تبیان، دستیار زندگی
نسخه ای که در این جا معرفی می شود کتاب اسکندر نامه احمدی است که احتمالا طبع آن به دوران حکومت ایلخانیان مغول در ایران باز می گردد و در مکتب تبریز اول نگارش و تصویر شده است. این نسخه هم اکنون در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تجسم حماسه ی ناشناخته


نسخه ای که در این جا معرفی می شود کتاب " اسکندر نامه احمدی" است که احتمالا طبع آن به دوران حکومت ایلخانیان مغول در ایران باز می گردد و در مکتب تبریز اول نگارش و تصویر شده است. این نسخه هم اکنون در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری می شود.

اسکندرنامه احمدی، تجسم حماسه ی ناشناخته

رونویسی کتاب " اسکندر نامه ی احمدی"، در جمادی الاول 819 هـ.ق، سه سال پس از درگذشت  مولف، به پایان رسیده است. کتاب در شهر آمانسیه ی ترکیه که در آن زمان پایتخت سلطان محمد اول، پادشاه عثمانی بود، به دست "محمدبن مولانا پیرحسین" معروف به "حاجی بابا سیواسی" نوشته شده است.

این نسخه دارای 339 برگ در قطع 255* 170 میلی متر است و به کتابخانه ی "کلبر" تعلق داشته و در آن جا صحافی شده است، نسخه را در 1084 هـ.ق در حلب برای کتابخانه ی او (آقای کلبر) خریده بودند. این کتاب در 1145 هـ. ق به تملک کتابخانه ی سلطنتی فرانسه درآمد.

این نسخه احتمالا مربوط به مکتب تبریز اول است و در دربار مغولهای ایلخانی تصویرگری شده است. برخی محققین نیز سبک نگاره های  این نسخه را مربوط به مکتب بین المللی عباسی( بغداد) دانسته اند.

یکی از ویژگی های نسخه این است که دارای قسمت های سفید برای رسم نقاشی است. اما همه ی قسمت های خالی کم و بیش با اوراق پراکنده ای پر شدند که از نسخ خطی ناشناخته ی مختلف برگرفته شده اند. وانگهی با نگاهی اجمالی آشکار می شود که این تصاویر با متن کتاب ارتباط اندکی دارند. هم چنین نسخه ی خطی دیگری از "اسکندرنامه ی احمدی" یافت می شود (نسخه شماره 133-C در سنت پترزبورگ) که دارای چهل پرده نقاشی است و به مکتب نقاشی دیگری تعلق دارند، اما جای آن ها کاملا متفاوت از قسمت هایی است که تصاویر این نسخه در آن جا الصادق شده اند.

مسلما این تصاویر که در تاریخی نامشخص به این نسخه الصاق شده اند، متعلق به دو نسخه ی متفاوت هستند که بی تردیددر زمانی دور اوراق شده اند. افزون بر نقاشی های سبک موصل در قرن هفتم هجری که به یک نسخه ی ناشناخته تعلق دارند در ورق 19 پشت، 29، 75، 134پشت، 146، 161پشت،162،202پشت و 333 نقاشی ها یا قطعاتی از نقاشی هایی یافت می شوند که دارای ویژگی ها و اندازه های کاملا متفاوتی هستند. این نقاشی های کوچک که از نظر ظاهری در وضعیت نامناسبی هستند، به متنی الصاق شده اند که به طور کلی هیچ ارتباطی با آن ندارند و با قاب های سبک عثمانی احاطه شده اند که دارای آرایه های گیاهی در زمینه ی سرخ یا سبز رسم شده اند و جاهای خالی تصویرها را پر می کنند.

یکی از ویژگی های نسخه این است که دارای قسمت های سفید برای رسم نقاشی است. اما همه ی قسمت های خالی کم و بیش با اوراق پراکنده ای پر شدند که از نسخ خطی ناشناخته ی مختلف برگرفته شده اند. وانگهی با نگاهی اجمالی آشکار می شود که این تصاویر با متن کتاب ارتباط اندکی دارند.

