تبیان، دستیار زندگی
دانه ای که تنها بود توی خاک ها خوابید توی خواب شیرینش خواب میوه را می دید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دانه تنها
دانه

دانه ای که تنها بود

توی خاک ها خوابید

توی خواب شیرینش

خواب میوه را می دید

خاک ، کار خود را کرد

حال دانه را پرسید

مثل مادری با مهر

چشم دانه را بوسید

آب ، کار خود را کرد

سوی خاک ها پیچید

روی خاک خشکیده

مهر ودوستی پاشید

دانه ، کار خود را کرد

آب و خاک را نوشید

جان گرفت و کوشش کرد

بوته ای شد و خندید

آفتاب پیدا شد

آفتاب هم تابید

آفتاب ، بَر بوته

جان تازه ای بخشید

بوته ، کار خود را کرد

برگهای نو زایید

قد کشید و بالا رفت

روبه خانه ی خورشید

برگ ، کار خود را کرد

سفره قشنگی چید

گل به خانه دعوت کرد

در کنار گل رقصید

گل کنار این سفره

خوب خورد و خوش خوابید

باد ، سفره گل را

با نوازشش برچید

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:شبکه جهانی جام جم

مطالب مرتبط:

کفشدوزک

انتظار ظهور

زنبور عسل

کبوتر پر شکسته

فرزندان ایران

ماه مهربانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.