مسیر تحول حوزههای علمیه (3)
ثابتات و متغیرات تحول در حوزه های علمیه
مساله تحولی در حوزه های علمیه شامل ثابتاتی و متغیراتی است . به عبارت دیگر از طرفی برخی از امور در حوزه وجود دارد كه همواره ثابت هستند.
به عنوان نمونه حوزه باید همواره پاسخگوی نیازها و پرسش های زمان باشد اما نحوه پاسخگویی حوزه و ابزارهای آن می تواند در طول زمان تغییر كند.
از این رو ثابتات و محكمات تحول شامل اموری است كه گذشت زمان و مكان تاثیری روی آنها ندارد. در این زمینه باید مقومات حوزه را كاملا شناسایی كرد تا در روند تحول دستخوش آسیب نشود و تحول طوری بنیادین نباشد كه انقلاب ماهیت لازم آید .
ما سابقا در تبین مفهومی برخی واژه ها از مقومات وجودی حوزه سخن گفتیم و معلوم شد كه فصل ممیز حوزه از مراكز علمی و دینی دیگر روش اجتهادی و اعمال قواعد اصولی برای استنباط احكام از منابع است و نیز در سازمان حوزه نظارت مجتهدین و مراجع تقلید و نیز شكل خاص ارتباط درون گروهی میان طلاب و اساتید و مراجع منحصر به فرد است.
ما در روند رقم زدن تحول مطلوب این مقومات را باید حفظ كنیم. جنس مشترك میان ماهیت حوزه و سایر مراكز علمی و دانشگاهی پرداختن به معارف دینی است كه این نیز نمی تواند از دستور كار خارج شود ولی در راه رسیدن به اهداف می توان روش هایی متنوع اسلوب های مختلف را اعمال كرد.
در هر حال باید به مساله مدیریت كارآمد، ساختار مناسب، نیروی انسانی و بودجه كافی و كار مطالعاتی مستمر روی مساله تحول توجه داشت.
حال در برخی از شرایط خاص ممكن است به اقتضای زمان و مكان ، اموری در تحول دخیل شوند. به عنوان مثال در شرایط كنونی مساله تمركز در تصمیم گیری جهت انجام تحول مطلوب واجد اهمیت است اما این مساله ممكن است در آینده چندان مهم نباشد و از اصول تحول به شمار نرود، همان گونه كه در برخی از زمان های پیشین این گونه نبوده است.
این تمركز در حد حوزه علمیه قم متناسب با شعاع وجودی خودش است و در حوزه علمیه نجف متناسب با خودش و حوزه های علمیه در كشورهای دیگر اسلامی مانند لبنان ، پاكستان ، هند نیز باید مدیریت متمركز داشته باشند ولی این تمركزها نافی پراكندگی جغرافیایی حوزه ها نیست.
در هر محیطی شرایطی و اقتضائاتی برای كار است كه عناصر متغیر برای تحول در حوزه را می تواند تعریف كند.
یكی از اقتضائات در بیشتر حوزه های علمیه در وضعیت موجود ، اعطای مدرك معتبر به دانش آموختگان است تا در جامعه جایگاه خاص خود را بیابند؛ اگر مدارك حوزوی همسان یا بلكه بیشتر از مدارك دانشگاه های معبتر نباشد و دولت ها مراكز حوزوی را به رسمیت نشناسند.
مجال كار برای خروجی های حوزه بسیار محدود می شود. ما در تحول مطلوب این مسأله را به عنوان اقتضای روز باید درك كنیم ؛ هر چند می دانیم در قدیم بحث مدرك گرایی بدین صورت وجود نداشته است .
آثار تحول حوزه های علمیه
شناخت پیشینه تحول در حوزه های علیمه از این جهت واجد اهمیت است كه نشان می دهد افرادی كه در گذشته توانسته اند حوزه های علمیه را حفظ و تقویت كنند، از چه شیوه هایی موفق به انجام این كار شده اند.
همچنین رجوع به تاریخ حوزه های علمیه نشان می دهد كه تحول در حوزه ها همانند تحولات سیاسی و اجتماعی نبوده است بلكه این تحول متناسب با وظایف و رسالت حوزه ها بوده است.
به دلیل جامعیت حوزه های علمیه و برخورداری آن از زمینه های گوناگون سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی انجام تحول در حوزه ها باعث ایجاد آثار بسیار مهم در زمینه ها برشمرده شده خواهد شد .
