تبیان، دستیار زندگی
براى شناختن فرستادگان راستین خداوند، از سه راه مى توان بهره جست : 1ـ یافتن نشانه اى در شخص پیامبر كه دلیل بر ارتباط با خدا باشد و این را ((معجزه )) گویند؛ 2ـ گردآورى قراین و شواهد؛ 3ـ گواهى پیامبران پیشین یا معاصر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه آنها را بشناسیم؟(١)

امام


عقل به تنهایى براى هدایت انسان ها كافى و توانا نـیـسـت و انـسـان بـراى رسـیـدن به كمال خود، به راهنمایى پیامبران الهى نیازمند است ، امّا راه شـناخت این پیامبران چیست ؟ براى شناختن فرستادگان راستین خداوند، از سه راه مى توان بهره جست: 1ـ یافتن نشانه اى در شخص پیامبر كه دلیل بر ارتباط با خدا باشد و این را ((معجزه )) گویند؛  2ـ گردآورى قراین و شواهد؛ 3ـ گواهى پیامبران پیشین یا معاصر. که ما در این مقاله مورد اول را بررسی می کنیم.


معجزه

مـعـجـزه كـارى اسـت كه به اراده خداوند بر خلاف عادت و طبیعت به وسیله شخص مدّعى پیامبرى انـجـام مـى شـود، بـه گـونـه اى كـه دیـگـران از انـجـام مثل آن عاجزند.

با توجه به تعریف فوق در معجزه سه ویژگى هست :

الف ـ پدیده اى خارق العاده است كه از راه اسباب عادى و متعارف پدید نمى آید؛

ب ـ این پدیده براى گواهى بر درستى ادعاى پیامبرى پدید مى آید؛

ج ـ دیگران از آوردن مثل آن ناتوانند.

اگر امور خارق العاده ـ كه از اولیاى الهى سر مى زند ـ همراه با ادعاى پیامبرى باشد، آن را معجزه و آورنده اش را پیامبر مى نامند؛ و اگر آن اولیاى الهى ادعاى پیامبرى نكنند، كارشان كرامت نامیده مى شود

ویژگى هاى معجزات

پـدیـده هـاى ایـن جـهـان ، از راه اسـبـابـى پـدیـد مـى آیـنـد كـه بـا آزمـایـش هـاى تـجـربـى قـابـل شـنـاخـتـند؛ مانند پدیده هاى فیزیكى و شیمیایى . ولى در موارد نادرى ، پدیده هایى در جـهـان بـه چـشم مى آیند كه اسباب آن ها را با آزمایش هاى تجربى نمى توان شناخت و از آن جا كـه هـیـچ حـادثـه اى بـى عـلت نـیـسـت ، بـایـد آن پـدیـده هـا داراى عـلل غـیـر طبیعى باشند. معجزه هاى پیامبران و كارهاى خارق العاده مرتاضان از این گونه اند. ولى بـراى این كه آشكار شود كدام پدیده خارق العاده ، معجزه است ، باید نشانه هایى را پى جست كه عبارتند از:

1 ـ مـعـجـزه ،مـغـلوب هـیـچ عـامـلى نـمـى شـود؛ نـه عـامـل طـبـیـعـى مـى تـوانـد مـعـجـزه را بـاطـل كـنـد و اثـرش را از مـیـان بـرد و وقـوعـش را مـانـع شـود و نـه عامل غیر طبیعى . به عنوان نمونه ، یك شخص مرتاض در اثر ریاضت ، قدرت نفسانى پیدا مى كـنـد و مـثـلاً مـى تـوانـد بـا یـك اشـاره ، جسمى سنگین را در هوا نگاه دارد. در این جا ممكن است یك مرتاض قویتر این كار او را خنثى كند و با یك اشاره ، آن جسم را پایین آورد یا از همان آغاز جلو تـاءثـیـر اراده او را بـگیرد. ولى در اعجاز چنین نیست و هیچ كس نمى تواند وقوع معجزه را مانع شـود؛ زیـرا هـر چـیـزى در بـرابـر اراده الهـى مـحـكوم است و نمى تواند وقوع كارى را كه خدا خواسته است ، مانع شود.

2 ـ معجزه تعلیم و تعلّم پذیر نیست ؛ درسى نیست كه كسى بخواند و بیاموزد و ریاضتى نیست كـه بـا انـجـام آن كـسـى تـوان مـعـجزه كسب كند، بلكه موهبتى الهى است كه خداوند آن را نشانه نـبـوّت قرار داده است . ولى دیگر كارهاى غیر عادى ، كه از برخى سر مى زند، تعلیم و تعلّم پـذیـر و كـسـب كـردنـى اند و دیگران نیز مى توانند با آموزش و تمرین ویژه ، به آن ها دست یابند.

3 ـ مـعـجـزه همراه با ادعاى پیامبرى است و سندى است براى آشكار ساختن درستى آن . از این رو، اگـر كـسى كارى خارق العاده انجام دهد، ولى مدّعى پیامبرى نباشد، آن كار خارق العاده ، معجزه نامیده نمى شود.

معجزه

تـفـاوت مـعـجـزه بـا كـرامـت : اگر امور خارق العاده ـ كه از اولیاى الهى سر مى زند ـ همراه با ادعاى پیامبرى باشد، آن را معجزه و آورنده اش را پیامبر مى نامند؛ و اگر آن اولیاى الهى ادعاى پیامبرى نكنند، كارشان كرامت نامیده مى شود.

نـمـونـه هـایـى از كرامت اولیاى خدا در قرآن ذكر شده است ؛ مانند ماجراى حضرت مریم (س )كه هـرگاه زكریا(ع )در محراب بر مریم وارد مى شد، نزد او روزى آماده اى مى یافت . مى پرسید: ((اى مـریـم ، ایـن روزى از كـجا آمده است ؟)) مریم پاسخ مى داد: ((این روزى از نزد خداست . بى گمان ، خداوند به هر كس ، بخواهد، بى حساب روزى مى دهد.)) (آل عمران (3)، آیه 35) ریشه كرامات ، در كـسـب كمالات و توانایى هاى روحى در سایه بندگى خداوند است . انسان با عبودیت و بندگى مى تواند به كراماتى اینچنین دست یابد.

تـفـاوت مـعـجزه با دیگر كارهاى غیر عادى : امروزه وقوع كارهایى خارق العاده از برخى افراد انـكارناپذیر است . از این رو، پرسشى در این جا پیش مى آید كه چگونه میان امور خارق العاده و معجزه فرق بگذاریم ؟

پـاسـخ ایـن اسـت كـه كارهاى خارق العاده مرتاضان و مانند آنان از جهات مختلف محدود است ؛ در حالى كه معجزه هاى پیامبران محدود به قید و شرطى ویژه نیست . توضیح این كه ، چون نیروى انـسـان محدود است ، امورى نیز كه متكى به آن است ، محدود است . مرتاضان براى انجام كارهاى خـود بـه تـعـلیـم و تـمـریـن نـیـازمـنـدنـد و هـرگز كسى مادرزاد مرتاض نیست . از سوى دیگر مـرتـاضان قادر به انجام هر كارى نیستند، بلكه تنها بر انجام كارهاى معینى توانایى دادند، ولى بـراى پـیـامـبران چنین محدودیتهایى در میان نیست ؛ زیرا بر نیروى بى كران خداوند متكى انـد. دیگر آن كه به تعلیم و تمرین براى انجام معجزه نیازمند نیستند. پیامبران حتّى ممكن است در گـهـواره ـ مـانـنـد حـضـرت مـسـیـح (ع )ـ مـعـجـزه ظـاهر كنند و نیز معجزه هاى پیامبران تنها در مـوضـوعـاتـى خـاص نـیـسـت و اگـر مـعجزه پیامبرى در موضوعى خاص بوده ، زمان و مكان و یا درخواست مردم چنین اقتضا مى كرده است .

براى شناختن فرستادگان راستین خداوند، از سه راه مى توان بهره جست : 1ـ یافتن نشانه اى در شخص پیامبر كه دلیل بر ارتباط با خدا باشد و این را ((معجزه )) گویند؛ 2ـ گردآورى قراین و شواهد؛ 3ـ گواهى پیامبران پیشین یا معاصر

پس ، براى بازشناختن معجزه هاى آسمانى از امور خارق العاده انسانى باید توجه داشت كه :

الف ـ كارهاى خارق العاده انسانى معارضه پذیر است ؛ یعنى ممكن است كسى دیگر با آموزش و تـمـریـن ، بـر انـجـام آن تـوانـا شـود و به همین دلیل انجام دهنده آن كسى را به معارضه نمى خـوانـد. ولى مـعـجـزه هـاى پـیـامـبـران چـنـیـن نـیـسـت و مـردم از انـجـام مـثـل آن نـاتـوانـنـد و چـون پـیـامـبـر مـعـجـزه خـود را بـه كـمـك نـیـروى الهـى انـجـام مـى دهد، با كمال اطمینان خاطر مى تواند مردم را به مبارزه فراخواند.

ب ـ كـارهـاى خـارق العاده انسانى تاب مقاومت در برابر معجزه ها را ندارد؛ زیرا معجزه متكى به نـیـرویـى بـى پـایـان و شـكـسـت نـاپـذیـر است ؛ درحالى كه كارهاى خارق العاده انسانى ، از نیرویى محدود سرچشمه مى گیرد كه تاب مقاومت در برابر نیروى بى پایان خداوند را ندارد. این نكته را از قرآن نیز مى توان دریافت كه مى فرماید:

((قـالَ مـُوسـى مـا جـِئْتـُمْ بـِهِ السِّحـْرُ اِنَّ اللّهَ سـَیـُبـْطـِلُهُ اِنَّ اللّهَ لا یـُصـْلِحُ عـَمـَلَ الْمُفْسِدینَ)) (یونس (10)، آیه 81)

مـوسـى گـفـت : ایـن كـارهـا[ى خـارق العـاده ] كـه آوردیـد، سـحـر است كه خداوند به زودى آن را باطل مى كند، خداوند كار مفسدان را اصلاح نمى كند.یعنى كارهاى خارق العاده اى كه با نیروى محدود انسانى آورده اید، تاب مقاومت در برابر معجزه را نـدارد و سـاحـران ، بـدكـارانـى انـد كـه اهـدافـى پـسـت را دنـبـال مـى كـنـنـد.

نتیجه...

معجزه با كارهاى خارق العاده انسانى مـتـفـاوت اسـت ؛ زیـرا خـوارق عـادات انـسـانـى بـراى اغـراض دنـیـوى ـ مـانـنـد سـرگـرمـى ، اغـفـال مـردم و بـه دسـت آوردن شـهـرت ـ انـجـام مـى شود؛ درحالى كه پیامبران معجزه را به اذن خـداونـد بـراى اثـبـات نبوّتشان مى آورند تا به اهداف والاى تربیتى خود برسند و به مردم كتاب و حكمت بیاموزند.

                                                                                                                                               فرآوری: اسفندیاری

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

1-      یکصد درس از زندگانی امام علی علیه السلام ـ پژوهشکده تحقیقات اسلامی

2 - سایت: مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.