تبیان، دستیار زندگی
زمان پیوسته در گذر است و نسل‌ها از پی هم می‌آیند و می‌روند. در دنیایی زندگی می‌كنیم كه همه چیز در آن با شتابی بی‌سابقه در حال تغییر است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

‌از‌ كشمكش تا تفاهم‌

نوجوان و خانواده


زمان پیوسته در گذر است و نسل‌ها از پی هم می‌آ‌یند و می‌روند. در دنیایی زندگی می‌كنیم كه همه چیز در آن با شتابی بی‌سابقه در حال تغییر است.


همچنان كه عمر بر ما می‌گذرد و از كودكی به جوانی و از جوانی به میانسالی و كهنسالی می‌رسیم، هر آنچه در اطراف ماست نیز تغییر می‌كند. آدم‌ها، فكرها، اعتقادات و ارزش‌ها عوض می‌شوند و رفتارها و هنجارها تحول می‌یابند. هر نسل در موقعیت تاریخی و اجتماعی مشخصی رشد می‌كند و متناسب با این موقعیت به عادات و ارزش‌ها و سلایقی تمایل می‌یابد كه ممكن است از اندیشه‌ها و افكار و كردارهای نسل‌های قبلی و بعدی خود متفاوت باشد.

این تغییر و تحولات گسترده و سریع در شرایط فردی و اجتماعی آدم‌ها در نسل‌های مختلف، می‌تواند مسئله‌ای طبیعی و بدیهی تلقی شود. وقتی شرایط تغییر می‌كند، آدم‌های پرورش یافته در این شرایط هم عوض می‌شوند، اما مشكل و مسئله چالش‌برانگیز، زمانی خود را نشان می‌دهد كه دو نسل متفاوت، ناگزیر از برقراری تعامل و ارتباط انسانی و اجتماعی با یكدیگر هستند.

تفاوت در نگرش‌ها و سلایق، گاه زمینه تنش میان افراد و گروه‌های درگیر در رابطه را فراهم می‌كند. آدم‌هایی كه متعلق به دو نسل متفاوت هستند و ارزش‌ها و نگرش‌های مختلفی دارند، ممكن است در موقعیت تعامل با یكدیگر دچار چالش و تعارض شوند.

این چالش اولین‌بار و در ابتدایی‌ترین شكلش، در خانواده اتفاق می‌افتد. روابط خانوادگی، هسته روابط اجتماعی گسترده‌تر هستند و روابط تعارض‌آمیز در خانواده به سادگی در تعاملات گسترده‌تر اجتماعی، شیوع پیدا می‌كند.

خانواده در قالب معمولش، متشكل از ‌دو ‌نسل والدین و فرزندان است و ناگزیر، این دو نسل، پرورده‌ دو دوران تاریخی‌ و ‌اجتماعی متفاوت هستند. وجود اختلاف سلیقه و نظر بین این دو نسل در صحنه روابط خانوادگی شاید طبیعی باشد، اما آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد، در بسیاری از موارد، جدل و تنش و تعارض بر سر همین اختلاف‌ها، میان والدین و فرزندان است.

كشمكش در همه‌جا

تفاوت و بعضا تعارض دو نسل به صحنه خانواده محدود نمی‌شود. زندگی اجتماعی سرشار از موقعیت‌هایی است كه در آن‌ها، دو نسل ناچار به برقراری تعامل با یكدیگرند و در این موقعیت‌ها، اختلاف موجود میان دو نسل می‌تواند مسئله‌ساز باشد.

تقریبا همه جایگاه‌های اجتماعی كه فرد در آن‌ها حضور دارد، جایگاه‌هایی هستند كه در آن‌ها امكان رویارویی جوانان و بزرگسالان فراهم است. مدرسه شاید بعد از خانواده، اولین موقعیتی باشد كه دو نسل در ارتباط با هم قرار می‌گیرند.

معلمان و مدیران مدارس، متعلق به یك نسل و همه دانش‌آموزان، عضو نسل دیگری با سلایق و علایق متفاوت هستند. چنین وضعیتی در دانشگاه هم ادامه پیدا می‌كند، استادان و دانشجویان می‌توانند دو سوی یك تعامل تعارض‌آمیز را تشكیل دهند. تضاد می‌تواند در محیط كار نیز ادامه پیدا كند؛ جایی كه معمولا در آن مقامات و مسوولان مافوق را نسل بزرگ‌تر تشكیل می‌دهند و جوانان در مقام‌های پایین‌تر قرار دارند.

