تبیان، دستیار زندگی
زندگی هم مثل آزمون های سراسری و استخدامی و ... می باشد، چندین گزینه پیش رویمان است که یکی درست است و آنچه مورد نظر طراح سۆال است یکی بیشتر نیست...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گزینه صحیح زندگی را مشخص کنیم!


زندگی هم مثل آزمون های سراسری و استخدامی و ... می باشد، چندین گزینه پیش رویمان است که یکی درست است و آنچه مورد نظر طراح سۆال است یکی بیشتر نیست...


امتحان

انسان امتحانات و آزمون های مختلفی را پشت سر گذاشته و پیش رو دارد. شما هم کمابیش با این امتحانات مواجه شده و مواجه خواهید شد. برخی از این آزمون ها نمره منفی دارد به این معنی که اگر سوالی را به اشتباه پاسخ دهی نمره منفی می گیری و بنا به تصمیم مسئولین آزمون با کسب هر تعداد معینی از نمرات منفی یک جواب درست شما حذف شده و در نمره نهایی تان لحاظ نمی شود.

زندگی هم مثل آزمون های سراسری و استخدامی و ... می باشد، چندین گزینه پیش رویمان است که یکی درست است و آنچه مورد نظر طراح سۆال است یکی بیشتر نیست. زندگی سراسر از آزمون ها و آزمایشات است چگونه می توان سر بلند از این امتحانات بیرون آمد و نمره منفی نگرفت، دوباره همان امتحان قبلی را تجربه نکرده و در نهایت به مقصود و جواب صحیح رسید؟

اول علم بعد عمل

راه حل مسأله آسان است، تا با اعداد و ارقام و فرمول های ریاضی آشنا نباشی آیا می توانی معادله ایی را حل کنی؟ باید در هر امری ابتدا مقدمات لازم و اطلاعات کافی در آن زمینه را به دست آورد سپس قدم جلو گذاشت و خود را درگیر آن نمود. آیا فردی که اطلاعاتی از پزشکی و درمان ندارد می تواند طبابت کند؟ بله شاید به نحو دروغین و جهت کلاه برداری خود را طبیب جا بزند اما آیا در درمان بیماری موفق خواهد بود؟ و شاید بنا به اتفاق بیمار نیز معالجه شود اما مطمئن باشید باز هم فرد متقلب نمی داند چگونه او بهبود یافته است. به قول گفتنی کار را باید به کاردان سپرد. اگر قصد موفقیت دارید ابتدا باید شناخت و آگاهی به دست آورید، همین است که حضرت علی (علیه السلام) فرموده: چیزی را که نمی دانی نگو و خود را برای گفتن چیزی که از تو نپرسیده اند و تو به آن مأمور نشدی به زحمت نینداز. اینجا دانستن حرف اول را می زند.

در هر دو صورت انتخاب و عدم انتخاب هر یک ، علم و معرفت حرف اول را می زند نه احساسات و عواطف، رسیدن به راه و مقصود نهایی با کسب علم و معرفت و آگاهی میسر است . تا انسان خود را نشناسد ، جهان پیرامون خود را در نیابد چگونه خواهد توانست گلیم خود را از آب بیرون کشیده و یقین داشته باشد راهی که می رود، راهی است که خیر و سعادت نهایی او در آن نهفته است

جایگاه علم و حکمت

حضرت علی (علیه السلام) درباه حکمت فرموده اند: «بدانید که هیچ چیز نیست جز اینکه دارنده اش از آن سیر شود و از داشتن آن دلگیر مگر زندگی، چه در مرگ آسایشی نیست و آن همانند حکمت است که حیات دل مرده و داروی جان افسرده و چشم کور را بینایی است و گوش کر را موجب شنوایی. سیراب کننده تشنه ی حقیقت است و در آن، همه بی نیازی و سلامت است.»( نهج البلاغه خطبه 133) هیچ امری برای آدمی دهشتناک تر از نیستی و پایان زندگی نیست به همین دلیل است که او خواهان امور جاویدان است و از جاودانگی دلمرده و خسته نمی شود. امام علی(علیه السلام) در نامه تربیتی خود به امام حسن(علیه السلام) می فرمایند: دلت را به اندرز زنده دار و به پارسایی بمیران و به یقین نیرو بخش و به حکمت روشن گردان. ( همان، نامه 31)

