تبیان، دستیار زندگی
اسلام به عنوان دین کامل دارای ویژگیهای برجسته‌ای است که دیدگان هر خردمندی را با دنیایی از حقائق چشم‌نواز روبرو می‌سازد، حقایقی که با نگاه سطحی و ناآگاهانه، مقولاتی جدا از هم و بعضاً متضاد با یکدیگرند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به شیعیان ما بگو ...

امام صادق


اسلام به عنوان دین کامل دارای ویژگیها و صفات برجسته ای است که دیدگان هر ناظر با انصافی را با دنیایی از حقائق زیبا روبرو می سازد. یکی از این حقائق چشم نواز در کنار هم بودن تعالیمی است که با نگاه سطحی و ناآگاهانه، مقولاتی جدای از یکدیگر و بعضاً متضاد با یکدیگرند. به عنوان نمونه آموزه های اسلامی هم به فرد توجه دارد و هم به اجتماع. هم به جسد آدمی می پردازد و هم به روح وی. چنانکه هم دنیا را مد نظر قرار می دهد و هم آخرت را و خلاصه آنکه اسلام با همه ی آسمانی بودنش، زمین را کاملاً منظور نظر قرار می دهد. هر چند یکی را مقدمه عروج در دیگری معرفی می کند.


نکته ضروری و در خور توجه آنکه دین اسلام این آموزه های همراه با یکدیگر را اموری واقعی و حقیقی می داند، نه تابعی از ذوق و سلیقه و امیال همه یا گروهی از آدمیان. مکتوب کوتاه پیشرو به نقل و توضیح چند آموزه از آموزه های اجتماعی اسلام که از حضرت امام صادق- علیه السلام- گزارش شده است می پردازد.

قبل از ذکر این مطلب آوردن ترجمه ی عباراتی از فقیه عظیم الشأن مرحوم آیت الله العظمی بروجردی- قدس سره- خالی از لطف نیست. این عبارات، دلیلی گویا و رسا بر مطالب فوق می باشد. ایشان در مقدمه اثبات ولایت فقیه می فرماید:

«اگر کسی در میان قوانین و ضوابط اسلامی جستجو نماید بدون هیچ شکی درمی یابد که اسلام، دینی سیاسی و اجتماعی است و احکام آن، منحصر در عبادیات و فردیات نمی باشد. بلکه بیشتر احکام آن یا مرتبط با اداره ی جامعه و تنظیم اجتماع و تأمین سعادت دنیوی است و یا آنکه مرتبط با سعادت دنیا و آخرت است. نمونه هایی از این احکام و ضوابط، قوانین مربوط به معاملات، احکام قضاوت و قصاص و حدود و دیات و یا قوانین مربوط به امور مالی مثل خمس و زکات می باشد». (1)

شیعه جعفری کیست؟

اما موضوع اصلی این مکتوب. حضرت امام صادق- علیه السلام- در روایتی نسبتاً طولانی که در کتاب شریف «تحف العقول» نقل شده است، توصیه های حیات بخشی به عبدالله بن جندب فرموده اند. از جمله در فرازی فرموده اند:

«یابن جندب بلّغ معاشر شیعتنا و قل لهم لاتذهبن بکم المذاهب فوالله لاتنال ولایتنا الا بالورع و الاجتهاد فی الدنیا و مواساة الاخوان فی الله و لیس من شیعتنا من یظلم الناس».

گاهی اوقات آدمی خیال می کند افراد گنهکار کاملاً منحرف هستند و دیگر از جرگه ایمان خارجند چنانکه گاهی اوقات زشتی و آلودگی گناه بسیار ناچیز تصور می شود. هر دوی این طرز فکرها باطلند. اولی افراطی است و دومی تفریطی

ترجمه گونه ای از این جملات نورانی چنین است:

ای پسر جندب! به شیعیان این پیغام را برسان که مبادا گرفتار روشها و راههایی دیگر بشوید و از راه راست منحرف شوید. قسم به خداوند جز به وسیله ی ورع و تلاش فراوان و مواسات و یاری رساندن به برادران دینی خود در راه خدا، نمی توان به ولایت ما رسید و کسی که به مردم ستم روا می دارد از شیعیان ما نیست.

می بینیم مانند موارد متعدد دیگر در میان احادیث اهل بیت - علیهم السلام – سفارش به پرهیزگاری و تلاش در بندگی خدا از اهمیت زیادی برخوردار است. پس از آن حضرت می فرمایند: پیروان ما باید نسبت به یکدیگر و در راه خدا همکاری داشته باشند. نکته ای که در اینجا وجود دارد اینست که هرگونه همکاری و مواساتی درست نیست. بلکه باید در امور خدایی باشد. لذا اینگونه کلمات جاهلانه که مثلاً شرکت در مهیا کردن فلان جشن خاص که ای بسا مسائل اسلامی و احکام شرعی در آن رعایت نمی شود و انسان هم آگاهی از آن دارد و یا برخی به اصطلاح عامیانه کارچاق کردن ها که از مسیرهای خلاف شرع و قانون مثل پرداخت رشوه یا دروغ یا جعل اسناد و یا بعضی فرصت دادن ها به افراد بدون صلاحیت می گذرد، هیچ یک از مصادیق «مواساه الاخوان فی الله» نخواهد بود و بسیار جای شگفتی است که بعضی افراد امید به ثواب نیز دارند!!