خصوصیت مشترك همه این موقعیت‌های اجتماعی آن است كه در همه آن‌ها، نسل جوان در جایگاهی مادون جایگاه بزرگ‌ترها قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، قدرت در همه این موقعیت‌ها متعلق به نسل بزرگ‌تر است. در مدرسه، دانشگاه، محیط كار و در سطوح اجتماعی وسیع‌تر از این نیز اغلب اوقات این نسل بزرگ‌تر است كه موهبت قدرت را در اختیار دارد و می‌تواند آن را بر جوانان اعمال كند.

نوجوان و خانواده
حاكمیت بزرگ‌ترها در واقع به معنای حاكمیت سلایق، علایق فرهنگی و اخلاقی آنان نیز هست و نگرش نسل جوان در بسیاری از موارد با این علایق و سلایق تفاوت دارد. در چنین شرایطی، زمینه تضاد و تعارض و تنش در همه عرصه‌ها میان دو نسل فراهم شده است. تنش هنگامی اتفاق می‌افتد و رفته‌رفته گسترده‌تر می‌شود كه بزرگ‌ترها (به عنوان نسل غالب) تمایل داشته‌ باشند علایق و سلایق خود را به هر قیمت ممكن بر جوانان تحمیل كنند. در این شرایط، نسل غالب وجود تفاوت بین خود و نسل جوان را به رسمیت نمی‌شناسد، حق را تنها به خود می‌دهد و حاضر به گفت‌وگو برای دستیابی به تفاهم با این نسل نیست.

می‌توان گفت در چنین شرایطی همه چیز برای نافرمانی و شورش پنهان و آشكار نسل جوان، علیه نسل بزرگ‌ترها فراهم است. در خانواده، فرزندان از دستورات والدین سرپیچی می‌كنند و در مدرسه، دانشگاه و محیط كار نیز چنین می‌شود و به طور كلی در صحنه جامعه، یك هماهنگی پنهان میان نسل جوان علیه نسل بزرگ‌ترها شكل می‌گیرد.

ممكن است این تضاد و تعارض در قالب نافرمانی پنهان نسل جوان از بزرگ‌ترها ادامه یابد، نسل جدید برای خود نوعی زندگی مخفی شكل دهد، جمع‌های زیرزمینی ایجاد شوند و نسل جدید بكوشد كه با هر طریق ممكن، خود را از كنترل و نظارت نسل بزرگ‌تر خلاص كند. اما ممكن هم هست كه تضاد و تنش به شكل آشكار در بیاید. درگیری در خانواده، مدرسه، دانشگاه، محیط كار و حتی كنش‌های جمعی اعتراض‌آمیز از نمونه‌های درگیری آشكار میان دو نسل هستند.

چه باید كرد؟

شاید مساله اساسی در مدیریت صحیح تفاوت‌های دو نسل، نحوه نگرش اعضای دو نسل به این تفاوت‌ها باشد. مساله مهم در یك خانواده برای پیشگیری از تنش و كشمكش، آن است كه والدین و فرزندان چگونه به تفاوت‌های موجود میان یكدیگر بنگرند و چگونه با این تفاوت‌ها برخورد كنند. در اینجا «قضاوت اخلاقی» والدین و فرزندان نسبت به یكدیگر اهمیت می‌یابد.

جوان

محمدحسین الیاسی، محقق و استاد دانشگاه در مقاله‌ای پژوهشی با نام «سنجش رابطه گسست نسلی با سبك فرزندپروری پدران» به بررسی رابطه رویكرد اخلاقی پدران و كشمكش آنان با فرزندان پرداخته است. او با مدد گرفتن از دیدگاه‌های روانشناختی اشاره می‌كند كه هر فرد در طول زندگی خویش از مراحل مختلفی می‌گذرد كه قضاوت اخلاقی او درباره خود و دیگران بر پایه آن شكل می‌گیرد.

الیاسی با استفاده از نظریات روانشناختی می‌گوید كه: افراد در اولین سطح قضاوت اخلاقی می‌كوشند به منظور دستیابی به پاداش و جلوگیری از تنبیه، خود را با دیگران سازگار كنند و در صدد برآیند كه رفتار خود را با خواست افراد قدرتمند و معتبر همراه سازند. در مراحل بعدی، فرد اخلاق را در تبعیت كوركورانه از قراردادهای اجتماعی می‌یابد، اما در آخرین سطوح، فرد از قراردادها فراتر می‌رود و وجدان فردی خویش را منبع قضاوت اخلاقی قرار می‌دهد. 