همچنین حضرت در توصیف مردم عصر جاهلیت که بهره ایی از حکمت و معرفت نداشتند می فرماید: «مردمانی که از چراغ حکمت بهره ای نیندوختند و آتشزنه علم را برای روشنی جان نیفروختند پس آنان چون چارپایانند که سرگرم چرا مانند یا چون خرسنگ ها سختند که گیاهی را نرویانند.» ( همان، خطبه 108)

«حکمت گمشده مومن است پس حکمت را فراگیر هر چند از منافقان باشد.» ( همان، حکمت 80)

برای رسیدن به مقصود نیز راه های فراوانی وجود دارد ولی باید راهی را انتخاب کرد که حتماً به مقصد نهایی منتهی شده و مطمئن تر از سایر راه ها و کوتاهترین و بهترین راه باشد. حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند : "راهی که می ترسی گم شوی نرو

فایده حکمت

ابتدای کلام گفتیم که راه ها و گزینه های فراوانی در زندگی پیش روی ماست که می بایست یکی از آنها را انتخاب کنیم و در میان سایر گزینه ها یک گزینه وجود دارد که صحیح یا صحیح تر از سایر گزینه هاست. آنچه در انتخاب آن گزینه لازم و ضروری است علم ، معرفت و آگاهی است. برای رسیدن به مقصود نیز راه های فراوانی وجود دارد ولی باید راهی را انتخاب کرد که حتماً به مقصد نهایی منتهی شده و مطمئن تر از سایر راه ها و کوتاهترین و بهترین راه باشد. حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: "راهی که می ترسی گم شوی نرو " ( نهج البلاغه نامه 31) زیرا چپ و راست گمراهی و ضلالت است و راه راست راهی است که هدف نهایی آن حق باشد تا برای تو ثابت نشده که را مستقیم کدام است گام بر ندار و در کاری که احتمال ضلالت و خطر می دهی وارد نشو. هنگام تحیّر و سرگردانی که احتمال گمراهی وجود دارد، احتیاط کرده و خویشتن دار باش ، اقدام نکردن بهتر از راه نا شناخته را رفتن و گرفتار حوادث شدن است.

انسان موظف است تا چیزی را با استدلال و برهان حل نکرده تأیید نکند و نپذیرد و تا چیزی را با دلیل نفی نکرده، تکذیب نکند ، هم تکدیب امر باید مستدل باشد و هم تصدیق و تأیید او باید مبرهن باشد و این دو اصل، اصل قرآنی است. این در مورد انتخاب های زندگیمان نیز صدق می کند. در رابطه با گزینه هایی که در ارتباط با امور مختلف پیش رویمان نهاده شده نیز ساری و جاری است. در هر دو صورت انتخاب و عدم انتخاب هر یک، علم و معرفت حرف اول را می زند نه احساسات و عواطف، رسیدن به راه و مقصود نهایی با کسب علم و معرفت و آگاهی میسر است. تا انسان خود را نشناسد، جهان پیرامون خود را در نیابد چگونه خواهد توانست گلیم خود را از آب بیرون کشیده و یقین داشته باشد راهی که می رود، راهی است که خیر و سعادت نهایی او در آن نهفته است، تا ندانی نخواهی توانست. تا قدم اول را برای سفر بر نداری به مقصد نخواهی رسید، پس باید ابتدا در راه علم و معرفت قدم برداشت تا بتوان راه درست زندگی کردن را یافت و کمترین نمرات منفی را به خود اختصاص داد.

                                                                                                                                                        مریم پناهنده

بخش نهج البلاغه تبیان


منابع:

1. نهج البلاغه ترجمه دشتی

2. طایر فرّخ پی، مصطفی دلشاد تهرانی

3.حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، آیت الله جوادی آملی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.