هنر تصویرسازی در ایران
اولین کتاب های مصور در ایران متون (اوستا) بوده است و اصولا تصویرگری در ایران پیوندی محکم با مذهب دارد. چنان که مانویان با گرایش خاص به تصویر سازی متون مذهبی شان سنت نگارگری را در آسیای مرکزی و اطراف رونق بخشیدند.
پیشینه ی غنی تصویری بر دیوارها، سنگ نگاره ها ی هخامنشی، پارتی و ساسانی تاثیر زیادی بر پیدایش مکاتب سده های میانه از جمله مکتب بغداد و هرات و ... گذاشت.در این دوره ها کتاب هایی غیر از کتاب های مذهبی مثل کتاب های ادبی ،علمی و... نیز تصویر شد.
از جمله مشهور ترین کتاب های مصور ایرانی، کتاب کلیله و دمنه 330 ه-ق، قابوس نامه به سال 483 ه- ق وسمک عیاردر سده ی هفت میباشد.
در سده های اخیر با رواج چاپ سنگی تصویر سازی کتاب وکتاب سازی وارد دوره ی جدیدی از حیات خود شد و در دوره ی مشروطه با گسترش و رواج مطبوعات حضور و کارکرد تصویر در اجتماع رنگی جدی تر و همگانی تر به خود گرفت.
طبیعی است که با پیدایش و رونق آموزش و پرورش به سبک جدید و گسترش مدارس به سبک غربی، تصویر گری به ضرورتی برای کتاب های کودکان و نوجوانان تبدیل شد.
در سال های 1340 به بعد تصویرگری کتاب های کودکان به عنوان شاخه ای تعریف شده و دسته بندی شده در ایران مطرح شد. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از مراکز اصلی تمرکز بسیاری از هنرهای مربوط به کودکان و از جمله تصویرگری بود.
اکنون تصویرگری ایران جایگاهی ویژه و متفاوت در سطح جهانی دارد و تعداد زیادی تصویرگر از نسل جدید این حرفه در کنار نسل های گذشته و با استفاده از تجربیات پیشین مشغول کار و فعالیت هستند.
جایگاه تصویر سازی در ایران جایگاه ویژه و قابل احترامی است و باید گاهی شکر گزار بود اما در سیستم نشر گاه تصویر گر تصمیم گیرنده در تمام مراحل چاپ است اما در کشور های مختلف تصویر گر گوشه ای از ماجرا است .
حتی افرادی که در رشته های دیگر تحصیل کرده اند گاه برای تحصیلات تکمیلی به تصویر گری روی می آورند. جالب اینکه در صد بالایی حدود 95 در صد دانش آموختگان هنر نیز میل پنهان و آشکار شان تصویر گر شدن است و این حجم عظیم نیروی انسانی می خواهد وارد بازار کار شود و آن هم در حوزه کتاب و با امید که جایزه ای دریافت کنند و از آن پس بتوانندبا اعتباری که به دست آورده اند به کار در ابعاد دیگری ادامه دهند غرض از این جملات که قدر این تلاش ها دانسته نشود یا جوانان ما در پی کسب نام و در پی آن نان بیاورند به عبارت دیگر باید این تلاش شریف را قدر دانست اما به نتیجه آن نیز نیم نگاهی داشت و اندیشه کرد .
در نخستین کلام در بحث تصویر گری بی اختیار ذهن ها متوجه حوزه کتاب کودک و نوجوان می شود در حالی که این امر طیف وسیعی از کار را شامل می شود از کارهای مختلف و متفاوت در نشر تا کارهای تجاری و تصویر گری بر چسب ها و استفاده از تصویر گری برای معرفی کالاهای جدید.
شاید به خاطر همین تعاریف اولیه و بازار کار ظاهری باشد که بسیاری برای تحصیل به این رشته گرایش پیدا می کنند و همه ساله تعداد بسیاری از جوانان دانش آموخته در این رشته وارد جامعه می شوند.
حتی افرادی که در رشته های دیگر تحصیل کرده اند گاه برای تحصیلات تکمیلی به تصویر گری روی می آورند. جالب اینکه در صد بالایی حدود 95 در صد دانش آموختگان هنر نیز میل پنهان و آشکار شان تصویر گر شدن است و این حجم عظیم نیروی انسانی می خواهد وارد بازار کار شود و آن هم در حوزه کتاب و با امید که جایزه ای دریافت کنند و از آن پس بتوانندبا اعتباری که به دست آورده اند به کار در ابعاد دیگری ادامه دهند غرض از این جملات که قدر این تلاش ها دانسته نشود یا جوانان ما در پی کسب نام و در پی آن نان بیاورند به عبارت دیگر باید این تلاش شریف را قدر دانست اما به نتیجه آن نیز نیم نگاهی داشت و اندیشه کرد .
