كى رفتهاى ز دل، كه تمنا كنم تو را ؟! كى بودهاى نهفته، كه پیدا كنم تو را ؟! غیبت نكردهاى، كه شوم طالب حضور پنهان نگشتهاى، كه هویدا كنم تو را با صدهزار جلوه برون آمدى، كه من با صدهزار دیده تماشا كنم تو را بالاى خود در آین...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1385/06/15
كى رفتهیى...؟!

كى رفتهاى ز دل، كه تمنا كنم تو را ؟!
كى بودهاى نهفته، كه پیدا كنم تو را ؟!
غیبت نكردهاى، كه شوم طالب حضور
پنهان نگشتهاى، كه هویدا كنم تو را
با صدهزار جلوه برون آمدى، كه من
با صدهزار دیده تماشا كنم تو را
بالاى خود در آینه چشم من ببین
تا با خبر ز عالم بالا كنم تو را
مستانه كاش! در حرم و دیر بگذرى
تا قبلهگاه مؤمن و ترسا كنم تو را
خواهم شبى، نقاب ز رویت برافكنم
خورشید كعبه، ماه كلیسا كنم تو را
گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا كنم تو را!
طوبى و سدره، گر به قیامت به من دهند
یك جا فداى قامت رعنا كنم تو را
زیبا شود به كارگر عشق، كار من
هر گه نظر به صورت زیبا كنم تو را
"فروغى بسطامى"
