تبیان، دستیار زندگی
زیرا همانطور كه دوستان امام رضا(ع) از او راضی بودند، دشمنان او هم از آن...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درس جدید


درس جدید

هنوز هم پس از گذشت قرن‌ها، به مناسبت‌های مختلف این سۆال را برای شاگردان روی تخته سیاه می‌نویسند: چرا حضرت رضا(ع)، رضا نامیده شد؟ محسن، شاگرد كلاس دوم راهنمایی مدرسه هدایت، فقط یك روز فرصت داشت تا جواب سۆال را پیدا كند. اوضاع او از این قرار بود:اخیراً بین او و پدرش، شكرآب شده بود؛ بنابراین نمی‌توانست از او كمكی بگیرد.

مادرش هم كه یادش نمی‌آمد سالها پیش چه جوابی برای این سۆال به معلمش داده است، فقط توانست به عنوان كمك یك بسته روزنامه را جلوی او روی میز تحریر خالی كند.


شرایط اصلاً خوب نبود. محسن اول روی تیتر روزنامه‌ها مكث می‌كرد و آنها را با دقت می‌خواند اما بعد، كم كم حوصله‌اش سر رفت و با نگاهی بسیار سریع، تیترها را رد می‌كرد.

در واقع، در همین لحظات بی‌حوصلگی بود كه در بالای صفحه اندیشه یك روزنامه محلی، عكسی از ضریح امام رضا(ع) توجهش را جلب كرد و مقاله‌ای را كه مربوط به یازده سال پیش بود، خواند. تنها مطلب به درد بخوری را كه توانست در ستون مقاله پیدا كند، از قول شخصی به نام «ابن ابی نصر» بود كه به پسر امام رضا(ع) گفته بود:

عده‌ای می‌گویند، اسم رضا را مأمون برای پدر شما انتخاب كرده است، چون پدرتان راضی شد كه ولایت عهدی مأمون را بپذیرد.

ابی‌جعفر، پسر امام رضا(ع)، در جواب ابن ابی نصر به خدا قسم خورده بود كه آنها دروغ گفته‌اند. بلكه خداوند، پدرش را رضا(ع) نامیده است، چون كه او راضی به خداوندی او در آسمان و پیامبری پیامبرش و پیشوایی امامان او در زمین بود.

محسن همین مطلب را توی دفترش نوشت و در نهایت برای تكمیل آن جلوی كلمه رضا نوشت: خوشدل بودن، خشنود بودن، راضی بودن.

سپس در جواب مادرش كه نتیجه كار را می‌پرسید، از پشت كوه روزنامه، سرش را بلند كرد و با قدرشناسی لبخند زد. اما این خوشحالی خیلی دامنه‌دار نبود و فردای آن روز، وقتی آقای كسائی از او پرسیده بود:

درس جدید

همه پدران و اجداد امام رضا، این طور خشنود و راضی به خدا، پیامبر(ص) و امامان(ع) بودند، پس چرا از این همه، فقط امام هشتم(ع) به نام رضا نامیده شده است؟ محسن سر جایش پا به پا شده بود. باید توضیحی پیدا می‌كرد اما هر چه فكر كرد، جوابش را در نیافت و در دلش از دست نویسنده آن مقاله حرص خورده بود كه چرا مقاله‌اش را ناقص نوشته است.

با وجود این در ذهنش، كنجكاوی عجیبی برای پیدا كردن جواب سۆال پیدا شده بود.

یك دقیقه گذشت و هیچ كدام از شاگردان نتوانستند جوابی پیدا كنند. تا اینكه آقای كسائی در میان نگاه گیج و مبهوت شاگردان، روی تخته سیاه از قول پسر امام رضا(ع) نوشت:

زیرا همانطور كه دوستان امام رضا(ع) از او راضی بودند، دشمنان او هم از آن حضرت راضی بودند و این موضوع برای پدران او نبود.

محسن نفس راحتی كشید. حالا جواب به نظرش ساده می‌آمد، جوابی كه این نكته را هم گوشزد می‌كرد كه حتی اگر یك سۆال برای سالهای متوالی روی تخته سیاه نوشته شود، ممكن است باز هم نیاز به یادآوری داشته باشد. زیرا ما انسانها در میان این زندگی پر آشوبی كه به سر می‌بریم، گاهی واقعیت‌های مسلم زیادی را از یاد می‌بریم.


منبع: استان قدس رضوی

بخش حریم رضوی