به طور طبیعی این بحث وجود دارد که برای دیده شدن باید اتفاقی بیفتد . اما این اتفاق اگر از روی حادثه باشد زود به فراموشی منجر می شود . وجود تشکیلات و سازمانی می تواند دراستمرار دیده شدن یار مددکار باشد با ایجاد سازمانی مشخص و به کارگیری مشاور هنری و مدیر هنری است که تصویر گران و نوع کار و ویژگی آنها در جه بندی شده و ناشران بدون مشکل و برایسفارش کار می تواند تصویرگر دلخواه را بیابد .
انجمن تصویرگری ایران بی جا شد!
سرانجام آنچه که این سالها با همت اعضای انجمن تصویرگران و بدون کمک هیچ نهادی باپرجا بود، از دست رفت و انجمن بینشانی شد.
در همین رابطه هیات مدیره انجمن تصویرگران در نامهای كه نسخهای از آن در اختیار ایسنا قرار گرفته است، در این رابطه توضیح داد.
10 سال از تأسیس انجمن فرهنگی هنری تصویرگران میگذرد و در تمام این سالها، هر بار به نحوی، و همیشه به اتکای توان داخلی، صرفهجویی و مدیریت هیأت مدیرههای مختلف، انجمن در مکانهای استیجاری پابرجا بود.
انجمن تصویرگران به هر دلیلی تاکنون موفق نشده است امکانات نهادهای عمومی و دولتی را ـ که در رأس مأموریت و وظایف ذاتیشان حمایت از نهادهای مستقل فرهنگی است ـ جلب کند و گاهی به دلیل عدم درک مسئولان از اهمیت این حرفه و این انجمن و گاهی هم به دلیل پرهیز تصویرگران از هر نوع بستگی، که مستقل بودن انجمن را تهدید کند.
با این همه وظیفه قطعی مراکز دولتی و نهادهای عمومی در حمایت از انجمن تعطیل بردار نیست و اکنون انجمن تصویرگران مکان خود را از دست داده است و توان اجارهکردن مکانی جدید را ندارد.
در حالی که همه انجمنهای فرهنگی همخانوادهاش در ساختمانهای اهدایی از سوی مراکز مختلف، مسقر هستند، حتی وقتی مراکز عمومی نمیتوانستند مکانی را در اختیار انجمنها قرار بدهند، در عوض به انجمنها کمک مالی ماهیانه کردهاند و در حالی که انجمن تصویرگران همواره از هر دو امکان محروم بوده است.
شاید نتوان مسئول مشخص یا دورهای معین از مدیریت دولتی را باعث این کوتاهی دانست، اما روشن است که برایند کلی ماجرا، کوتاهی مسۆلان را نشانه میرود.
با این همه، هیأت مدیره انجمن فرهنگی هنری تصویرگران لازم میداند تأکید کند كه انجمن، امروز از نظر ساختار داخلی و جایگاه اجتماعی، محکمتر از همیشه است و با وجود از دست دادن مکان خود، یک روز هم فعالیترا تعطیل نکرده است.
انجمن تصویرگران به هر دلیلی تاکنون موفق نشده است امکانات نهادهای عمومی و دولتی را ـ که در رأس مأموریت و وظایف ذاتیشان حمایت از نهادهای مستقل فرهنگی است ـ جلب کند و گاهی به دلیل عدم درک مسئولان از اهمیت این حرفه و این انجمن و گاهی هم به دلیل پرهیز تصویرگران از هر نوع بستگی، که مستقل بودن انجمن را تهدید کند.
دبیرخانه انجمن و بخش ستادی در یک محل و نشستها و کلاسها در محلی دیگر، فعال هستند. همه همکاران انجمن به کار خود ادامه میدهند و هیأت مدیره و مدیرعامل هم، بهطور منظم به وظایف خود مشغول هستند.
باید از مدیر محترم خانه هنرمندان ایران هم صمیمانه تشکر کرد که با در اختیار قراردادن محلی برای نگهداری اموال انجمن، از بیسرپناهی مطلق نجاتمان داد.
اکنون کالبد انجمن در سه محل متفاوت و دور از هم برپاست، اما تفکر، اهداف و جان انجمن، محکمتر از همیشه، متمرکز، متحد، فعال و پویاست و رویدادهای بزرگی را مدیریت میکند که بهزودی با خبرهای خوش به گوش همه خواهد رسید.
فراوری: سمیه رمضان ماهی
بخش هنری تبیان
منبع:
ایسنا
گرافیک نوین