در نتیجه تحول در حوزه های علمیه می تواند باعث شكوفایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه شود و تاثیرات بسیاری را هم در سایر كشورها بر جای گذارد؛ زیرا حوزه اصلی ترین نهاد مورد رجوع مردم در زمینه های دینی و فرهنگی است و از این جهت تفاوتی بین قالب های حوزه وجود ندارد. بنابراین حتی در كشورهای دیگر اسلامی كه حوزه ها شكل دانشگاه پیدا كرده اند ، تاثیر گذاری حوزه كاهش نیافته است .
با این توضیحات باید گفت كه به دلیل اهمیت جایگاه حوزه در فرهنگ جوامع مسلمان، اصلاح حوزه موجب اصلاح فرهنگ جوامع اسلامی خواهد بود و اگر ارتباطات حوزه با كشورهای دیگر ارتقا یابد ، اصلاح حوزه می تواند باعث اصلاح فرهنگ آن كشور ها نیز شود.
به عنوان نمونه امام خمینی (ره) به عنوان یك عالم حوزوی توانستند ضمن آنكه تاثیر زیادی در فرهنگ جامعه بگذارند ، دامنه این تاثیر را به فرهنگ كشورهای دیگر به ویژه كشورهای اسلامی بكشانند و به نوعی فرهنگ آن جوامع را تغییر دهند.
از آنجا كه حوزه اساسا در پیوند با مردم معنی پیدا می كند، تحول در حوزه های علمیه می تواند باعث ایجاد تحولات اجتماعی و سیاسی قابل توجهی شود.
بنابراین اگر حضور روحانیت در بخش های مختلف مانند دانشگاه ها ، صدا و سیما ، نیروهای مسلح و مراكز فرهنگی ساز و كار بهتر و مناسب تری پیدا كند، بدون شك در زندگی عمومی مردم نیز تأثیر بسیاری خواهد داشت و به نوعی بسیاری از مشكلات اجتماعی مرتفع خواهد شد.
این مساله همچنین باعث می شود تا رابطه مردم و حكومت بهتر شود و زمینه مساعدی برای پیشرفت كشور در زمینه های گوناگون فراهم آید.
پس دامنه تأثیر تحول در حوزه را باید بسیار وسیع مطالعه كرد. شناسایی بعد فرهنگی حوزه به ما كمك خواهد كه تحول در فرهنگ عمومی یا تحول در نظام های آموزشی و تربیتی را از طریق تحول در حوزه ها كشف كنیم و بعد اجتماعی حوزه و تعامل روحانیت با مردم و نفوذ آنها در مردم برای رقم زدن تحولات اجتماعی كه سابقه بسیار روشنی دارد به ما كمك خواهد كرد تا تأثیر تحول مطلوب در حوزه را در بهبود وضعیت اجتماعی مطالعه كنیم؛
مثلا اگر امر تبلیغ در حوزه ساماندهی بهتر و فنی تر یابد این تحول می تواند به تحولی در زمینه ارتقای امنیت كشور و اتحاد و انسجام ملی بینجامد ؛
چون نیروهای حوزه بهتر و مطمئن از هر فرد یا نهاد دیگری می توانند باورهایی را به مردم القا كنند و به جهت برخورداری از پشتوانه خوب و اعتمادی كه مردم بدان ها دارند می توانند توجیه گر برنامه های صحیح اجتماعی و هموار كننده ذهنیت مردم برای اجرای طرح های بزرگ اجتماعی باشند .
از همین جهت است كه در سال های اخیر دولت برای پیشبرد برنامه های اجتماعی و امنیتی و مبارزه با جرائم یا تقویت بنیان خانواده یا بستر سازی برای اصلاحات اقتصادی از لشكر مبلغین در آستانه محرم و رمضان كمك می طلبد و دست همكاری به سوی آنان دراز می كند.
همین طور بعد سیاسی حوزه را نیز باید مورد مطالعه قرار داد. تحول مطلوب در حوزه موجب تحول در فضای سیاسی كشور در جهت مناسب و دلخواه می شود.
آثار تحول البته فراتر از این مقدار كه ارائه شد قابل مطالعه است ولی فرصت و مجالی دیگر می طلبد . آنچه بسیار مهم است اقدام سنجیده و برنامه ریزی شده همراه با فراهم آوردن بستر های لازم است ، چون هر اقدام عجولانه و منفعلانه و نسنجیده تا مدتی راه تجدید نظر طلبی و تحول را می بندد و بهانه به دست كسانی می دهد كه می گویند دست به تركیب فعلی نزنید تا همین سرمایه ای را كه داریم از دست ندهیم.
منابع:
مسیر تحول حوزه های علمیه، حجت الاسلام و المسلمین رضا اسلامی، سایت راسخون، یک شنبه 19 تیر 1390
تهیه و تنظیم : وحید حق دوست ، گروه حوزه علمیه تبیان