چگونه به سرنوشت قوم یهود دچار نشویم؟
خداوند متعال در قرآن کریم متجاوزین به حدود را منع نموده و آنان را در شمار ظالمین قرار میدهد و میفرماید: " تلك حدودالله فلا تعتدوها ومن یتعد حدودالله فاولئك هم الظالمون "
در جوامع بشری همواره عدهای به حقوق دیگران تجاوز كرده و از طبقات جامعه سلب آزادی و آسایش میكنند و منافع خویش را هر چند در قبال نابودی هزاران نفر، بر هر چیز مقدم داشته و باعث محرومیت دیگران از حق طبیعیشان میگردند.
این گروه اگر چه كم هم نیستند، نظم حاكم بر جامعه را بر هم میزنند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند البته به تناسب افراد، تفاوتهایی نیز در این گروه هست مثلاً بعضی حقوق یك نفر یا یك خانواده و یا یك شهر را ضایع و یا به نفع خویش بر میدارند و برخی هم نظم یك جهان را به هم ریخته و جوی خون راه میاندازند. چنانكه استكبار جهانی اینگونه است.
خداوند متعال در قرآن کریم متجاوزین به حدود را منع نموده و آنان را در شمار ظالمین قرار میدهد و میفرماید: "تلك حدودالله فلا تعتدوها ومن یتعد حدودالله فاولئك هم الظالمون"[1]
قاتلین انبیاء(علیهم السلام) متجاوزین هستند
خداوند در سوره مبارکه بقره بعد از بیان داستان قوم یهود، لجاجت و عدم تحمل آنها نسبت به یك نوع غذا و تقاضای انواع غذاها و میوهها و سبزیها توسط آنها و... میفرماید: «از این بیابان وارد شهر شوید، هر چه خواستید در آن جا هست.» خداوند مهر ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد و مجدداً گرفتار غضب پروردگار شدند.
سپس علت گرفتاری قوم موسی(علیه السلام) را به غضب الهی، اینگونه بیان میفرماید: "...ذلك بانهم كانوا یكفرون بایات الله یقتلون النبیین بغیر الحق ذلك عصوا وكانوا یعتدون"[2] (آنها به آیات الهی كفر ورزیدند و پیامبران را به ناحق كشتند. اینها به خاطر آن بود كه آنان گناهكار وسركش و متجاوز بودند.)
و بار دیگر در سوره مبارکه آلعمران تحت عنوان متجاوزین از آنان نام برده و میفرماید: "ضربت علیهم الذله این ما ثقفوا الا بحبل من الله و حبل من الناس باءو بغضب من الله و ضربت علیهم المسكنه ذلك بانهم كانوا یكفرون بایات الله و یقتلون الانبیاء بغیر حق ذلك بما عصو و كانوا یعتدون"[3] (آنها هر كجا یافت شوند مهر ذلت بر آنان خورده مگر با ارتباط با خدا و تجدید نظر در روش خود و (با) ارتباط با مردم و وابستگی به این و آن و در خشم خدا مسكن گزیدهاند و مهر بیچارگی بر آنها زده شده چرا كه آنان به آیات خدا كفر میورزند و پیامبران را به ناحق میكشند. اینها به خاطر آن است كه گناه میكنند و به حقوق دیگران تجاوز مینمایند.)
استفاده و بهرهگیری از همسران یك حق طبیعی و مشروع افراد است. منتهی اگر كسی به نوامیس دیگران چشم دوخته باشد. یا قصد بهرهگیری از زنهای دیگران را داشته باشد، این شخص متجاوز محسوب شده و در آتش قهر الهی باید بسوزد
در این دو آیه شریفه سبب ذلت قوم موسی(علیه السلام) و مورد غضب قرار گرفتن آنان اینگونه بیان میگردد:
1. ناسپاسی نسبت به نعمات الهی
2. كفرورزی به دلائل و آیات الهی و سرپیچی از فرامین پیامبران
3. عصیانورزی به خدای تعالی و عدم تبعیت از اوامر الهی و تجاوز به احكام و حدود
4. كشتن مردان حق و فرستدگان خدا.[4]
اصولاً این سرانجام، نتیجه قطعی سنگدلی و قساوت قلب و بیاعتنایی آنان به قوانین الهی بوده و نافرمانی و مداومت آنان در تجاوز، علت كفرشان به آیات خدا و پیغمبركشی شد. خداوند عاقبت نافرمانی را كفر دانسته است.
