ریگان خبرچین افبیآی بود
رونالد ریگان هنگامی که در سال 1961 داشت خط و ربط سیاسیاش را مشخص میکرد هشدار داده بود که اگر دولت به حال خود رها شود به «برادر ارشد همگان» تبدیل میشود. اما بر اساس اسناد افبیآی که هیچگاه منتشر نشده بود و پس از نبرد حقوقی طولانی و پرهزینهای، بر اساس قانون آزادی اطلاعات انتشار یافته است، این نماد فلسفهء محافظهکاری مبتنی بر دولت کوچکتر و اتکای بیشتر شهروندان به خود، وجه متفاوت دیگری هم داشته است.
طبق این اسناد، ریگان بیش از آنکه در گذشته برملا شده بود در روزگار فعالیت در هالیوود برای دولت خبرچینی میکرده و در خفا و به خرج مالیاتدهندگان از کمکهای شخصی و سیاسی جی. ادگار هوور، رییس پر سابقهء افبیآی برخوردار بود.
ارتباط ریگان با افبیآی در سالهای پرآشوب پس از جنگ جهانی دوم در هالیوود ریشه دارد، سالهایی که به نوشتهء خود ریگان دیدگاهش نسبت به جهان را در هم شکست. شغلش در سینما، ازدواجش با جین وایمن و اعتقادش به عقلانیت سیاسی که از پدر دموکراتش به ارث برده بود همگی در حال فروریختن بود.
در چنین بزنگاه مهمی بود که ماموران افبیآی در شبی از شبهای 1946 در خانهء ریگان که مشرف به سانست بلوار بود به سراغ وی رفتند تا بگویند که کمونیستها در حال نفوذ در گروه لیبرالی هستند که وی هم عضو آن بود. ریگان به زودی هدف تازهای برای خودش باز کرد.
اسناد تازه منتشرشده نکاتی را روشن میکند که ریگان فقط با اشارهای از آنها گذشته بود. طبق این اسناد ریگان شروع کرد به خبرچینی برای افبیآی راجع به افرادی که مظنون به فعالیتهای کمونیستی بودند و در برخی موارد کوچکترین شواهدی هم در مورد چنین سوءظنهایی وجود نداشت. همچنین طبق این اسناد، در دهههای 40 و 50 که ریگان ریاست انجمن صنفی بازیگران سینما را به عهده داشت ماموران افبیآی به سوابق دهها بازیگر در این انجمن صنفی دسترسی داشتند. طبق یادداشت یکی از مقامات افبیآی، ریگان «از هیچ گونه همکاری دریغ نداشت».
شاهبیت حرفهای ریگان در دههء 50 که سخنگوی شرکت جنرال الکتریک بود نیز همچنان نبرد علیه کمونیسم در هالیوود بود. سخنانی که سرانجام به هشدارهای کلیتر تبدیل شدند، هشدار راجع به آنچه سوسیالیسم خزنده مینامید. ریگان طی سخنرانی سال 1961 خود اعلام کرد نیاکانی که آمریکا را بنیان گذاشتند معتقد بودند که «دولت فقط باید کارهایی را انجام دهد که خود مردم نمیتوانند».
در چنین بزنگاه مهمی بود که ماموران افبیآی در شبی از شبهای 1946 در خانهء ریگان که مشرف به سانست بلوار بود به سراغ وی رفتند تا بگویند که کمونیستها در حال نفوذ در گروه لیبرالی هستند که وی هم عضو آن بود. ریگان به زودی هدف تازهای برای خودش باز کرد
اما انگار خود ریگان چنین رهنمودی را به کار نبست. طبق اسناد افبیآی، ریگان در سال 1960 برای رفع مشکلی خانوادگی که سایر خانوادهها به طور معمول خودشان حل میکردند دست یاری به سوی دولت فدرال دراز کرد. در مارس 1960، جورج مورفی دوست صمیمی ریگان با یکی از رابطهای افبیآی تماس گرفت و شرح داد که ریگان و جین وایمن که دیگر طلاق گرفته بودند، «خیلی نگران» دختر 19 سالهشان مورین هستند. مورین که جدا از پدر و مادر زندگی میکرد به واشنگتن رفته بود و طبق شنیدههای والدینش با پلیسی متاهل و بزرگتر از خود زندگی میکرد.
در یادداشتهای افبیآی آمده است که: جین وایمن دوست دارد به واشنگتن بیاید شاید بتواند دخترش را به راه راست بیاورد و به لسآنجلس برگرداند ولی قبل از این کار خواهان اطلاعات زیر است: 1- آیا مرد مورد نظر در استخدام ادارهء پلیس کلانشهری است؟، 2- متاهل است؟، 3- آیا همسرش آدم سرشناسی است و اطلاعات تفصیلی در این باره چیست؟، 4- و هر اطلاعات دیگری که در مورد این رابطه وجود دارد.
کارشناسان دفاتر مرکزی افبیآی، گزارش سوابق مورین ریگان که یک سال قبل و هنگامی که برای تقاضای کار در ادارهای فدرال تهیه شده بود را بررسی کردند. مختصری از زندگی خانوادگی مورین در این گزارش آمده بود و از یکی از مدیران دانشکدهء مریمونت شهر آرلینگتون که مورین از آن ترک تحصیل کرده بود نقل قول شده است که: مورین قربانی خانوادهای از هم گسیخته است و چون در مدارس شبانهروزی زندگی کرده از پیوند با پدر و مادر محروم بوده است. در بخش زیادی از زندگیاش فرد بدون اعتماد به نفسی بوده است که نمیتوانسته تصمیمگیری کند و به اهدافی که خودش یا دیگران تعیین کردهاند دست یابد.
کارتا دیلوک، قائممقام افبیآی توصیه کرد که به درخواست خانوادهء ریگان رسیدگی شود هر چند که «به نظر نمیرسد که افبیآی صلاحیت رسیدگی به این موارد را داشته باشد.» هوور فورا دستور انجام تحقیقات درخواست شده را داد. ماموران افبیآی در نقش نمایندگان فروش خدمات بیمه با همسایگان تماس گرفتند، به سراغ منابع پلیس رفتند و با خدمتکار خانهء اجارهای مورین ریگان صحبت کردند.
این تحقیقات نشان داد که دختر ریگان با پلیس متاهلی زندگی میکند و دیلوک به ماموری دستور داد تا به صورت «خیلی محرمانه» و از طریق مورفی، خانوادهء ریگان را از این اطلاعات باخبر کند.
البته این مساعدتهای دولت مشکلات مورین ریگان را حل نکرد. آن افسر پلیس از همسرش جدا شد و با مورین ازدواج کرد و چنانکه مورین بعدها نوشت او به کرات شوهرش را به باد کتک میگرفت. این زوج در سال 1962 از هم جدا شدند اما این جدایی هم نتوانست فاصلهء بین ریگان و دخترش را برطرف کند. دختر ریگان در سال 1989 نوشت: هنوز هم راجع به جزییات آنچه بر سرم آمد بیپرده با والدین یا هیچ یک از اعضای خانوادهام حرف نزدهام.
در اوایل سال 1965 و نه چندان پیش از آنکه ریگان برای به دست آوردن سمت فرمانداری کالیفرنیا به نخستین کارزار تبلیغات سیاسیاش دست بزند، باز هم هوور برای رفع مشکل خانوادگی دیگری به ریگان کمک کرد. در ژانویهء 1965، افبیآی داشت حلقهء محاصرهء ژوزف بونانو معروف به جو باناناس را تنگ میکرد. بونانو رییس یکی از پنج خانوادهء مافیای نیویورک بود و خانهای در آریزونا داشت. تا اینکه ماموران افبیآی در فونیکس کشف غیرمنتظرهای کردند. طبق آنچه در اسناد آمده است: «پسر رونالد ریگان با پسر جو بونانو ارتباط داشت.» یعنی مایکل ریگان پسرخواندهء ریگان و جین وایمن با ژوزف، پسر بونانو معاشرت داشت. عشق به ماشینها تندرو و قلچماقبازی درآوردن سبب شده بود تا این دو نوجوان با هم دوست شوند.
افبیآی در آغاز نام مایکل ریگان را به بهانهء آنکه این اطلاعات با فعالیتهای نیروی پلیس ارتباط دارد در این اسناد لاک گرفته بود اما قاضی مارلین هالپاتل در دادگاه سانفرانسیسکو دستور داد که نام مایکل ریگان سانسور نشود
افبیآی در آغاز نام مایکل ریگان را به بهانهء آنکه این اطلاعات با فعالیتهای نیروی پلیس ارتباط دارد در این اسناد لاک گرفته بود اما قاضی مارلین هالپاتل در دادگاه سانفرانسیسکو دستور داد که نام مایکل ریگان سانسور نشود.
ژوزف بونانو در جرایم سازمانیافته دخالت نداشت ولی اوقاتی را در خانهء پدرش به سر میبرد و خودی به شمار میآمد. ژوزف بونانو در اکتبر 1964 به خاطر ضرب و شتم مدیر کافهای در شهر اسکاتسدیل آریزونا دستگیر شده بود. طبق گزارش نیویورکتایمز، در ژانویهء 1965 رابرت مورگنتاو دادیار فدرال منهتن او را برای ادای شهادت راجع به پدرش احضار کرد.
طبق روالی که وجود داشت ماموران افبیآی در فونیکس از ماموران لسآنجلس درخواست کردند تا با رونالد ریگان صحبت کنند که اگر اطلاعاتی از پسرش به دست آورده در اختیارشان بگذارد. به هر حال این تحقیقات دارای اولویت بالا بود اما هوور جلوی بازجویی از ریگان را گرفت تا مبادا در افکار عمومی سوءشهرتی پیدا کند. هوور گفته بود که احتمالاً ریگان هیچ اطلاعات مهمی ندارد و در عوض به ماموران دستور داده بود تا به وی راجع به دوستی نامطلوب پسرش هشدار دهند.
ریگان مراتب قدردانی و سپاس خود را در تاریخ 1 فوریهء 1965 به یکی از ماموران افبیای به نام ویلیام بیرن اطلاع داد. در یکی از گزارشهای افبیآی آمده است که ریگان «خیلی سپاسگزاری کرد و گفت که میداند برملا شدن این روابط و کارهای پسرش میتواند آرزوهای سیاسیاش را به شدت به خطر اندازد. ریگان گفت که لطف افبیآی در این مورد را به هیچ وجه برملا نمیکند و گفت که میداند تشکر کتبی مناسب نیست و از مامور ویژه بیرن درخواست کرده است تا تشکرات فراوان وی را شفاهاً به اطلاع رییس افبیآی برساند و از همکاری افبیآی تشکر کرد.»
کارتا دیلوک، قائممقام افبیآی توصیه کرد که به درخواست خانوادهء ریگان رسیدگی شود هر چند که «به نظر نمیرسد که افبیآی صلاحیت رسیدگی به این موارد را داشته باشد.»
روزنامهها گزارشهای پرآب و تابی راجع به تحقیقات افبیآی دربارهء بونانو منتشر کردند اما در مورد رابطهء دردسرساز دو پسر خبری منتشر نشد. اما ریگان طی مبارزهء تبلیغاتی برای مقام فرمانداری فرزندان سایر مردم را که در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی دست به اعتراض زده بودند و داغترین موضوع روز بود در کانون توجه قرار داد.
ریگان چند روز پس از آنکه در ژانویهء 1967 به مقام فرمانداری دست یافت با افبیآی تماس گرفت و خواستار گزارشی راجع به تظاهرات در برکلی شد. هوور دوباره به وی کمک کرد و اطلاعات گشتهای محلی افبیآی را به طور محرمانه در اختیار ریگان قرار داد.
باز هم رونالد ریگان این دشمن قسمخوردهء اتکای بیش از حد به دولت از هوور کمک شخصی و سیاسی دریافت کرد. شاید هر چند گاهی بد نباشد از «برادر ارشد» کمکهای کوچکی دریافت کنیم.
منبع: تاریخ ایرانی