آسمان هنوز مهربان است...!
جهان منتظر امپراطور است امپراطوری که با تمام امپراطورها و پادشاهان فرق دارد .این امپراطور، فرمانده ی قدرتمندی است که اگر چه تمام قدرت و ثروت عالم در اختیار او است، از نشستن سر سفره ی فقرا و خوردن نان عار ندارد .امپراطوری که شبها روی خاک به سجده می افتد و گاهی هم روی همان خاک به خواب می رود .
این امپراطور برای خودش تختخوابی از طلا و مزین به جواهرات با ارزش سفارش نخواهد داد. چیزی که او سفارشش را خواهد کرد مهربانی با کودکان مخصوصا با یتیمان است .
به خاطر اوست که علی رغم ظلم و ستمهای فراوان هنوز قیامت برپا نشده است .زمین زیر پای اوست که آرام مانده و در مقابل آتش درونش می ایستد و آسمان به خاطر اوست که هنوز آبی و مهربان بر جای خود مانده است .آسمان هنوز مهربان است چون مطمئن است دوباره مرد قدرتمندی ،روی این زمین قدم خواهد زد که از سوار کردن بچه ها بر دوش و پشت خود پرهیز و رویگردانی ندارد. آسمان برای دیدن حکومت دوباره ی حضرت علی چشم به زمین دوخته و ثانیه ها را می شمارد. اگر این انتظار نبود بی شک، سایه از زمین برمی داشت و بر سر ستمگران خراب می شد.
آخر، آسمان بیش از همه شاهد ستمگریهاست. اگر یک روز از چشم آسمان زمین را می دیدید چه بسا کودکانی را می دیدید که ظلم ستمگران آنها را به کارهای سخت وادار کرده است .کودکانی که قله رویایشان داشتن همان غذایی است که سر سفره شماست.
شاید برای شما سخت باشد که بدانید هم اکنون در جهان کودکانی هستند که از انسانهای سنگدل کتک می خورند و درد می کشند، در حالیکه هیچ دفاعی ندارند. بچه هایی که بعد از یک گریه ی طولانی به خواب می روند و وقتی از خواب بر می خیزند روزی تلخ تر از دیروز را آغاز می کنند. یک روز پر از ترس و سختی و مشقت ...
کسانی که هم سن و سال شما هستند اما نه پدری برای خوشبختی شان تلاش می کند نه مادری به عشقشان غذا می پزد .تنها سینه ای دارند مجروح از حسرتها و غمها و غصه ها.
بچه هایی که مجبورند برای گذران زندگی در گرمای تابستان و سرمای زمستان مثل بزرگترها کار کنند ،در حالیکه نه خسته شدنشان برای دیگران اهمیت دارد نه آرزوی بازی کردن یا مدرسه رفتنشان، دل کسی را به رحم می آورد.
تمام این زخم ها بر دل آسمانیان سنگینی می کند ولی بیشتر از همه دل همان امپراطوری را به درد می آورد که از تمام مادرهای جهان، نسبت به کودکان مهربانتر است. باشد که هر چه زودتر جهان به صدای انا المهدی او از این همه تاریکی به سوی نور سفر کند.
انسیه نوش آبادی
بخش کودک و نوجوان تبیان
مطالب مرتبط:
خدایا کمکم کن تا عبادتهایم از تو پر شوند...
چون قصد کاری کنی بر خدا توکل کن...