باید توجه داشت كه آیات قرآن کریم منحصر به قوم خاصّی نیست بلكه قابل تعمیم است و هدف از بیان چنین مواردی، آگاهی بندگان به وظائف و پایبندی به حدودالله است، بنابراین هر كس نسبت به نعمتهای الهی ناسپاسی كند و برخلاف میل و دستورات رهبران حقیقی عمل نماید، متجاوز بوده و مورد لعن و نفرین الهی قرار میگیرد. پس برای اینكه به سرنوشت قوم یهود دچار نشویم، باید نكات ذیل را همیشه آویزه گوش قرار دهیم:
1- نسبت به نعمتهای الهی در هر مقام باید شكرگذار بود؛
2- تنوعطلبی به عصیان وكفر منجر میشود؛
3- یهودیان با قتل انبیاء و اصرار در كفر، موجب غضب حق تعالی شدهاند. بنابراین تابعین روش آنها نیز همان عاقبت را دارند.[5]
هر كس كه مانع كار خیر است، متجاوز است
در سوره مبارکه ق خداوند بعد از بیان وقایع روز قیامت میفرماید: "و قال قرینه هذا ما لدی عتید. القیا فی جنهم كل كفار عنید مناع للخیر معتد مریب"[6] (فرشته همنشین او میگوید این نامه اعمال او است كه نزد من حاضر و آماده است.) خداوند میفرماید: «در جهنم بیفكنید. هر كافر متكبر و لجوج را، آن كسی كه شدیداً مانع خیر است. (او) متجاوز است و در شك و تردید» (حتی دیگران را به تردید میافكند)
مناع للخیر كسی است كه شدیداً مانع كار خیر است، در اینجا مناع، صیغه مبالغه است. شخصی كه مناع صفت او است، منع بذل را عادت خود ساخته و هرگز در صدد این نیست، مستحقی را یاری رساند. بلكه علاوه بر اینكه از انجام كار خیر ممانعت به عمل میآورد، ظلم را نیز شعار خود قرار داده و در كار خدای تعالی و دین حق تردید ایجاد و دیگران را نیز به شك و تردید میاندازد. چنین شخصی طبعاً متجاوز به حقوق دیگران و حدود الهی است.
در این زمینه نكته قابل توجهی مطرح است و آن اینكه انسان باید همیشه مراقب باشد حرف، عمل و حركات وی آگاهانه یا ناآگاهانه مانع كار خیر نگردد. چه بسا اتفاق افتاده كه حتّی یك حرف نسنجیده باعت شده است، تا مدرسه ساخته نگردد، بیمارستانی به وجود نیاید، آبی جریان پیدا نكند، بیچارهای نجات نیابد. برهنهای پوشیده نگردد، گرسنهای سیر نگردد، بیخانهای صاحبخانه نشود و صدها نمونه دیگر.
در سوره مبارکه قلم قرآن کریم ضمن برشمردن برخی از صفات ناپسند دشمنان پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، آنان را متجاوز معرفی میكند و میفرماید: "فلا تطع المكذبین ـ ود ولو تدهن فیدهنون ـ ولا تطع كل حلاف مهین ـ هماز مشاء بنمیم ـ مناع للخیر معتد اثیم"[7]
خداوند در آیات فوق چنان ترسیمی از مكذبان و صفات زشت و اخلاق رذیله آنها نموده كه شاید در سرتاسر قرآن کریم شبیه و نظیر نداشته باشد و به این ترتیب روشن میسازد كه مخالفان اسلام و قرآن کریم و مخالفان شخص پیامبر(صلی الله علیه وآله) چگونه افرادی بودهاند. افرادی دروغگو، عیبجو، سخنچین، مانع كار خیر، كینهتوز، پرخور، خشن و بدنام و بیاصل و نسب.
نتیجتاً كسی كه بسیار از كار خیر جلوگیری میكند نیز تجاوزگر و گناهكار است و نه تنها خود كار خیری نمیكند و راه خیری ارائه نمیدهد، بلكه سدّی است در مقابل خیر و بركت دیگران، به علاوه انسانی است متجاوز از حدّ الهی و حقوقی كه خدا برای انسان تعیین كرده است.[8]
ارضاء شهوت از راه غیر مشروع، تجاوز است
غریزه جنسی در همه انسانها موجود و یكی از مسائل غیر قابل انكار است و این غریزه باید از طریق مشروع تأمین گردد در غیر این صورت حرام و تجاوز به نوامیس محسوب شده و گناه آن بسیار بزرگ است و افرادی كه به طرق نامشروع به كسب لذات جنسی روی میآورند، گرچه به ظاهر به لذات مقطعی دست مییابند لكن در جای دیگر شدیداً متضرر شده و نظام ارزشی و بافت خانواده آنها را از هم میپاشد در واقع به بهایی اندك، گوهر گرانبهایی را از دست میدهند.
