گوارا باد تو را نجمه!
زندگى ائمه علیهم السلام، بدرستى شناخته نشده و ارج و منزلت جهاد مرارت بار آنان، حتى بر شیعیانشان نیز پوشیده مانده است. على رغم هزاران كتاب كوچك و بزرگ و قدیم و جدید درباره زندگى ائمه علیهمالسلام، امروز همچنان غبارى از ابهام و اجمال، بخش عظیمى از زندگى این بزرگواران را فرا گرفته و حیات سیاسى برجسته ترین چهرههاى خاندان نبوت، كه دو قرن و نیم از حساسترین دورانهاى تاریخ اسلام را در بر مىگیرد، با غرض ورزى یا بى اعتنایى و یا كج فهمى، بسیارى از پژوهندگان و نویسندگان روبرو شده است. این است كه ما از یك تاریخچه مدون و مضبوط درباره زندگى پرحادثه و پرماجراى آن پیشوایان، تهیدستیم.
كاش او را درك میكردم
زندگى امام هشتم علیهالسلام، كه قریب بیست سال از این دوره تعیین كننده و مهم را فرا گرفته، از جمله برجسته ترین بخشهاى آن است، كه بجاست درباره آن تامل و تحقیق لازم به كار رود.
رشد تشیع در ایران و گسترش آن در این مرز و بوم نتیجه مهاجرت و تلاشهای حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) و آباء و احفاد و اولادشان میباشد.
تاریخ ولادت بر اساس گفته اكثر مورخان و تقدم افرادی همچون كلینی (م 328) و مفید (م 413) شاید بتوان گفت كه در سال 148هـ بوده است.
حضرت امام صادق(علیه السلام) آرزوی دیدار علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را میكردند. از جمله: «از حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) روایت شده كه میفرمود: شنیدم از پدرم جعفر بن محمد كه مكرر به من میفرمود كه، عالم آل محمد در صلب تو است و ای كاش من او را درك میكردم. پس بدرستی كه او همنام امیرالمۆمنین علی است.»[1]
بنا به قول مشهور، حضرت در 11 ذی القعده سال 148 هـ در مدینه چشم به جهان گشودند و با نور وجود خود عالم هستی را روشنی بخشیدند.
عرض كردم پس چرا پدرت را بین آنها رضا لقب دادند؟ فرمود: «چون مخالفین نیز او را چنان پسندیدند كه دوستان و موافقین نیز پسندیده بودند. ولی این موفقیت برای هیچ كدام از آباء گرامش دست نداد. به همین جهت در میان ائمه به رضا ملقب شد»
نام، كنیه، القاب و نقش انگشتری
حضرت علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیه السلام)، هشتمین امام از دوازده امامی هستند كه منصوص از جانب خدا به واسطه پیامبر (صلی الله علیه وآله) میباشند.
كنیه ایشان: ابوالحسن، و خواص آن جناب را ابوعلی میگفتند.[2]
القاب ایشان: رضا، صابر، زكی، ولی، وفی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المۆمنین، مكیدة الملحدین، كفو، الملك، كافی الخلق، رب السریر میباشد.[3]
در كافی به نقل از یونس آمده است كه حضرت فرمود: «نقش انگشتری من، ماشاء الله لا قوة الّا بالله است»[4] و عدهای نقش انگشتری حضرت را «حسبی الله» ذكر كردهاند.[5]
در عیون اخبار الرضا[6] آمده است كه بزنطی میگوید: به حضرت جواد (علیه السلام) عرض كردم گروهی از مخالفین شما معتقدند كه لقب رضا را مأمون به پدر شما داد، چون راضی شد كه ولیعهد او باشد. حضرت فرمود: «به خدا دروغ گفتهاند و كار نابجایی كردهاند. خداوند بزرگ او را رضا نامیده زیرا او مورد رضایت خدا بود در آسمانها و مورد پسند پیامبر اكرم (صلی الله علیه واله) و ائمه طاهرین بود در زمین» عرض كردم مگر تمام آباء و اجداد شما از ائمه طاهرین(علیهم السلام) مورد پسند خداوند و پیامبر(صلی الله علیه واله) نبودند، فرمود: «چرا؟» عرض كردم پس چرا پدرت را بین آنها رضا لقب دادند؟ فرمود: «چون مخالفین نیز او را چنان پسندیدند كه دوستان و موافقین نیز پسندیده بودند. ولی این موفقیت برای هیچ كدام از آباء گرامش دست نداد. به همین جهت در میان ائمه به رضا ملقب شد»
این بقیة الله است در روی زمین
در عیون اخبار الرضا آمده است كه: "حمیدة مصطفاة" كه مادر حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) و از بزرگ زادگان عجم بود، كنیزی به نام "تكتم"، خرید، كه از شایسته ترین زنها از نظر دینی و عقل و احترام نسبت به سرور خود "حمیده مصطفاة" محسوب میشد. به طوری كه در تمامی مدتی كه در اختیار او بود، به منظور احترام وی در مقابلش ننشست. روزی به فرزندش موسی بن جعفر(علیهماالسلام) فرمود: "تكتم" زنی است كه تاكنون از او بهتر ندیدهام. یقین دارم اگر صاحب فرزند شود، نسل پاكی خواهد داشت. او را به تو بخشیدم، قدرش را بدان. وقتی حضرت رضا (علیه السلام) از او متولد شد، لقب "طاهره" به او داد.
