امروز ،فرصت طلایی توبه کردن
نمی دانم شما چقدر به قول و قرارهایتان با خدا عمل کرده اید ،اگر مثل من خسته و شکسته و پشیمانید ،اگر دلتان برای خدا لک زده و تشنه اید...باید امروز را در یابیم ،امروز روز یکشنبه ماه ذیعقده است، یکشنبه ای مختص همه شرمنده ها و بد قول ها،همه آنانی که دنبال یک بهانه هستند برای آشتی با خدا ...
دیروز داشتم با خودم فکر میکردم چرا اینقدر از خدا دور شده ام ،داشتم فکر میکردم زمان زیادی از ماه پر نور و برکت خدا ماه رمضان نگذشته است اما من چقدر زود دوباره آلوده شدم ،تاریک شدم ،حس میکنم دنیا هم تاریک شده است ، مردم هم ، حس می کنم رنگ خدایی روزها زیر گرد و غبار روزمرّگی ها گم شده است .
دلم میخواست یک لحظه و فقط یک لحظه به ماه رمضان بر می گشتم تا نفس بگیرم و برگردم ،به خودم فکر میکنم ،به همه آن قول و قرارهایی که شب های قدر با خدا گذاشتم به آن همه قسم غلیظی که خوردم ولی تک به تک فراموششان کردم ، حس سنگین تاریک بودن روح و روانم را خسته کرده است، رویم نمی شود دیگر یک کلمه با خدا حرف بزنم ...
الان روزهاست که لحظه ای با حضرتش خلوت نکرده ام ،هر وقت که حضرت وجدان آمد و کمی ما را قلقلک داد که فلانی حواست هست سلامت هستی؟ زنده ای؟ نفس می کشی؟ یادت هست به خدا گفتی اگر چنین کردم و چنان کردم جانم را بگیر؟ حواست هست که چه ها کردی و هنوز جانت را نگرفته است؟ باز هم خود را به آن راه و زدم و اصلا نخواستم به یاد بیاورم...اینقدر خود را به آن راه زده ام که دیگر گم شده ام الآن نمی دانم کجا هستم و چطور به اینجا رسیده ام؟
به خرابی های پشت سرم نگاه می کنم امکان بازگشت نیست ، "در دلم چیزی هست مثل یک چشمه نور "،که به من می گوید : «صد بار اگر توبه شکستی باز آی»
باید یک قرار دیگر بگذارم با خدا ، نمی دانم شما چقدر به قول و قرارهایتان عمل کرده اید ،اگر مثل من خسته و شکسته و پشیمانید ،اگر دلتان برای خدا لک زده و تشنه اید...باید امروز را در یابیم ،امروز روز یکشنبه ماه ذیعقده است، یکشنبه ای مختص همه شرمنده ها و بد قول ها،همه آنهایی که دنبال یک بهانه هستند برای آشتی با خدا ،همان هایی که دنبال یک فرصت طلایی بودند... پس بیاید همه با هم به مژده پیامبر رحمت و مهربانی ها گوش جان بسپاریم ،سر و تن را به آب غسل بشوییم و روح و جان را به قطره اشک و باز خدایی شویم.
هر بنده ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می شود: «ای بنده ی خدا، عمل خود از نو آغاز کن؛ زیرا توبه ی تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.» و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می کند: «ای بنده خجسته باد بر تو و فرزندان تو!» و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید»
«انس بن مالک» می گوید: رسول خدا در یکشنبه ی ماه ذیقعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم، کدام یک از شما می خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می خواهیم توبه کنیم. فرمود: غسل کنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز(دو تا دو رکعت)- در هر رکعت یک بار فاتحه الکتاب، سه بار قل هو الله احد و هر کدام از دو سوره معوذتین را یک بار- بخوانید، سپس هفتاد بار استغفار کنید و آن را به « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» ختم کنید. آن گاه بگویید: «یا عزیزُ یا غفار، اِغفِر لی ذُنوبی و ذُنوبَ جَمیعِ المُومنینَ و المُومِنات، فَاِنّه لا یغفِرُ الذُّنوبَ الّا اَنت»
همین امروز روزشه معلوم نیست به یکشنبه بعدی برسیم ،پس بسم الله دوستان عزیزم...التماس دعا
فرآوری : محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان