کی میشه کتاب خواند؟
همه مشغول جمع کردن وسایل سفر بودند،قرار بود خانواده سعید برای چند روز به مسافرت بروند،سعید کتاب خواندن را خیلی دوست داشت برای همین چند کتاب داستان به همراه وسایلش توی ماشین گذاشت تا در راه بخواند.
نیمه های راه بابا متوجه خندیدن سعید شد.سعید داشت یک داستان خنده دار می خواند،بابا گفت:سعید جون کتاب می خونی؟
سعید همانطور که میخندید جواب داد:بله کتاب خنده داری هم هست.می خواهید بلند بخونم تا با هم بخندیم؟
بابا گفت :بهتره وقتی جایی ایستادیم کتاب بخونی پسرم،کتاب خوندن موقع حرکت باعث ضعیف شدن چشم ها میشه!
سعید با تعجب پرسید:یعنی تو قطار یا اتوبوس هم نباید کتاب بخونم؟
بابا خندید و جواب داد:نه خیر!حتی موقع راه رفتن هم نباید کتاب بخونی!مطالعه باید تو نور کافی و جای آروم باشه...
سعید کتاب را بست خمیازه ای کشید و گفت:خوب شد پس حالا چشم های عزیزم را می بندم تا یک کم بخوابند این جوری بابت کتاب خواندن تو ماشین هم ازشون عذر خواهی میکنم!
بابا و مامان به این کار سعید خیلی خندیدند.
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع:فصلنامه بشری