بزرگسالانی كه به سطح آخر رشد اخلاقی نرسیده‌اند، رفتارهای جوانان و نوجوانان را به ویژه وقتی با هنجارهای مقبول آنان فاصله داشته باشد، برنمی‌تابند. به همین سبب این گونه بزرگسالان در مقام والدین اغلب رفتاری توأم با طرد و عدم پذیرش در برابر فرزندان نوجوان خود نشان می‌دهند.

والدین نابرخوردار از تساهل و مدارا اغلب با فرزندان نوجوان خویش دچار تعارضات ژرف و گسست‌های مستمر می‌شوند. چنین والدینی چون قادر به درك نظرات و دیدگاه‌های متفاوت با نظرات خویش نیستند، در تقابل با فرزندان جوان و نوجوان خویش، خود را همیشه صاحب حق می‌دانند و ارزش چندانی برای عقاید و مواضع دیگران قایل نمی‌شوند.

میزان گسست نسلی و تعارضات بین نسلی زمانی بیشتر بروز می‌كند كه بزرگسالان، بویژه والدین به مراحل عالی رشد اخلاقی نرسیده باشند. چنین والدین و بزرگسالانی، ناتوان از درك و پذیرش نیازها، احساسات، خواسته‌ها و مواضع متفاوت گروه‌های سنی پایین‌تر از خود هستند، در مقابل، بزرگسالانی كه به مراحل بالای رشد اخلاقی رسیده‌اند، واجد ویژگی‌هایی نظیر خویشتنداری، مدارا، اغماض و وسعت نظر هستند، ‌این افراد قادرند دیگران را درك كنند، حتی اگر مانند آنان نیندیشند و عمل ننمایند.

جوان

نكته قابل تأمل این است كه ویژگی‌های شخصیتی والدین و بزرگ‌ترها می‌تواند تأثیری مهم در بروز تعارضات و گسست میان نسل‌ها داشته باشد. اگر والدین شخصیت‌هایی متساهل داشته باشند و تفاوت نسل جدید را با خود درك كنند و آن‌ را بپذیرند، امید می‌رود كه تفاهم بیشتری در ارتباطات دو نسل به وجود بیاید.

نتایج پژوهش الیاسی نشان می‌دهد كه حدود دو‌سوم نوجوانان پسر دبیرستانی كه مورد پژوهش قرار گرفته‌اند، پیوند عاطفی عمیق با والدین خویش ندارند. این گروه احساس می‌كنند كه پدرانشان آن‌ها را درك نمی‌كنند، به خواسته‌ها و علایق آنها واقعی ندیده و دنیا را از دریچه نگاه خود و نه فرزندانشان می‌نگرند.

بسیاری از این نوجوانان قادر به گفت‌وگویی عمیق و توأم با همدلی با پدران خویش نیستند و اساسا چیزی برای گفتن به پدران خود ندارند.

به سوی تفاهم

رابطه دو نسل در جامعه، می‌تواند رابطه‌ای همراه با كشمكش بسیار و جدل‌های بی‌پایان باشد؛ اگر دو طرف رابطه سعی در درك موقعیت و افكار یكدیگر نداشته باشند و تنها بكوشند نظرات خود را به كرسی بنشانند، تفاوت‌هایشان را نادیده بگیرند و فقط خود را صاحب حق بدانند.

اما از سوی دیگر، این رابطه می‌تواند رابطه‌ای توأم با فهم متقابل باشد؛ اگر دو طرف تفاوت‌های یكدیگر را به رسمیت بشناسند، اگر والدین نخواهند تنها نظرات خود را به فرزندان تحمیل كنند و اگر فرزندان در تصمیم‌گیری‌هایشان جایی برای تجربه و نصایح دلسوزانه والدین باز كنند و در برابر همه‌ گفته‌ها و خواسته‌های والدینشان واكنش منفی نشان ندهند.

در این صورت دو نسل می‌توانند دست در دست هم جامعه‌ای بسازند كه زندگی در آن برای همه شیرین‌تر است.

سالار كاشانی


باشگاه كاربران تبیان – ارسالی از: simin-bala

مطالب مرتبط:

روانشناسى برخورد با جوان و نوجوان

10مشکل دوره ی نوجوانی

من و پدر و مادرم...

 دوران سرنوشت ساز جوانی

جوانی طلبکارانه

پدر؛‌ خیلی ‌دور‌ خیلی ‌نزدیك

پدر ، پسر ، رابطه

روانشناسی نوجوان

جوان و نیاز امروز

نگاهی به رابطه‌جوانان و خانواده در گذر نسل‌ها