حضرت رضا (علیه السلام) خیلی شیر میخورد و فرزند سالم و فربه ای بود، "تكتم" درخواست کرد که یك زن شیرده برایم پیدا كنید، گفتند شیرت كم شده؟ گفت: دروغ نمیگویم، كم نشده! ولی دعاها و نمازهایی كه میخواندم، از هنگام ولادت او كم شده است.
در عیون اخبار الرضا آمده است كه بزنطی میگوید: به حضرت جواد (علیه السلام) عرض كردم گروهی از مخالفین شما معتقدند كه لقب رضا را مأمون به پدر شما داد، چون راضی شد كه ولیعهد او باشد. حضرت فرمود: «به خدا دروغ گفتهاند و كار نابجایی كردهاند. خداوند بزرگ او را رضا نامیده زیرا او مورد رضایت خدا بود در آسمانها و مورد پسند پیامبر اكرم (صل الله علیه واله) و ائمه طاهرین بود در زمین»
از نجمه مادر حضرت رضا (علیه السلام) نقل شده: وقتی حامله به حضرت رضا (علیه السلام) شده بودم، سنگینی حمل را احساس نمیكردم و در خواب صدای تسبیح و تهلیل و تمجید از شكم خود میشنیدم، كه باعث هول و هراس من میشد. همین كه بیدار میشدم، چیزی نمیشنیدم. همین كه حضرت متولد شد، دست بر زمین گذاشت و سر به آسمان بلند كرده لبهایش را حركت میداد. مثل اینكه چیزی میگوید. پدرش موسی بن جعفر (علیهماالسلام) وارد شد گفت: «گوارا باد تو را نجمه، این لطفی كه خدا به تو فرمود» او را در پارچه سفیدی پیچیده به آن جناب دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، آب فرات خواست و كامش را با آب فرات برداشت، بعد به من برگردانید. فرمود: «بگیر این بقیة الله است در روی زمین».
از نسل حضرت نور
حضرت امام رضا (علیه السلام) در سال 183 هـ پس از شهادت پدر بزرگوارشان موسی بن جعفر (علیهماالسلام) در سن 35 سالگی به امامت رسیدند.
مورخان در اینكه از امام رضا (علیه السلام) یك فرزند یا فرزندان بیشتری باقی مانده اختلاف دارند. قول مشهور این است كه آن حضرت تنها یك فرزند به نام محمد داشتهاند... و نیز در كتاب عیون اخبار الرضا آمده است كه برای حضرت دختری بنام فاطمه بوده است.
پی نوشت:
[1] . منتهی الامال ص 171، انتشارات كتابفروشی علمیه اسلامیه سال 1331 شمسی
[2] . بحار، ج 49، ص 10 به نقل از مناقب
[3] . همان.
[4] . همان، ص 2.
[5] . ترجمه زندگانی سیاسی امام رضا (علیه السلام)، جعفر مرتضی عاملی
[6] . عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 12، بحار ج 49، ص 4
داریوش عشقی
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان