تبیان، دستیار زندگی
این پرسش قابل طرح است که در کجای قانون اساسی مجوز تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها و محروم کردن خانم‌ها از تحصیل در برخی رشته‌ها داده شده؟ آیا کسی می‌تواند ادعا کند مثلا در اصل بیست‌ویکم یا بیستم وقتی قانونگذار به «موازین اسلامی» اشاره می‌کند ، منظور این بوده که م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درها را به روی دختران نبندید!


این پرسش قابل طرح است که در کجای قانون اساسی مجوز تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها و محروم کردن خانم‌ها از تحصیل در برخی رشته‌ها داده شده؟ آیا کسی می‌تواند ادعا کند مثلا در اصل بیست‌ویکم یا بیستم وقتی قانونگذار به «موازین اسلامی» اشاره می‌کند ، منظور این بوده که موازین اسلامی ممکن است تضییقاتی از نظر علمی و تعالی فرهنگی را در مورد خانم‌ها تجویز کرده باشد؟

اگر خانم‌ها سوال کنند با توجه به پیشتاز بودنشان در کنکور دانشگاه‌ها و سایر شئون فرهنگی و ادبی و علمی، چه کسی به مقامات حق داده برخی درها را به روی آنها ببندند، چه بهانه و پاسخی خواهیم داشت؟

دختران

حالا که با توجه به قانون اساسی، زن از حالت شیء بودن و ابزار کار بودن درآمده و در خدمت اشاعه مصرف‌زدگی و استثمار نیست و قرار است همرزم مردان در میدان‌های فعال حیات باشد و پذیرای مسوولیتی خطیرتر و برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر باشد و چون از نظام طاغوت ستم بیشتری متحمل شده، حقوق بیشتری استیفا کند، برای محروم کردن او در زمینه‌های علمی و فنی چه توجیهی می‌تواند وجود داشته باشد؟ به ویژه با عنایت به این که در گذشته‌های دور، هیچگاه چنین محدودیت‌هایی درباره او اعمال نمی‌شده است.

دبیر ائتلاف اسلامی زنان: طرح تفکیک جنسیتی، نه کارشناسی است و نه خواسته مردم

امروز برای ما طرح تفکیک جنسیتی را مطرح کرده اند این طرح در حالی مطرح می شود که تحقیقاتی که نشان دهند این گونه طرح ها به چه نتایجی می رسند ارائه نشده و شاخص های اندازه گیری جهت دستیابی به نقطه مطلوب هم معرفی نشده اند. اسلامی کردن دانشگاه ها با اجرای چنین طرح هایی فقط یک ادعاست که مطرح می شود. تفكیك جنسیتی در دانشگاه ها یك درمان مقطعی است كه بدون استراتژی فرهنگی مدون نمی‌توان نتیجه مستمری را از آن انتظار داشت . دیدن مشکلات موجود تایید کننده طرح های غیرکارشناسی برای رفع آن ها نیست.

جامعه اسلامی جامعه‌ای با تقوا و عفیف است. خانه ای که بزرگانش و جامعه ای که مسئولینش تقوا و عفت را رعایت کنند فرزندان و جوانانشان هم همین را می آموزند و همین را عمل می کنند. عفت فقط به یک نوع رفتار خاص و یک عمل خاص محدود نمی شود. اگر جامعه ای این گونه اداره شود که در آن دروغ، تهمت، بردن آبرو و هتک حرمت انسان ها و اهانت به کرامت انسانی کارهایی بعید و گناه های نابخشودنی شمرده شود، جوانان آن جامعه هم عفت را می آموزند

اگر مسولان می خواستند با اجرای این طرح راه های جدید و امکانات بیشتر برای دختران برای بازتر شدن دایره انتخاب آن ها ایجاد کنند، جای تقدیر داشت، ولی می بینیم که این گونه نیست. از زمان اجرای این طرح، قدم به قدم روبرو شده ایم با محدود کردن شرایط دختران برای ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته مورد علاقه شان. بر این روال فرصت ها از دختران گرفته می شود و راه های انتخاب بر آن ها بسته تر و تنگ تر و حتی محرومیت بیشتر. تا که امروز مواجه شده ایم با محروم کردن دختران در بسیاری از رشته ها در دانشگاه های مختلف که وقتی این موضوع جمع می شود با بومی گزینی،عمق فاجعه روشن تر می شود. به طور قطع این معرفی از اسلام، اسلام برای شکوفایی و اسلام عدالتی که نیست که به دنبال آن هستیم.

دختران

بر اساس نگرش اسلام با کلمه "نفس واحده" در قران زن و مرد جایگاه برابر انسانی دارند و خطابات قرآنی هم به زنان است و هم به مردان. زن و مرد هر دو توانایی ها و داده های انسانی برای رشد و تعالی دارند، پس هر دو اجازه دارند ابزارهای رشد خود را داشته باشند. کسی اجازه ندارد جلوی زنان و دختران را از دستیابی به ابزارهای لازم بگیرد و مانع توانمندی زنان باشد. محروم کردن دختران از ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته های مورد علاقه و گرفتن این فرصت ها از دختران تبعیض آمیز است. اسلام دین عدالت است. ظالمانه تر این است که این کارها به اسم اسلام انجام شود. این تهمت به اسلام است.

چنین طرح هایی ابتدا باید در میان نخبگان و کارشناسان از زوایای مختلف به بحث و بررسی گذاشته شود. آن هم به گونه ای که برای مردم قابل دسترسی باشد تا مردم تشخیص دهند که چه می خواهند و چه نمی خواهند. قدم اول که برداشته شد جای تصویب طرح در مجلس است تا به قانون تبدیل شود. این مراحل طی نشده و جامعه پرتاب شده است به صحنه ای که دسته ای از مدیران و تصمیم گیرانش تصمیم گرفته اند که ورود دختران به دانشگاه را به اسم های مختلف محدودتر کنند و فرصت ها را از دخترانش بگیرند. همین دو مقدمه انجام نگرفته دلیل بر این است که هم کار غیرکارشناسی است و هم این طرح نه خواسته مردم که خواسته یک عده است که صندلی های تصمیم گیری را در اختیار دارند.

ما که جامعه اسلامی می خواهیم بیراهه می رویم اگر از اسلامی شدن جامعه فقط رفتار دخترها و پسرها را زیر ذره بین داشته باشیم و بی عفتی را در قواره های دیگر و وادی ها و ابعاد دیگر نبینیم و نگوییم و برای رفع آن ها چاره نکنیم. همان طور است که اسلامی شدن دانشگاه را هم با محدود کردن فرصت ها بر دختران و جدا کردن زنان و مردان در محیط کار و زندگی تعریف می‌کنند

یکی از مسولین در یکی از مصاحبه ها توجیه کرده که چون ما نمی توانیم اشتغال برای دختران در این رشته داشته باشیم به همین دلیل دختران را در این رشته نمی گیریم. آیا عذر بدتر از گناه نیست؟

از این که بگذریم موضوع اصلی اسلامی شدن دانشگاه است که ادعای مسولین است. اسلامی شدن دانشگاه که جزء کوچکی از اسلامی شدن جامعه است چیزی نیست جز تقویت "تقوا" و "عفت" در جامعه. عفت و تقوا هر دو اهرم های کنترل درونی انسان است. اگر جامعه اسلامی می خواهیم لازم است تا در جهت تقویت تقوا و عفت برنامه ریزی کنیم. تقوا یک توانایی شخصی است و کنترل همه اعمال به دست خود است. عفت دایره فکر و ذهن و گفتار و رفتار و اعمال را در همه حوزه های فردی و خانوادگی و اجتماعی در بر می گیرد که محرک انسان عقل است و نه شهوت. تقوا و عفت نه با جداسازی که با تقویت این توانایی در انسان ها حاصل می شود وگرنه انسان می تواند در خلوت شخصی خود هم گرفتار وسوسه نفس باشد.

دختران

جامعه اسلامی جامعه‌ای با تقوا و عفیف است. خانه ای که بزرگانش و جامعه ای که مسئولینش تقوا و عفت را رعایت کنند فرزندان و جوانانشان هم همین را می آموزند و همین را عمل می کنند. عفت فقط به یک نوع رفتار خاص و یک عمل خاص محدود نمی شود. اگر جامعه ای این گونه اداره شود که در آن دروغ، تهمت، بردن آبرو و هتک حرمت انسان ها و اهانت به کرامت انسانی کارهایی بعید و گناه های نابخشودنی شمرده شود، جوانان آن جامعه هم عفت را می آموزند.

بحث عفت جامعه که به میان بیاید پای خیلی از بحث ها هست که باز می شود. به علاوه در جامعه ای که نگرش ابزاری و به طور خاص جنسی به زن ترویج می شود و تلاش در جهت تثبیت آن، جوانانش هم اعم از دختر و پسر همین را می آموزند. اشکال از ریشه باید حل شود که نگرش جنسی به زن است. جامعه با تقوا و عفیف جامعه "خردورز" است که به نیروی ایمان مزین است. جامعه ای که زنان را نه در "خردورزی" بلکه در زیبایی ظاهر و توانایی جنسی محدود کند نمی تواند توقع چیدن بهره "عفت" را داشته باشد.

ما که جامعه اسلامی می خواهیم بیراهه می رویم اگر از اسلامی شدن جامعه فقط رفتار دخترها و پسرها را زیر ذره بین داشته باشیم و بی عفتی را در قواره های دیگر و وادی ها و ابعاد دیگر نبینیم و نگوییم و برای رفع آن ها چاره نکنیم. همان طور است که اسلامی شدن دانشگاه را هم با محدود کردن فرصت ها بر دختران و جدا کردن زنان و مردان در محیط کار و زندگی تعریف می‌کنند.

حالا که با توجه به قانون اساسی، زن از حالت شیء بودن و ابزار کار بودن درآمده و در خدمت اشاعه مصرف‌زدگی و استثمار نیست و قرار است همرزم مردان در میدان‌های فعال حیات باشد و پذیرای مسوولیتی خطیرتر و برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر باشد و چون از نظام طاغوت ستم بیشتری متحمل شده، حقوق بیشتری استیفا کند، برای محروم کردن او در زمینه‌های علمی و فنی چه توجیهی می‌تواند وجود داشته باشد؟

"ائتلاف اسلامی زنان" آماده است تا کارشناسانه و همه جانبه اسلامی شدن جامعه و خانواده و جایگاه زنان را در آن به بحث بگذارد و مطالبات زنان را در این ارتباط تببین کند. ترویج نگرش ابزاری به زن، اعمال تبعیض ها، تحقیر زنان و دختران و گرفتن فرصت‌ها از آنان و ارائه طرح ها و نظراتی که زنان را محدود به فضایی خاص و فعالیتی خاص می کند و دایره انتخاب زنان را بسته تر و محدودتر می کند توجیه اسلامی ندارند.

در اسلام انسان اعم از زن و مرد در مقابل خدا مسول و پاسخگوست بنابر این حق دارد کلیه امکانات و فرصت ها را جهت فعال کردن توانایی های خود در اختیار داشته باشد. تحصیل و کسب سرمایه های مادی و معنوی، جهت انجام عمل صالح حق هر زن و مرد است.

فرآوری: نسرین صفری

بخش اجتماعی تبیان


منابع:برگرفته از دو مطلب خبر آنلاین/باشگاه خبر نگاران

مقالات مرتبط :

بازار داغ مدارک جعلی

فراغت،معلق میان زمین و هوا

فاصله دانشگاه تا تمدن