تبیان، دستیار زندگی
;فرش باد" ساخته کمال تبریزی احترام به تماشاگر ایرانی  همیشه وقتی نام فیلمی با سوژه سفارشی به میان می آید ، اولین نکته ای که به ذهن می رسد (پیش از تماشای آن)  ، دیدن یک فیلم با فضایی سرد و غریب و بیگانه است &nb...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به فیلم "فرش باد" ساخته کمال تبریزی احترام به تماشاگر ایرانی

همیشه وقتی نام فیلمی با سوژه سفارشی به میان می آید ، اولین نکته ای که به ذهن می رسد (پیش از تماشای آن)  ، دیدن یک فیلم با فضایی سرد و غریب و بیگانه است  یا تماشای فیلمی با فضایی درهم و برهم، پر آشوب و باز هم بیگانه، که هیچ کدام شان چندان تماشاگر آن هم از نوع ایرانی اش را جدی نمی گیرند.

فیلم "فرش باد" یکی از ساخته های امسال کمال تبریزی هم فیلمی است که ایده اولیه  آن توسط یک شرکت فیلم سازی ژاپنی سفارش شده ، فیلمی که قرار بوده درباره فرش ایرانی باشد و یک مراسم مذهبی ژاپنی . موضوعی که می توان از کنار آن فیلمی ساخت سخت جشنواره پسند و پراز عناصری که می گویند برای آن سوی آبی ها لذت بخش است. اما کمال تبریزی ( و گروه نویسندگان فیلم نامه) با هوشیاری تمام، همین ایده سفارشی را تبدیل به فیلمی می کند درباره زندگی ایرانی، آن هم در شهر پرنقش و نگار اصفهان و در میان آدمهایی که هر کدام از یک گوشه ایران به نصف جهان آمده اند و همه این ها در بستر قصه ای جذاب که پارساژهای فرعی اما مرتبط و دلچسبی هم دارد ، به هم پیوند می خورد. داستانک هایی که به واقعی شدن روابط ، رفتارها و واکنش های آدم ها ، در اتباط با یکدیگر و نیز پیشبرد ایده اصلی کمک بسیاری می کند. لحن طنز و مفرحی هم که تبریزی برای فیلم برگزیده یکی دیگر از نکاتی است که باعث می شود تماشاگر سرنوشت بافته شدن این فرش را تا به آخر و بدون ذره ای کسالت دنبال کند.

"فرش باد" پر از لحظاتی است که می توان بعد از دیدن – حتی یک باره فیلم – آن ها را به یاد آورد و از آنها لذت برد و از همه شاید مهم تر، نگاه سلامت کمال تبریزی است ؛ نگاهی که موجب می شود شخصیت های فیلم او "آدم" باشد . آدمهایی که می خندند، سر به سر هم می گذارند، رنگ دارند، هنرمندند ، زحمت می کشند ، با هم معامله می کنند و شاید هم کلاه سر هم می گذارند، آدم هایی واقعی که در دل وقایعی که هیچ کدام تصنعی و نمایشی به نظر نمی رسند، با هم زندگی می کنند و هم چون تاروپود آن فرش ، درهم تنیده شده اند.

اما نکته ای که نمی توان در همین یادداشت کوتاه هم به آن اشاره نکرد، بازی های روان، دلنشین و باور پذیر بازیگران فیلم است از جمله رضا کیانیان که تیپ و فیزیکی کاملاً متفاوت دارد تا ساکورای کوچک ژاپنی و تمام آدمهای اصلی و فرعی فیلم.