در ورق19 پشت، تصویری الصاق شده است که به نظر می رسد تجسم مرسوم صحنه ای از " خسرو و شیرین نظامی" است که در آن تصویر خسرو به دست شیرین می رسد. این گونه صحنه ها، حضورهای شاهانه ای را نشان می دهند که در آن ها برخی از شخصیت ها دستار و برخی دیگر کلاه مغلی بر سر دارند، در یک صحنه نیز دروازه ی یک شهر دیده می شود و پنج یا شش قطعه ی تصویر دیگر (ورق های 146 و 333) که در یکی از آن ها چهره ی یک زن (شاید شیرین؟) در کنار یک پنجره و نیز یک آرایه ی کوهستانی که به سبک چینی ترسیم شده است (ورق 146). در ورق 134 پشت تنها یک نفر دیده می شود. پشت این نقاشی های کوچک، متونی بوده است که امروز اثری از آن ها دیده نمی شود، بی تردید به دلیلی پاک شده اند و یا دستی آن ها را تراشیده اند. با وجود این اگر ورق 162 را برابر  نور قرار دهیم، می توان قسمت هایی از یک متن شش سطری را که پشت آن وجود داشته است، حدس زد. این متن یک قطعه شعر فارسی است که چنین خوانده می شود:

...ت در وداع از دافر ترسم                 طمع در رل از کارتر...

... من و عشقی ....ان گاه                پلسام چ................

... و ذرابفتراکت سپـــــارم                 ز فتراکت پرتـ ...دولت

... کــــــــــــرزو افکــــــــن                 و کر.......................

ببک بنده کرترماند چـ مهتاب               شب افروزی کـ.......

............................ ودراه                بمستی و .............

اسکندرنامه احمدی، تجسم حماسه ی ناشناخته

این ابیات را نه در شاهنامه و نه در هیچ یک از منظومه های خمسه ی نظامی نمی توان یافت. شاید به یک مجموعه از اشعار حماسی تعلق داشته اند که داستان " خسرو و شیرین" نیز در آن بوده است، در این صورت این کتاب، کهن ترین نسخه ی مصور موجود خواهد بود. شاید در کنار این شعر یک یا چند قطعه شعر دیگر نیز بوده است که در عصر ایلخانیان سروده شده اند و معروف ترین آن ها "ظفرنامه" یک داستان تاریخی متشکل از 75000 بیت و تالیف حمدالله مستوفی قزوینی است.

سرودن این منظومه پانزده سال به درازا کشید و سرانجام در 735هـ.ق به پایان رسید. کلمه ی " پلسام" که در سطر دوم این متن دیده می شود، شاید نام یک شخصیت تاریخی باشد. در این تصویر (تصویر شماره یک)، مردانی در اطراف سلطان دیده می شوند که به شیوه ی اشراف مغول ( نویَد) لباس پوشیده اند و حضورشان در کنار مسلمانان ایرانی ( که دستارشان تصاویر موجود در " جامع التواریخ ادینبورگ" متعلق به اوایل سده ی هفتم هجری را به یاد می آورد) دربار ایلخانی را مجسم می کند.

وانگهی خط فارسی نسخی این ابیات از نوع خطوطی است که در حدود 700 هـ.ق رایج بوده اند. یک قاب دو رشته ای سرخ رنگ هر نقاشی را در بر گرفته است. احتمالا این نسخه که در قطع کوچک بوده و هر صفحه ی آن تنها از دو ستون تشکیل شده است، به این دلیل از شاهنامه های قطع کوچک متمایز بوده که در انی شاهنامه ها هر صفحه ی آن دارای چهار ستون بوده است. البته "ماریانا شرو سمسون" پس از بررسی این نسخه ها نشان داده است که آن ها از لحاظ سبک به هم شبیه هستند.

خلاصه این که اگر بتوانیم با حدس، تاریخ ترسیم این پرده های کوچک را در فاصله ی سالهای 730 – 740 هـ.ق، تعیین کنیم، انتخاب شیراز به جای تبریز یا بغداد، به عنوان محل نقاشی آن ها جای بحث دارد.

 سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

جلوه های هنر پارسی/ فرانسیس ریشلر/ ترجمه ع. روح بخشان