در فراز بعدی حضرت به صورت صریح، می فرمایند: کسی که ظلم می کند از شیعیان ما نیست.

امام صادق

متأسفانه ما گاهی اوقات فکر می کنیم ظلم بر مردم فقط از جانب سلسله‌ی پادشاهان و عمّال حکومتهای طاغوتی می تواند سر بزند و حال آنکه اصلاً چنین نیست. خوبست قدری مصداقی تر بگوییم. بعضی وقتها در میان دو همسایه ظلم واقع می شود. بسیار ساده! اگر در پارکینگ یک آپارتمان، همسایه ای اتومبیل خود را در مکان تعیین شده برای اتومبیل آن ساکن دیگری، پارک کند این ظلم است. اگر معلمی در سر کلاس درس، حرمت شاگرد خود را هتک کند و مثلاً به او ناسزا بگوید، این هم ظلم است و همینطور این مصادیق به ظاهر ساده ولی اثرگذار در سعادت ما، بسیار وجود دارد. در روابط والدین با فرزندان در روابط همسران با یکدیگر، در محیط کار و ... .

ضروری است در اینجا این نکته را اضافه کنیم که همانطوری که بعضی از بزرگان علما و اساتید اخلاق فرموده اند: «حتی داشتن مرتبه ای ضعیف از محبت اهل بیت - علیهم السلام- که عده زیادی از آن محرومند گوهر گرانبهایی است و خواه ناخواه اثراتی هم خواهد داشت، اما شیعه واقعی بودن صرفاً در محبت اهل بیت- علیهم السلام- خلاصه نمی شود»(2)

امام صادق- علیه السلام- در فرازی دیگر از همین روایت طولانی می فرمایند:

« یابن جندب! لاتقل فی المذنبین من اهل دعوتکم الاّ خیراً و استکینوا الی الله فی توفیقهم و سَلوا التوبة لهم».

یعنی: ای پسر جندب! درباره گنهکاران از خط ولایت جُز به خیر و خوبی سخن مگو و از درگاه خدا، ملتمسانه توفیقشان را بخواهید و برای ایشان بازگشت و توبه درخواست کنید.

اگر کسی در میان قوانین و ضوابط اسلامی جستجو نماید بدون هیچ شکی درمی یابد که اسلام، دینی سیاسی و اجتماعی است و احکام آن، منحصر در عبادیات و فردیات نمی باشد. بلکه بیشتر احکام آن یا مرتبط با اداره ی جامعه و تنظیم اجتماع و تأمین سعادت دنیوی است و یا آنکه مرتبط با سعادت دنیا و آخرت است

گاهی اوقات آدمی خیال می کند افراد گنهکار کاملاً منحرف هستند و دیگر از جرگه ایمان خارجند چنانکه گاهی اوقات زشتی و آلودگی گناه بسیار ناچیز تصور می شود. هر دوی این طرز فکرها باطلند. اولی افراطی است و دومی تفریطی. در تعالیم اسلامی داریم که هیچ گناهی را کوچک مشمارید ولی در سوی دیگر این را هم داریم که باب توبه باز است البته اگر عمل عبادی است باید قضایش بجا آورده شود و یا حق الناسی پرداخته شود، شکی نیست که باید انجام داد.

آری در این قسمت از حدیث شریف، حضرت می فرمایند: اگر کسی از اهل خط ولایت اهل بیت- علیهم السلام- گناهی مرتکب شد قضاوت تندی درباره اش مکنید. بلکه با استکانت و التماس توفیق وی را از خداوند سبحان درخواست کنید، برایش دعا کنید تا توبه کند. به نظر می رسد این فرمایش، بسیار متین و والاست و اصولاً اسلام می خواهد تا بین شیعیان و بلکه میان همه مسلمین نوعی خیرخواهی و عطوفت جریان داشته باشد.

در اینجا ذکر سه تبصره مناسب است.

اول آنکه بیانات این چنینی به هیچ وجه تکلیف بسیار مهم و حیاتی امر به معروف و نهی از منکر را رفع نمی کند. از واضحات اسلام همین تکلیف بر زمین مانده است البته یا رعایت شرایط و حدود آن.

دوم آنکه این بیانات نورانی مانع اجرای حدود الهی و جریمه های قانونی اسلامی نیست که البته اثبات و اجرای آنها هم شرایط ویژه ی خود را می طلبد.

و سوم آنکه ظاهراً بعضی گناهان هر چند بسیار بسیار معدود، توبه ای ندارند. مثلاً گناه «بدعت» چنین است. مگر آنکه مرتکب این گناه بزرگ، تک تک آنها را که منحرف کرده است به راه راست برگرداند. «بدعت» یعنی خارج کردن جزیی از دین از آن و یا داخل کردن مطلبی غیردینی در آن، که گناه بسیار بزرگی است.

در پایان یادآور می شود آنچه ارائه شد تنها گوشه ایی از تعالیم اجتماعی اسلام بود که این مسأله، مسأله بسیار مفصّل و البته چشم نوازی می باشد.

پی نوشت:

1- البدر الزاهر، ص 74 .

2- پندهای امام صادق- علیه السلام- به ره جویان صادق، ص 134، حضرت آیت الله مصباح یزدی- مدظله- .

سید علی محمّد هاشمی رضوانی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.