سبب ذلت قوم موسی(علیه السلام) و مورد غضب قرار گرفتن آنان اینگونه بیان میگردد: 1. ناسپاسی نسبت به نعمات الهی 2. كفرورزی به دلائل و آیات الهی و سرپیچی از فرامین پیامبران 3. عصیانورزی به خدای تعالی و عدم تبعیت از اوامر الهی و تجاوز به احكام و حدود 4. كشتن مردان حق و فرستدگان خدا
خدا در سوره مبارکه مۆمنون بعد از شمردن صفات مۆمنین به یكی از مسائلی كه اشاره میكند؛ آمیزش جنسی با همسران است و غیر این طریق را تجاوز شمرده و میفرماید: "قد افلح المۆمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون و الذین هم عن اللغو معرضون والذین هم للزكوه فاعلون والذین هم لفروجهم حافظون الا علی ازواجهم اوما ملكت ایمانهم فانهم غیر ملومین ـ فمن ابتغی وراء ذلك فاولئك هم العادون" (مۆمنان رستگار شدند، آنان كه در نمازشان خشوع دارند و آنان كه از لغو و بیهودگی رویگردانند و آنان كه زكات میدهند و آنان كه دامان خود از آلودگی به بیعفتی حفظ میكنند. و تنها آمیزش جنسی با همسران و كنیزانشان دارند كه در بهرهگیری از آنها ملامت نمیشوند و هركس غیر از این طریق را طلب كند، تجاوزگر است.)
خداوند در این آیه شریفه ابتدا به برخی از صفات برجسته مۆمنان اشاره میكند:
1. آنها كسانی هستند كه در نمازشان خاشعاند؛ 2. از هرگونه بیهودگی، رویگردانند؛ 3. آنها كسانی هستند كه زكات میدهند؛ 4. فروج خود را از بیعفتی حفظ مینمایند؛ 5. فقط به همسران و كنیزان خویش اكتفا میكنند.
از آنجائی كه غریزه جنسی، سركشترین غرایز انسان است و خویشتنداری در برابر آن، نیاز به تقوا و پرهیزگاری فراوان و ایمانی قوی دارد. در نهایت میفرماید: «هر كس غیر از این طریق را جهت تمتع از لذات جنسی انتخاب كند، متجاوز است. یعنی استفاده و بهرهگیری از همسران یك حق طبیعی و مشروع افراد است. منتهی اگر كسی به نوامیس دیگران چشم دوخته باشد. یا قصد بهرهگیری از زنهای دیگران را داشته باشد، این شخص متجاوز محسوب شده و در آتش قهر الهی باید بسوزد»[9]
در خصوص حرمت زنا و تجاوز به نوامیس، آیات و روایات فراوانی داریم كه در اینجا چند نمونه دیگر آورده میشود. از جمله خداوند متعال در سوره مبارکه شعرا بعد از بیان داستان قوم لوط و طرح همجنسگرایی آنان و بهرهگیری از غریزه جنسی غیر از طریق مشروع میفرماید: "اتاتون الذكران من العالمین ـ وتذرون ماخلق لكم ربكم من ازواجكم بل انتم قوم عادون"[10]
و نیز در سوره مبارکه معارج میفرماید: "والذین هم لفروجهم حافظون، الا علی ازواجهم او ما ملكت ایمانهم فانهم غیر ملومین فمن ابتغی وراء ذلك فاولئك هم العادون"[11]
پینوشت ها :
1. سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 229.
2. سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 61 .
3. سوره مبارکه آلعمران، آیه شریفه 112.
4. العلوی الحسینی الموسوی، محمد كریم/ تفسیر كشف الحقایق عن نكت الایات والدقائق/ تهران، چاپ سوم، 1396ق، ج1، ص36.
5. همان.
* برای توضیح بیشتر در خصوص قتل الانبیاء ر.ك به آیات شریفه؛ 21 سوره مبارکه آلعمران، 91 سوره مبارکه بقره، 181 سوره مبارکه آلعمران، 155 سوره مبارکه نساء، 251 سوره مبارکه بقره و...
6. سوره مبارکه ق، آیات شریفه23-25.
7. سوره مبارکه قلم، آیات شریفه 12-8 / تفسیر نمونه، ج24، ص382.
8. تفسیر نمونه، ج24، ص386.
9. در اینجا مفسرین افرادی را كه به همسر و كنیز خویش اكتفاء نكنند، متجاوز دانستهاند، گرچه این موضوع از ظواهر آیات نیز فهمیده میشود. البته در این آیات علاوه بر تأكید بر خویشتنداری در برابر غریزه جنسی، به خواندن نماز، پرداختن زكات و... نیز اشاره شده و باید گفت تمام این احكام «حدودالله»اند و عدم رعایت هر یك از آنان تجاوز محسوب میگردد.
10. سوره مبارکه شعراء، آیات شریفه 130-131.
11. سوره مبارکه معارج، آیات شریفه 29 و3 / تفسیر نمونه، ج25، ص35.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منبع :
بیانات حجت الاسلام نورالله ولی نژاد