بهانه گیریهایی که تازگی ندارد!
نزول آیات و معجزات بر هر كس ممكن نیست، یك نوع شایستگى و آمادگى و پاكى روح لازم دارد و این که عده ای انتظار داشتند به آنها وحی شود توقعی بیجاست و توقّعات نابجا، یا به خاطر روحیّه استكبار و خودبرتربینى است و یا به خاطر جهل و نادانى. آنكه جاهل است، نمىداند نزول فرشته وحى بر هر دلى ممكن نیست و حكیم، شربت زلال و گوارا را در هر ظرفى نمىریزد.
اصالت به تلاش و لیاقت است، نه تقاضا و توقّع
وَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ لَوْ لا یُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِینا آیَةٌ كَذلِكَ قالَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ (بقره 118)
كسانى كه نمىدانند، گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمىگوید؟ یا آیه و نشانهاى بر خود ما نمىآید؟ همچنین گروهى كه قبل از آنان بودند مثل گفته آنان را گفتند، دلها (و افكار) شان مشابه است، ولى ما (به اندازهى كافى) آیات و نشانهها را براى اهل یقین (و حقیقتجویان) روشن ساختهایم.
باز هم تقاضاى نابجا از سوى گروه دیگرى از كفّار! افراد ناآگاه، در برابر دعوت رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله چنین مىگویند: چرا خداوند مستقیماً با خود ما سخن نمىگوید؟ چرا بر خود ما آیه نازل نمىشود؟!
قرآن براى جلوگیرى از اثرات سوء احتمالى اینگونه سخنهاى یاوه و بیجا بر سایر مسلمانان و دلدارى به رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله، سۆال و خواست آنها را خیلى عادّى تلقّى مىكند كه این سۆالات حرف تازهاى نیست و كفارِ قبل از اینها نیز از انبیاى پیشین چنین توقّعات نابجا را داشتهاند. سپس مىفرماید: طرز تفكّر هر دو گروه به یكدیگر شباهت دارد، ولى ما براى اینگونه درخواستها اعتبار و ارزشى قائل نیستیم. چرا كه آیات خودمان را به قدر كفایت براى طالبان حقیقت بیان كردهایم.
توقّعات نابجا، یا به خاطر روحیّه استكبار و خودبرتربینى است و یا به خاطر جهل و نادانى. آنكه جاهل است، نمىداند نزول فرشته وحى بر هر دلى ممكن نیست و حكیم، شربت زلال و گوارا را در هر ظرفى نمىریزد.
در قرآن مىخوانیم: اگر پاكدل و درست كردار بودید، فرقان و قوه تمیز به شما مىدادیم. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»(انفال، 29)
اصالت به تلاش و لیاقت است، نه تقاضا و توقّع. گروهى هستند كه به جاى تلاش و بروز لیاقت، همیشه توقّعات نابجاى خود را مطرح مىكنند. «لَوْ لا یُكَلِّمُنَا اللَّهُ»
قرآن در پاسخ این ادعاهاى لجوجانه و خودخواهانه بیان میدارد که اگر به راستى منظور آنها درك حقیقت و واقعیت است، همین آیات را كه بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نازل كردیم نشانه روشنى بر صدق گفتار او است، چه لزومى دارد كه بر هر یك یك از افراد مستقیما و مستقلا آیاتى نازل شود؟
نظیر این سخن را در سوره مدثر آیه 52 نیز مىخوانیم: بَلْ یُرِیدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُۆْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً:" هر یك از آنها انتظار دارند اوراق متعددى از آیات بر آنها نازل گردد"! چه انتظار بیجایى!!
اصولاً این كار، علاوه بر اینكه هیچ گونه ضرورتى ندارد برخلاف حكمت پروردگار است زیرا:
اولا اثبات صدق پیامبران براى همه مردم از طریق آیاتى كه بر خود آنها نازل مىشود كاملا ممكن است.
ثانیا نزول آیات و معجزات بر هر كس ممكن نیست، یك نوع شایستگى و آمادگى و پاكى روح لازم دارد، این درست به آن مىماند كه تمام سیمهاى شبكه وسیع برق یك شهر (اعم از سیم هاى قوى و بسیار نازك) انتظار داشته باشند كه همان برق فوق العاده نیرومندى كه به نخستین كابل هاى قوى منتقل مىشود به آنها نیز منتقل گردد، مسلما این انتظار، انتظار غلط و نابجایى است، آن مهندسى كه آن سیمها را براى انجام وظائف مختلف تنظیم نموده سهم همه آنها را منظور كرده، بعضى بلاواسطه از مولد برق نیرو مىگیرند و بعضى با واسطه با ولتاژهاى مختلف.
نزول آیات و معجزات بر هر كس ممكن نیست، یك نوع شایستگى و آمادگى و پاكى روح لازم دارد، این درست به آن مىماند كه تمام سیمهاى شبكه وسیع برق یك شهر (اعم از سیم هاى قوى و بسیار نازك) انتظار داشته باشند كه همان برق فوق العاده نیرومندى كه به نخستین كابل هاى قوى منتقل مىشود به آنها نیز منتقل گردد، مسلما این انتظار، انتظار غلط و نابجایى است
یک نکته: دل هاى آنها همانند یكدیگر است!!
در آیه فوق خواندیم كه قرآن مىگوید: این بهانهگیری ها تازگى ندارد، اقوام منحرف پیشین نیز همین حرفها را داشتند، گویى دلهاى آنها درست همانند هم ساخته شده، این تعبیر اشاره به این نكته نیز مىباشد كه گذشت زمان و تعلیمات پیامبران مىبایست این اثر را گذارده باشد كه نسل هاى آینده سهم بیشترى از آگاهى پیدا كنند و سخنان بىاساسى كه نشانه نهایت جهل و نادانى است كنار بگذارند، اما متاسفانه این گروه از این برنامه تكاملى هیچ گونه سهمى نبردهاند هم چنان در جا مىزنند، گویى تعلق به هزاران سال قبل دارند و گذشت زمان كمترین تكانى به فكر آنها نداده است.
پیامهای آیه
1ـ اصالت به تلاش و لیاقت است، نه تقاضا و توقّع. گروهى هستند كه به جاى تلاش و بروز لیاقت، همیشه توقّعات نابجاى خود را مطرح مىكنند. «لَوْ لا یُكَلِّمُنَا اللَّهُ»
2ـ سنّت خداوند اتمام حجّت و بیان دلیل است، نه پاسخگویى به خواستهها و تمایلات نفسانى هر كس. «قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ج1
2- تفسیر نمونه ج1