فیلم موهن از دید فراماسونرها!

اگر چه جریان های مختلفی از فرماسونری با ابعاد مختلفی در جهان وجود دارد اما جریان اصلی و تاریخی آن قرابتهای زیادی با آموزه های خداستیزانه دارد.  روح این اندیشه ضد دین بودن آن است و نقطه راس آن در هرم قدرت جهانی، جانشینی شیطان در زمین است. فراماسونرهایی که اصول بنیادی اندیشه خود را از مصر باستان گرفته اند و اندیشه آنان ریشه در بت پرستی آن زمان و آمخیته با علم کابالا(جادو)است.

فراماسونها بر پایه اندیشه اومانیسم و یا انسان گرایی به حذف خدا از مناسبات اجتماعی پرداختند .این تفکر جریان ساز به طور مستقیم و غیر مستقیم مولد و مروج اندیشه های مادی و تحریف شده بسیاری در جهان امروز می باشد که از جریانات اصلی منشعب شده از ان صهیونیسم یهودی و ایوانجلیسم، می باشد  و روح مشترک بین همه این باورها همان مادی گرایی است و نیل به سوی مادی گرایی.

این گونه اومانیسم پدیده ای صرفا مدرن و پس از رنسانس نیست، بلکه ریشه در اعصار گذشته دارد. در واقع انسان گرایی و تاکید بر اینکه انسان محور هستی است و تمایلات و غرایزش محور بنیادین حرکت او ست،به عنوان بنیان نظریه ماسونها می تواند در گذشته ای دورتر ریشه یابی شود. در عهدین تحریف شده به عنوان منبع الهام بخش فرهنگ اروپا در قرون وسطی پیامبران تا حد زیادی به شکل ناقص، غیر الهی و غیر معنوی تصویر شده اند اند.

عهد عتیق مملو از تقدس زدایی از پیامبران الهی است. ما در این کتاب با پیامبرانی روبرو می شویم که غیر الهی،مادی،بعضا ضعیف، هوس ران و... در یک جمله آلوده به رذایل اخلاقی هستند. داستان می گساری نوح نبی ، داستان همبستر شدن لوط با دختران خود، قصه ی زن بارگی سلیمان، و ماجرای کشتی گرفتن یعقوب  با خدا که در زیر به این داستان به عنوان نمونه اشاره خواهیم کرد:

"یعقوب از سر شب تا طلوع فجر با انسانى كشتى گرفت و چون دانست بر یعقوب قدرت ندارد، به ران او زده ، فشرده شد. به یعقوب گفت مرا بازدار. یعقوب گفت : رها نمى كنم تا مرا بركت نمائى . نام یعقوب را پرسیده ، گفت : پس از این خود را یعقوب منام ؛ زیرا با خداوند مجاهده نموده و غالب شده اى . نام تو سیرائیل است . یعقوب هم نام او را پرسید. گفت : چرا اسم مرا مى پرسى ؟ و یعقوب را بركت داد. پس یعقوب آن مكان را "فنیئیل " یعنى "وجه الله" نامید و گفت .." تورات مى گوید:"انسانى كه با یعقوب كشتى گرفت و بر یعقوب قدرت نداشت و نتوانست خود را رها كند، خداوند بود و یعقوب با توانائى و غلبه و شجاعت از خداوند بركت گرفت ..."

جالب این است که ماسون ها و علمای! قدیمی آنها در بحث ناکارآمدی و تقدس زدایی از ادیان و تسمخر و پوچ جلوه دادن آنها، از تورات که به ظاهر کتاب خود آنها نیز می باشد، نگذشته اند.

همانطور که ذکر شد، فراماسونرها قبل از هر  چیز در اهانت به پیامبران به طور آشکار نیز دارای سابقه اند. مرحله بعدی که در بطن ماجرای به وجد آمده پیرامون فیلم بدان بر می خوریم، بحث آزادی بیان است. تکثر گرایی و آزادی بیان! اینکه، هر کسی عقیده ی خود را دارد و این عقیده درست می باشد و می تواند بی هیچ مانعی آن را مطرح کند؛ اندیشه ای است که ریشه در همین فرقه و تفکر دارد.

در اعلامیه حقوق بشر درباره اصل آزادی اندیشه و  بیان و در بند های 18 و 19 اینگونه آمده است:

ماده ی 18

هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.

• ماده ی 19

هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.

جالب است که در سند اصلی زیر این اعلامیه در برگه سند پر است از امضای اعضای فراماسون و اکثر بندهای آن را می توان با تفکرات همین افراد تفسیر کرد. چنین قانونی نیز آمده است تا اصول این اندیشه وجه قانونی به خود بگیرد و جهان شمول شود و بر اساس اندیشه حکومت جهانی(کاسموپولیتسم) راه را میسر گرداند. برای همین وقتی وزیر امور خارجه امریکا درباره این فیلم اظهار نظر می کند اینگونه می گوید که این فیلم «نفرت‌انگیز» و «قابل سرزنش» است، اما آمریکا هرگز شهروندانش را از ابراز کردن دیدگاه‌هایشان هر چقدر هم که ناخوشایند باشند، باز نمی دارد. این اندیشه از کجا نشات می گیرد؟! این در حالی است که خود غرب بسیاری از آزادی ها را برای سایرین تاب نمی آورد و جلوی آن را سد می کند. که این مورد نیز در این اندیشه کاملا طبیعی و البته زودرس است! و باید دانست طبق پروتکل های زعمای یهود این آزادی نیز موقتی است! در بند 9 آن آمده است که: زمانی که "دولت ما" تشکیل شد، جزئیات مربوط به زندگی (آزادی، مساوات و اخوت) را تکذیب کرده و فقط آنها را روی افکار خویش قبول نموده و نام آنها را حق آزادی، وظیفه ی مساوات و فکر برادری می گذاریم! این اندیشه مختص صهیونیسم و جریان سازی آن است که حتی توهین به ادیان الهی هر چند مضمون است ولی عقیده ای بوده و مطرح شده و نمی توان جلوی آن را گرفت!

اما همین جریانهای ماسونی هنگامی که برخی نقدهای علمی به حوزه صهیونیزم نزدیک می شود و یا برخی سوالات درباره یهودیت و بنی اسراییل مطرح می شو، د با رویکرد حذف بر چسب "یهودستیزی و سامی ستیزی" را به مخالفانشان می چسبانند و آنها را مبلغان نفرت معرفی می کنند.  در واقع هنگامی که درباره اهانت به اسلام  و مسلمین سخن به میان می آید آنان با شعار آزادی بیان به تبرئه این افراد می پردازند اما هنگامی که بحث صهیونیزم و یهودیان طرح می شود از بوقهایشان  صدای مبارزه با نفرت انگیزی شنیده می شود.

اگرچه این فیلم شاید مستقیما توسط ماسونها ساخته نشده باشد اما از اصول بنیادین نظری آنها بهره برده و  پشتیبانی رسانه ای، فکری و همه جانبه آنها را پشت سر خود دارد.

عطالله باباپور

بخش سیاست تبیان