گاهی سۆالات بیجا زمینه ساز کفر میشود!
حاكمیّت خداوند دائمى و ذاتى و عمومى است، ولى غیر خدا، حاكمیّت و حكومتش محدود، موقّتى، قراردادى و غیر ذاتى است. بنى اسرائیل از حاكمیّت الهى چنین تصوّر نادرستى داشته و خدا را نسبت به اعمال حاكمیّت، دست بسته مىدانسته و مىگفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» (مائده، 64)، در حالى كه دست خداوند در آفرینش و خلقت و همچنین در وضع و جعل قوانین و تغییر و تحول آنها باز است. «بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ»
حقّ حاكمیتِ همیشگى و مطلقِ آسمانها و زمین
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ (بقره 107)
آیا ندانستى كه حكومت آسمانها و زمین از آن خداست؟ (و او حقّ دارد هر گونه تغییر و تبدیلى را به مقتضاى حكمت و حاكمیّت خود، در قوانین و احكام بوجود آورد.) و جز خدا براى شما هیچ یاور و سرپرستى نیست.
آنان كه دربارهى تغییر بعضى احكام و دستورات اعتراض و ایراد مىكنند، توجّه به حاكمیّت مطلق خداوند ندارند. حاكمیّت خداوند دایمى و ذاتى و عمومى است، ولى غیر خدا، حاكمیّت و حكومتش محدود، موقّتى، قراردادى و غیر ذاتى است. بنى اسرائیل از حاكمیّت الهى چنین تصوّر نادرستى داشته و خدا را نسبت به اعمال حاكمیّت، دست بسته مىدانسته و مىگفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»(مائده، 64)،در حالى كه دست خداوند در آفرینش و خلقت و همچنین در وضع و جعل قوانین و تغییر و تحول آنها باز است. «بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ»
(خداوند مىتواند هرگاه اراده كند، در آفرینش ایجاد تغییر كند مثلًا آب را تلخ كند «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً»(واقعه، 70) و یا درختان را خشك سازد «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» واقعه، 65. و بالاتر از همه، تمامى مردمان را نابود و گروه دیگرى را بیافریند «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْكُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» (ابراهیم، 19)
چنان كه به گروهى از بنى اسرائیل فرمود: «كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ» بقره، 65. یعنى شما به شكل بوزینگان در آیید و آنان از شكل انسانى به صورت بوزینگان در آمدند. این نوع تغییر و تحوّل را بنى اسرائیل در طول تاریخ زندگانى خویش بارها دیده است، خشك شدن دریا براى عبور آنان، اژدها شدن عصاى حضرت موسى علیه السلام، شكافته شدن سنگها و جارى شدن آب، چگونه است این همه را با چشم خود دیدهاند، ولى اكنون با تغییر مختصرى در احكام و دستورات بهانهگیرى مىكنند؟)
آوردن معجزه و اتمام حجّت، براى صدق دعوت پیامبر لازم است، ولى انجام دادن هر درخواستى، طبق هوس و میل هر فردى كه از راه مىرسد، درست نیست
پیامهای آیه:
1ـ حقّ حاكمیتِ همیشگى و مطلقِ آسمانها و زمین، مخصوص خداوند است.«لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
2ـ تغییر قوانین، مخصوص خداوندى است كه حاكمیّت آسمانها و زمین را دارد. لذا شایبهى هیچ هوس یا ترسى در این تغییرها نیست. «ما نَنْسَخْ» ، «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ»
3ـ راضى كردن دیگران كه بهانهگیر و لجوج هستند، براى شما ارزش نباشد، چون غیر از خداوند كسى شما را یاورى و سرپرستى نخواهد كرد. «ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ»
از عاقبت و سرانجام دیگران، عبرت بگیرید
أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ (بقره 108)
آیا بنا دارید از پیامبرتان سۆالات و درخواستهایى (نابجا) بكنید، آن گونه كه پیش از این، موسى (از طرف بنى اسرائیل) مورد سۆال قرار گرفت، و هر كس (با این بهانهجویىها از ایمان سرباز زند و) كفر را با ایمان مبادله كند، پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است.
با توجّه به خود آیه و آنچه از شأن نزولها برمىآید، برخى از مسلمانان ضعیف الایمان و بعضى از مشركان، از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله تقاضاهاى نامربوط و غیر منطقى داشتند، مثلًا تقاضا مىكردند براى ما نامهاى از سوى خداوند بیاور! و یا نهرهایى را براى ما جارى ساز و برخى دیگر همانند بنى اسرائیل مىگفتند: خداوند را آشكارا به ما نشان بده تا با چشم او را ببینیم و به او ایمان بیاوریم!
آوردن معجزه و اتمام حجّت، براى صدق دعوت پیامبر لازم است، ولى انجام دادن هر درخواستى، طبق هوس و میل هر فردى كه از راه مىرسد، درست نیست.
یك مهندس یا نقاش براى اثبات مهارت خویش، چند نمونه كار ارائه مىدهد، ولى ضرورت ندارد براى هر كسى خانهاى بسازد یا تابلویى بكشد! بازگویى مشكلات و تاریخ انبیا، براى دلدارى دادن به پیامبر اسلام (صلى اللَّه علیه و آله) است، كه اگر افرادى از تو سۆال و درخواست نامعقول دارند، از انبیاى پیشین نیز از همین قبیل درخواستها مىكردند.
بنى اسرائیل از حاكمیّت الهى چنین تصوّر نادرستى داشته و خدا را نسبت به اعمال حاكمیّت، دست بسته مىدانسته و مىگفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»، در حالى كه دست خداوند در آفرینش و خلقت و همچنین در وضع و جعل قوانین و تغییر و تحول آنها باز است. «بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ»
اشتباه نشود اسلام هرگز از پرسشهاى علمى و سۆالات منطقى و همچنین تقاضاى معجزه براى پىبردن به حقانیت دعوت پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) جلوگیرى نمىكند چرا كه راه درك و فهم و ایمان همینها است، ولى گروهى بودند كه براى نرفتن زیر بار دعوت پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) سۆالات بى اساس و معجزات اقتراحى را بهانه قرار مىدادند، و با اینكه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) به اندازه كافى دلیل و معجزه در اختیارشان قرار داده بود، هر یك از راه مىرسید پیشنهاد خارق عادت جدیدى مىكرد، در حالى كه مىدانیم اعجاز و خارق عادات بازیچه این و آن نیست، به مقدارى لازم است كه اطمینان به صدق گفتههاى پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) ایجاد كند و گرنه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) یك خارقالعادهگر نیست كه گوشهاى بنشیند و هر كس بیاید و پیشنهاد معجزهاى مطابق میل و سلیقه خویش كند.
از این گذشته گاهى تقاضاهاى نامعقولى همچون دیدن خدا با چشم، و یا ساختن بت مىكردند.
در واقع قرآن مىخواهد به مردم هشدار دهد كه اگر شما دنبال چنین تقاضاى نامعقول بروید، بر سرتان همان خواهد آمد كه بر سر قوم موسى آمد.
پیامهای آیه:
1ـ از سۆالات و درخواستهاى بىجا بپرهیزید كه گاهى زمینهساز كفر است. «أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا»،«وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ»
2ـ خطراتى كه پیروان دیگر ادیان را تهدید كرده، مسلمانان را نیز تهدید مىكند. «تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى»
3ـ از عاقبت و سرانجام دیگران، عبرت بگیرید. «كَما سُئِلَ مُوسى»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ج1
2- تفسیر نمونه ج1