر از فیلترهایی عبور کند و راه به بازار نشر بیابد. در نهایت اثر باید راه خود را در میان انبوه آثار و نوشته ها بیابد و بار این مسئولیت تنها و تنها بر دوش خود اثر است.

برخی از نمایشنامه هایی که تحت نام آروین از طرف انتشارات افراز عرضه شده است عبارتند از: « اتاق شماره 6 » نوشته خسرو حکیم رابط، « پیتوک و پسر انسان» نوشته حسن باستانی، و « چهارمین در » نوشته غلام رضا احمد خانی و از نمایشنامه های ایران این روزها می توان به «خشکسالی و دروغ» نوشته محمد یعقوبی،« اعترافاتی درباره زنان» نوشته محمد یار احمدی و « همسایه ی آقا» نوشته حسین کیانی اشاره کرد.

بهاره مهرنزاد فارغ التحصیل مترجمی زبان ایتالیایی است و چند سالی فعالیت مطبوعاتی کرده است. عاشقی با طعم سیب اولین کتاب منتشر وی است و قرار است به زودی رمان «تنهایی اعداد اول» نوشته پائولو جوردانو و نمایشنامه «تراژدی های خنده دار »نوشته اکیله کامپانیله با ترجمه ایشان از طرف نشر افراز منتشر شود.

« یلدا: آره. می گفت این تویی که باعث شدی من نقاشی کنم. احمق حالیش نبود که من قبل از آشنایی با تو، هم عکاسی می کردم هم نقاشی. آصف، من دیگه خسته شده بودم. حق نداشتم یک ساعت در اتاقمو ببندم و برای خودم توی سکوت و آرامش کار کنم. باور نمی کنی من توی جهنم بودم. از زمان نمایشگاه ماهگل بود که ازش متنفر شدم...»[1]    پی نوشت:

[1][1] صفحه 45 کتاب

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان