تبیان، دستیار زندگی
تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف كفر است و براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نتیجه تعلیم و إِعمال سحر و جادو، كفر است!!


تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف كفر است و براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است.

و هر معلّمی در مقام تعلیم، باید نسبت به كاربردهاى منفى علوم هشدار دهد چرا كه همواره انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وسوسه های شیطانى و هم الهامات الهى.


جادو

تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف كفر است!!

وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَیْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لكِنَّ الشَّیاطِینَ كَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ ( بقره 102)

و (یهود) آنچه (از افسون و سحر كه) شیاطین (از جنّ و انس) در عصر سلیمان مى‏خواندند، پیروى مى‏كردند و سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) كافر نشد و لكن شیاطین، كفر ورزیدند كه به مردم سحر و جادو مى‏آموختند و (نیز) از آنچه بر دو فرشته، هاروت و ماروت، در شهر بابل نازل شده بود (پیروى نمودند. آنها سحر را براى آشنایى به طرز ابطال آن به مردم مى‏آموختند.) و به هیچ كس چیزى نمى‏آموختند، مگر اینكه قبلًا به او مى‏گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم، (با بكار بستن سحر) كافر نشوید (و از این تعلیمات سوء استفاده نكنید،) ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفكنند (نه اینكه از آن براى ابطال سحر استفاده كنند). ولى هیچگاه بدون خواست خدا، نمى‏توانند به كسى ضرر برسانند. آنها قسمت‏هایى را فرا مى‏گرفتند كه براى آنان زیان داشت و نفعى نداشت، و مسلّماً مى‏دانستند هر كس خریدار اینگونه متاع باشد، بهره‏اى در آخرت نخواهد داشت و به راستى خود را به بد چیزى فروختند، اگر مى‏فهمیدند.

نكته‏های آیه

آنچه از روایات استفاده مى‏شود آن است كه حضرت سلیمان علیه السلام براى جلوگیرى از انحراف یا سوء استفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمع‏آورى و نگهدارى كنند. ولى بعد از وفات او گروهى به آن نوشته‏ها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر (سحر، به فن ظریف و دقیقى گفته مى‏شود كه امور را از مسیر عادّى خود منحرف مى‏سازد و گاهى سحر به معنى خدعه، و باطل را در شكل و قالب حقّ آوردن، آمده است) در میان مردم شدند.

ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایره‏ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده‏ى خدا قادر به انجام كارى نیست و به كسى نمى‏تواند ضررى برساند، ولى از آنجایى كه خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مى‏تواند اثرات سویى داشته باشد كه از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است

آنان حتّى معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفى كرده و پیامبرى او را منكر شدند. و برخى از بنى اسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند. این كار چنان شهرت و گسترش یافت كه یهود زمان پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله نیز سلیمان را ساحرى زبردست مى‏دانستند و او را به عنوان پیامبر نمى‏شناختند!

این آیه، گناه و انحراف رها كردن تورات و پیروى از شیاطین سحرآموز را بیان مى‏كند كه یهود به جاى تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم مى‏خواندند، پیروى مى‏كردند. آنان براى توجیه كار خویش، نسبت سحر به سلیمان نیز مى‏دادند، در حالى كه سلیمان مرد خدا بود و كارش معجزه، و شیاطین در جهت مخالف او و كارشان سحر بود.

علاوه بر آنچه گذشت، یهود از منبع دیگرى نیز به سحر دست یافتند. بدین طریق كه خداوند دو فرشته را به نام «هاروت» و «ماروت» به صورت انسان در شهر «بابل» («بابل» نام منطقه‏اى حدود نجف و كربلاى فعلى بوده است) در میان مردم قرار داد كه روش ابطال و خنثى سازى سحر و جادو را به آنان بیاموزند. امّا براى اینكار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند. چون انسان تا فرمول تركیبى چیزى را نداند، نمى‏تواند آن را خنثى نماید.

لذا فرشته‏ها، ابتدا طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را مى‏آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط مى‏كردند كه از آن سوء استفاده نكنند و مى‏گفتند: این كار مایه‏ى فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر مبارزه و خنثى سازى، خودتان گرفتار شوید. امّا یهود از آن آموزش سوء استفاده نموده و از آن براى مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّى براى جدایى میان مرد و همسرش بكار گرفتند.

جادو

قرآن در اینجا نكته‏اى را یادآور مى‏شود كه جاى دقت و تأمل است. مى‏فرماید:

ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایره‏ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده‏ى خدا قادر به انجام كارى نیست و به كسى نمى‏تواند ضررى برساند، ولى از آنجایى كه خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مى‏تواند اثرات سویى داشته باشد كه از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است.

هیچ كس بدون اذن خدا قادر بر انجام كارى نیست‏!!

در آیه خواندیم كه ساحران نمى‏توانستند بدون اذن پروردگار به كسى زیان برسانند این به آن معنى نیست كه جبر و اجبارى در كار باشد، بلكه‏ اشاره به یكى از اصول اساسى توحید است كه همه قدرت ها در این جهان از قدرت پروردگار سرچشمه مى‏گیرد، حتى سوزندگى آتش و برندگى شمشیر بى اذن و فرمان او نمى‏باشد، چنان نیست كه ساحر بتواند بر خلاف اراده خدا در عالم آفرینش دخالت كند و چنین نیست كه خدا را در قلمرو حكومتش محدود نماید بلكه اینها خواص و آثارى است كه او در موجودات مختلف قرار داده، بعضى از آن حسن استفاده مى‏كنند و بعضى سوء استفاده، و این آزادى و اختیار كه خدا به انسانها داده نیز وسیله‏اى است براى آزمودن و تكامل آنها.

پیام‏های آیه:

1ـ در حكومت حقّ و زمامدارى حاكم الهى نیز همه‏ى مردم اصلاح نمى‏شوند، گروهى كجروى مى‏كنند.«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَیْمانَ»

2ـ شیاطین، در حكومت سلیمان نیز بیكار نمى‏نشینند و پى در پى القاى سوء مى‏كنند. «ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَیْمانَ»

ساحر دست به كارهایى مى‏زند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مى‏توان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توكّل و دعا و صدقه از توطئه‏ها نجات یافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ»

3ـ حكومت، با نبوّت منافات ندارد. برخى انبیا حكومت داشته‏اند. «مُلْكِ سُلَیْمانَ»

4ـ ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه كار خود، سلیمان را نیز ساحر معرّفى مى‏كردند. «وَ ما كَفَرَ سُلَیْمانُ»

5ـ خداوند، از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مى‏كند. «وَ ما كَفَرَ سُلَیْمانُ»

6ـ تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف كفر است.«كَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» (در روایات نیز وارد شده كه ساحر، كافر و مجازاتش قتل است)

براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است. «ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَیْنِ»

8ـ در مقام تعلیم، معلّم باید نسبت به كاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وَ ما یُعَلِّمانِ» ، «حَتَّى یَقُولا» ، «فَلا تَكْفُرْ»

9ـ انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وساوس شیطانى «یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» و هم الهامات الهى. «وَ ما یُعَلِّمانِ»

10ـ فرشتگان نیز مى‏توانند معلّم انسان‏ها شوند. «ما یُعَلِّمانِ» ، «حَتَّى یَقُولا»

11ـ گاهى علم و دانش، وسیله آزمایش است. «إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ»

12ـ تفرقه انداختن میان زن و شوهر، كارى شیاطینى و در حدّ كفر است. «فَلا تَكْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ»

13ـ دانش و آموزش همیشه مفید نیست، گاهى مضرّ و زیان‏آور نیز مى‏باشد.  «یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ»

14ـ سحر و جادو واقعیّت دارد و در زندگى انسان مۆثّر است. «یُفَرِّقُونَ بِهِ»

15ـ ساحر دست به كارهایى مى‏زند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مى‏توان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توكّل و دعا و صدقه از توطئه‏ها نجات یافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ»

16ـ ساحران شاید به پول و شهرتى برسند، ولى در قیامت بهره‏اى ندارند. «ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ»

17ـ كسى كه به سراغ تفرقه اندازى و سحر مى‏رود، انسانیّت خود را از دست مى‏دهد. «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1-  تفسیر نورج 1

2-  تفسیر نمونه ج1